تحولات لبنان و فلسطین

۱۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۹
کد خبر: 1010474

امام رضا(ع) و نظریه درهم تنیدگی اخلاق با تأکید بر کتاب عیون اخبارالرضا(ع

ایمان بدون اخلاق تحقق نمی‌یابد

حجت‌الاسلام دکتر علی راد، دانشیار دانشکده الهیات دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران

اخلاق مبتنی بر مکاتب فکری و فلسفی یونانی در حال طرح و نضج در جامعه اسلامی بود، قدرت و سیاست بر اخلاق سلطه و سیطره داشت، جایگاه سیاسی و اجتماعی به مرزبندی اخلاقی انجامیده بود و طبقه اشراف بایسته‌های اخلاق را درباره زیردستان رعایت نمی‌کردند.

اخلاق و تربیت در جایگاه بسیار مهم و اساسی در سیره و سلوک حضرت رضا(ع) قرار دارد. زیرا امامت و امام در رسالت و غرض، در امتداد و در راستای نبوت است و به سان بعثت رسول اکرم(ص) که از منظری بعثت اخلاقی نیز بود، امامت حضرت رضا(ع) نیز امامت اخلاقی بود. آن حضرت آگاهانه و وظیفه‌گرایانه به تجلی مکارم اخلاق در سیره و گفتار خود عنایت ویژه داشتند.

دیگر اینکه عصر و زمانه رضوی روزگار التقاط جریان‌های اخلاقی و افراط و تفریط در سلوک اخلاقی بود. برخی به دنبال سودگرایی اخلاقی بر پایه عقل عملی بودند، برخی تحث تأثیر جریان‌های شبه عرفانی و صوفی گوشه عزلت و زهد، دنیاگریزی و حتی دنیاستیزی را پیشه کرده بودند، برخی اثرپذیرفته از نحله‌های کلامی چون ارجا و مرجئه خود را ملزم به تکالیف و الزامات اخلاقی نمی‌دانستند و به اصالت اخلاق در اجتناب از محرمات قائل نبودند.

اخلاق مبتنی بر مکاتب فکری و فلسفی یونانی در حال طرح و نضج در جامعه اسلامی بود، قدرت و سیاست بر اخلاق سلطه و سیطره داشت، جایگاه سیاسی و اجتماعی به مرزبندی اخلاقی انجامیده بود و طبقه اشراف بایسته‌های اخلاق را درباره زیردستان رعایت نمی‌کردند.

افزون بر آنچه گفته شد، در عصر رضوی به دلیل هیمنه اندیشه‌های کلامی و فقه ظاهرگرا و حدیث بسنده، اخلاق جایگاه اصیل و کارکرد مهم خود را در جامعه و سبک زندگی مسلمین از دست داده بود. متکلمانی ایمان را به صرف عقیده قلبی تعریف می‌کردند و برای عمل جایگاه و نقشی در ایمان قائل نبودند. فقیهان نیز به دلیل نفوذ و سیطره عقل‌گرایی اعتزالی، عمل به واجب فقهی را برای اسلام کافی می‌دانستند. از این رو  نوعی افول اخلاقی، انحطاط و فساد اخلاقی را شاهد بودیم.

هنجارگریزی از موازین اخلاقی اسلام در گونه‌های مختلف آن میان آحاد مسلمین رواج داشت. جریان شعر و شاعران نیز به توسعه آن کمک می‌کرد، بنابراین جامعه اسلامی و انسانی به یک تحول نظری و عملی در حوزه اخلاق نیاز مبرم داشت.

دستگاه خلافت عباسی بر نظریه جدایی دین و اخلاق از سیاست و حکمرانی تأکید داشت و اخلاق‌ورزی را در عرصه سیاست بایسته و ضروری نمی‌دانست بلکه رویکرد ابزاری و مدیریتی به اخلاق داشت و از اخلاق به مثابه اهرم فشار برای کنترل اجتماعی و بدنه عمومی جامعه بهره‌ می‌برد.

امام رضا(ع) و نظریه درهم تنیدگی اخلاقی

نظریه درهم تنیدگی اخلاق به پیوند، حضور، اثرگذاری و کارکرد اخلاق در ساحت‌های مختلف دین‌ورزی فردی و اجتماعی در قلمرو گونه‌های متنوع اخلاق اعم از اخلاق همنشینی و معاشرت، اخلاق مراقبت، اخلاق فضیلت‌مندی، اخلاق جنسی، اخلاق سیاسی، اخلاق نقد و داوری، اخلاق گفت‌وگو و مباحثه، اخلاق تجارت، اخلاق جنگ و... تأکید دارد. اخلاق جزو جدایی‌ناپذیر رفتار و کنش انسانی است، بنابراین حضوری پیوسته با انسان در خلوت و آشکار، تنهایی و با دیگران بودن، پیدا و پنهان دارد و جایی و نقطه‌ای از زیست انسانی وجود ندارد که اخلاق در آن ضرورت نداشته باشد یا امری زائد و صوری تلقی شود.

