تحولات لبنان و فلسطین

«به سمت پل می‌روم؛ اگر در مسیر فقط یک نفر به من لبخند بزند نخواهم پرید» این جمله بخشی از نامه‌ به‌جا مانده از فردی است که در دهه۷۰ میلادی خودکشی کرده است.

خودکشی؛ مرگ آگاهانه یا خودخواهانه

می‌گویند یک سوم کسانی که خودکشی می‌کنند چنین دستنوشته‌های پررمز و رازی را از خود به‌جا می‌گذارند که پیدا کردن و خواندنشان در دنیای  پر از اشتراک‌گذاری‌، کار چندان سختی نیست و شاید گاهی هم بتوان راز و رمز بعضی‌هایشان را از لای کتاب‌هایشان درآورد؛ مثل رومن گاری، نویسنده، کارگردان و خلبان جنگ جهانی دوم که پس از مرگ همسرش در سال۱۹۷۹، با شلیک گلوله‌ای به زندگی‌اش پایان داد و پیش از آن در یادداشتی نوشته بود: «… دلیل این کار من را باید در زندگی‌نامه‌ام (شب آرام خواهد بود) بیابید». رومن در این کتاب گفته‌: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم» و همچنین نوشته‌است: «واقعاً به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ».

به گفته کارشناسان، جایگاه اجتماعی فرد، مادامی که از اختلال روانی یا فشارهای مهار نشده محیطی رنج می‌برد، نمی‌تواند از او دربرابر فکر به خودکشی مراقبت کند؛ می‌خواهد آن فرد زیگموند فروید باشد که خودش بنیان‌گذار علم روان‌کاوی است یا رابین ویلیامز آمریکایی که روزی به بامزه‌ترین مرد جهان شهرت داشت.

اصلاً شاید به همین خاطر است که گفته‌اند خودکشی یک پدیده مسری است، چرا که گاهی می‌تواند به‌صورت یک الگوی مشترک، گروهی را درگیر کند و خود تبدیل به الگویی در جامعه شود؛ این گروه می‌تواند جمع رزیدنت‌های بیمارستانی، سربازان جنگی و یا حتی زنان درگیر در مسائل اجتماعی باشد که خودکشی‌شان به شکل گسترده‌تری در کانون توجه و دید رسانه‌ها قرار می‌گیرد و به همان میزان به سرایت این ویروس مرگبار در جوامع کمک می‌کند.

این رشد، مرگبار است 

بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی تقریباً ۱.۵درصد از کل مرگ ومیرها در سراسر جهان به دلیل خودکشی اتفاق می‌افتد، یعنی سالانه ۱۲ نفر در هر ۱۰۰هزار نفر خودشان را می‌کشند.

ایران نیز در رتبه صدوبیست‌وهشتم جهان در نرخ خودکشی است. این آمار و ارقام وقتی نگران‌کننده می‌شود که بدانیم اولاً خودکشی‌ها در کشور ما در گروه سنی مولد یعنی ۲۵ تا ۳۵ شایع‌تر است و دیگر آنکه شاهد رشد تقریباً دوبرابری این آمار در دهه اخیر هستیم.

تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵هزارو۸۵ نفر بیان شده است که در سال ۱۴۰۱ دست‌کم ۱۸درصد رشد داشته است. یعنی حدود ۶هزار مرگ بر اثر خودکشی در سال۱۴۰۱.  یک مقایسه آماری ساده میان نرخ خودکشی‌های ثبت شده در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۴۰۱ نشان می‌دهد این نرخ رشد ۵۹درصدی را تجربه کرده است، در صورتی که ما در این بازه زمانی ۵۹درصد رشد جمعیت نداشتیم. نکته حائز اهمیت آنکه حدود ۲۰ یا ۳۰ برابر خودکشی موفق، اقدام به خودکشی اتفاق می‌افتد که در جای خود نگران‌کننده و قابل بررسی است.