گزاره‌های اخلاقی کتاب عیون اخبارالرضا(ع)

بازیابی مقولات اخلاقی و تربیتی در احادیث کتاب عیون اخبارالرضا(ع) به روش ترکیبی الفاظ و مفاهیم اخلاقی و تربیتی گویای وجود حداقل دو دسته گزاره است.

دسته اول، گزاره‌های منصوص؛ ابواب یا احادیثی هستند که به‌طور صریح و آشکار به مقولات اخلاقی و تربیتی پرداخته‌اند. به‌طور نمونه در بخشی از باب 29، حضرت رضا(ع) با استناد به اجداد خویش با توصیف اوصاف برجسته اخلاقی رسول خدا(ص) در مقام ترسیم چهره اخلاقی ایشان است تا زمینه الگوگیری از آن حضرت را به عنوان اسوه کامل اخلاق وحیانی تسهیل کند. برای مثال در بخشی از این حدیث، چگونگی مواجهه آن حضرت با دیگران چنین وصف شده است : «وإذا التفت التفت جمیعا خافض الطرف، نظره إلی الأرض أطول من نظره إلی السماء، جُلُّ نظره الملاحظة، یبدر من لقیه بالسلام... ولا یتکلم فی غیر حاجه، ...یتکلم بجوامع الکلم فصلا لا فضول فیه ولا تقصیر،...لا تغضبه الدنیا وما کان لها، ...فإذا آوی إلی منزله جزأ دخوله ثلاثة اجزاء جزء لله تعالی وجزء لأهله وجزء لنفسه ثم جزأ جزء بینه وبین الناس....». ادامه این حدیث سرشار از سلوک اخلاقی رسول خدا(ص) در تعامل با مردم است و آموزه‌های تربیتی فراوانی را در خود نهفته دارد.

اخلاق، شاخص سنجش ایمان است

 دیگری، ابواب یا احادیثی هستند که از تبیین و تحلیل ساختار کلی، اسلوب بیانی و دلالت‌های مفهومی آن‌ها می‌توانیم گزاره‌های اخلاقی و تربیتی را استنباط یا استنطاق کنیم. به طور نمونه احادیث و خطبه‌های حضرت در خداشناسی، توحید ربوبی و  صفات خداوند که فراوان در سراسر این کتاب وجود دارند و مضامین و مفاهیم آن‌ها در تبیین بنیادهای نظری و فلسفی اخلاق و تربیت، غرض و هدف از اخلاق، بسیار کارآمد هستند.

نمونه دوم احادیث متعدد حضرت در تبیین چیستی و سرشت ایمان با تأکید بر مدخلیت و حضور عمل در پدیداری و بقای ایمان است. رویکرد عمل‌گرا در تعریف ایمان؛ بخشی از این عمل‌گرایی به حوزه اخلاق ارتباط پیدا می‌کند . حضرت تأکید دارند اخلاق، شاخص سنجش ایمان است و ایمان بدون اخلاق تحقق نمی‌یاید. نمونه سوم مباحثات، گفت‌وگوها، مکاتبات و مناظرات حضرت با دگراندیشان است که همگی سرشار از آموزه‌های اخلاقی و تربیتی در اخلاق گفت‌وگو، اخلاق نقد و اخلاق مناظره است.

سبک‌شناسی اخلاق دشمنی نیز از دیگر مواردی است که باید به آن توجه شود. اخلاقیات حضرت در تعامل و مواجهه با مأمون با علم به اینکه او قاتل وی خواهد بود و دشمنی او را آشکارا بیان می‌کند بسیار نکته‌آموز است.

نمونه بعدی مرگ‌اندیشی و اخلاق است. احادیث حضرت در باب مرگ و تأثیرات آن در توازن و اعتدال اخلاقی، تصریح دارند که از نشانه استعداد للموت، اشتمال بر مکارم اخلاق است.

در نهایت می‌توانیم احادیث کتاب عیون اخبارالرضا(ع) را ترجمان بخشی از اخلاق رضوی یا همان اخلاق وحیانی با تأکید بر ویژگی درهم تنیدگی اخلاق معرفی کنیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.