اگرچه ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها شاهد خودکشی‌های کمتری است، اما متأسفانه عواملی همچون چالش‌های اقتصادی و گسست اجتماعی در یکی دو دهه‌ اخیر از یک سو و فعالیت رسانه‌های ایران‌ستیزی که در ‌جنگ مستقیم با روان مردم از کاه، کوه می‌سازند از سوی دیگر، به انبار ذهن‌های ناامید، افسرده، شکست‌خورده و بیمار آتش می‌زنند.

از آن‌طرف نمی‌توان از صفحه با ادمین همیشه آنلاینی که قرص برنج می‌فروشد و یا فیلمِ وایرال شده دستفروشی که به شوخی می‌گوید طناب خوب برای خودکشی دارد هم گذشت؛ جماعت نان به نرخ روز خوری که به تمنای شهرت، از گرفتن جان دیگران هم نمی‌گذرند.

مردان یا زنان؛ کدام‌یک مقاوم‌ترند؟

بر اساس آمارهای ارائه شده، احتمال اقدام به خودکشی در میان بانوان دو تا سه برابر بیشتر از مردان است، ولی آمار خودکشی‌های موفق در میان مردان بیشتر است.

دکتر جعفر رجبی، متخصص اعصاب و روان نیز در گفت‌وگو با ما این نکته را تأیید می‌کند و ضمن اشاره به اینکه در همه جوامع اقدام به خودکشی در زنان فراگیرتر است، می‌افزاید: به دلیل اینکه اختلال‌های روانی در مردان شایع‌تر است و فشار اجتماعی بیشتری را تحمل می‌کنند، گروه مردان با خودکشی‌های برنامه‌ریزی‌شده بیشتری روبه‌رو هستند؛ به همین علت آمار مردانی که با مرگ خودخواسته از دنیا می‌روند حدود چهار برابر زنانی است که به این دلیل جان می‌دهند.

اقدام به خودکشی همیشه نجات‌بخش نیست!

معصومه صادقی، روان‌شناس بالینی نیز در پاسخ به اینکه چرا مردان بیشتر از زنان خودکشی منجر به مرگ را تجربه می‌کنند به ما می‌گوید: خیلی از مواقع خانم‌ها برای دریافت محبت یا توجه، خطرناک‌ترین راه یعنی اقدام به خودکشی را انتخاب می‌کنند، اما نمی‌دانند چه بسیار افرادی که محاسباتشان غلط از آب در آمده و پس از اقدام به خودکشی شانس نجات پیدا کردن را نداشته و از دنیا رفته‌اند.

صادقی با اشاره به نقش عوامل زمانی و مکانی در خودکشی، به مهم‌ترین زمینه‌های بروز این آسیب اشاره و تأکید می‌کند: خودکشی نه مربوط به بازه زمانی خاصی است و نه به جغرافیا و قومیت خاصی محدود می‌شود؛ ولی آنچه موجب شده پرداختن به خودکشی به اولویتی مهم و جهانی در عصر ما تبدیل شود، افزایش تعداد افرادی است که دست به خودکشی می‌زنند.

وی اضافه می‌کند: اختلال‌های جدی در بروز استعداد خودکشی اختلال‌هایی مثل افسردگی، اسکیزوفرنی و دوقطبی هستند و وجود یکی از این اختلالات در کنار زمینه‌های دردسرساز دیگری مثل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی در اقدام به خودکشی فرد بسیار تأثیرگذار است.

این روان‌شناس بالینی در پاسخ به این پرسش که آیا سن و جنسیت را می‌توان در بروز پدیده خودکشی مؤثر دانست، تصریح می‌کند: آمار و اطلاعات افرادی که دست به خودکشی می‌زنند معمولاً جزو آماری است که کمتر اجازه انتشار پیدا می‌کند، اما می‌توان میانگین سن افرادی که دست به خودکشی می‌زنند را چیزی حدود ۲۵ تا ۳۵ سال دانست، با این‌حال آنچه امروز شاهد آن هستیم گسترده شدن دامنه این گروه سنی در ایران است.

خودکشی پیشگیری دارد

نکته دیگری که این روان‌شناس بالینی به آن اشاره می‌کند این است که گاهی فرد تحت تأثیر یک بحران و تنش غیرقابل تحمل در لحظه تصمیم به خودکشی و پایان دادن به زندگی خود می‌گیرد، اما بیشتر خودکشی‌ها با برنامه قبلی اتفاق می‌افتد و فرایندی که در آن، فرد درگیر تصمیم گرفتن برای خودکشی است علائمی دارد که آشنایی با این علائم و جدی گرفتن آن‌ها در پیشگیری از خودکشی مؤثر است. علائمی همچون تغییرات ناگهانی و محسوس در برنامه غذایی و خواب فرد مثل پرخوری‌های مزمن و کم‌اشتهایی عصبی یا تغییرات ناگهانی در خلق و خوی او. این‌ها نشانه‌هایی است که باید با مشاور و روان‌شناس در میان گذاشته شود. صادقی این را هم می‌گوید که مرور حرف‌هایی مثل «به من گفته بود خودم را خلاص می‌کنم» یا «چند وقتی بود می‌گفت این زندگی ارزش زنده بودن ندارد» در مراسم ختم کسی که خودش را کشته فایده‌ای ندارد، چرا که معمولاً کسانی که خودکشی می‌کنند جملاتی اینچنینی را به اطرافیان خود گفته‌اند.

خانواده کجای قصه است؟

معصومه صادقی به نقش خانواده در بروز یا شدت گرایش به خودکشی هم اشاره می‌کند و می‌گوید: خانواده به‌عنوان نخستین پایگاهی که شخصیت فرد در آنجا شکل می‌گیرد نقش مهمی در بروز اختلال‌های روانی یا شدت گرفتن اختلال‌های ژنتیکی دارد. سبک فرزندپروری خانواده در گرایش فرزندان و حتی دیگر اعضا به سمت خودکشی تأثیرگذار است، خانواده‌هایی که با حمایت‌های حساب نشده از فرزندان در مسائل ریز و درشت، قدرت تاب‌آوری آن‌ها را در مواجهه با مشکلات اجتماعی کاهش می‌دهند یا والدینی که با القای حس طردشدگی به نوجوان، او را تحت فشار روانی قرار می‌دهند یا خانواده‌هایی با کمال‌گرایی منفی که فرزند را با احساس ناکافی بودن روانه جامعه می‌کنند، همه در شدت گرفتن افکار خودکشی در ذهن فرزند خود نقش دارند. بنابراین بدیهی است نقش خانواده در ایجاد گرایش‌های مثبت و منفی در فرزند انکارناپذیر است و به همین دلیل بیشتر تست‌هایی که به منظور تعیین سطح میل به خودکشی طراحی می‌شود پیرامون میزان سلامت روابط فرد با خانواده می‌چرخد.

روابط اجتماعی بهتر، زندگی سالم‌تر

جعفر رجبی، متخصص اعصاب و روان درباره پیشگیری از بروز افکار خودکشی به اهمیت و تأثیر روابط اجتماعی فرد اشاره می‌کند و می‌افزاید: روابط دوستانه بیشتر و مشارکت اجتماعی فعال و معنادار به دو شکل از افراد در برابر افکار خودکشی مراقبت می‌کند؛ نخست اینکه همین حرف زدن‌های ساده در جمع دوستانه به تخلیه روان و آزاد شدن افکار تاریک انباشته شده در مغز آن‌ها کمک خواهد کرد و دیگر آنکه در این حالت شانس یافتن راه حل یا دریافت کمک مؤثر از محیط افزایش پیدا می‌کند؛ چون ممکن است مسئله‌ای که به نظر شما به بن‌بست رسیده است در ذهن و زندگی دیگران راه حلی داشته باشد.

این روان‌پزشک ادامه می‌دهد: در ارتباط با افراد به‌خصوص کسانی که حس می‌کنید درگیر افکار منفی مثل فکر به خودکشی هستند گوش کردن را مقدم بر حرف زدن بدانید و اجازه بدهید با گفتن هر چیزی که در ذهن خود نگه داشته است، کمی سبک شود. حرف‌های او را بدون قضاوت و پیش‌داوری گوش کنید و برای گفتن جمله‌هایی مثل «ببین تو هنوز فرصت‌های زیادی داری و...» حرف او را قطع نکنید.

 ساختارهای ناتوان اجتماعی به بی‌تابی روانی دامن می‌زنند

رئیس انجمن جامعه‌شناسی به ما می‌گوید: ساختارهای اجتماعی مثل آموزش و پرورش و رسانه‌ها و ساختارهای ایدئولوژیک مثل مساجد به‌وجود آمده‌اند تا با جامعه‌پذیر و هماهنگ کردن انسان با ارزش‌های اجتماعی به رشد او  کمک کنند، به‌خصوص اگر فرد با آسیب‌های ناشی از تربیت یا رفتار غلط از سمت خانواده مواجه بوده و با نوعی آسیب یا خلأ پا به جامعه گذاشته است.

کوروش محمدی ادامه می‌دهد: اقدام به خودکشی یک نفر یعنی ساختارهای اجتماعی در رفع این آسیب‌ها موفق عمل نکرده و چه بسا خودشان آسیب‌زا رفتار کرده‌اند. این جامعه‌شناس با تأکید بر این نکته که خودکشی یک پدیده چندبعدی است نه تک‌بعدی و تک‌عاملی، ادامه می‌دهد: گاهی جوان یا نوجوانی که فرایند اجتماعی شدن را درست طی نکرده و کمک مؤثری در این زمینه از جامعه نگرفته، تلاش می‌کند با رفتارهای نابهنجار مثل اعتیاد، سبک پوشش متضاد با ارزش‌های فرهنگی جامعه یا رفتارهای بزه از جامعه انتقام بگیرد؛ اما ممکن است اقدام به خودکشی الزاماً به معنی توان یا تصمیم برای این کار از این سوی فرد نباشد.

 وی در پاسخ به اینکه کدام مشکل اجتماعی بیشتر به افکار خودکشی دامن می‌زند، می‌گوید: نبود دسترسی عادلانه به امکانات، بیکاری و مشکلات اقتصادی و تجربه روابط متعدد عاطفی از سوی جوانان بیشتر از هر چیزی به احساس  شکست و ناامنی روانی دامن می‌زند که در نهایت این احساس شکست می‌تواند فرد را تا مرز اقدام به خودکشی یا حتی خودکشی پیش ببرد.

محمدی گروه سنی درگیر خودکشی را طیف ۲۵ تا حدود ۴۰ سال می‌داند و با بیان اینکه امروز شاهد گسترده شدن این طیف به سمت سنین زیر ۲۰ و بالای ۵۰ سال هستیم، اضافه می‌کند: یعنی احساس ناامنی روانی در گروه سنی نوجوان شدت یافته است و نیت خودکشی در ذهن نوجوانان شکل گرفته و در مواردی دست به اقدام عملی به خودکشی هم زده‌اند.

 چه باید کرد؟

محمدی در پاسخ به این پرسش که چطور می‌شود جامعه را در برابر بحران‌های روانی مثل خودکشی ایمن کرد، می‌گوید: برای این کار به تغییراتی در سطح کلان مثل حرکت به سمت عدالت اجتماعی، تلاش برای رفع تبعیض‌ها در کنار تغییرات اساسی در نهادهای تعلیم و تربیت نیاز داریم.

علاوه بر این، خانواده نیز با قرار گرفتن در کنار یک نظام تعلیم و تربیت سالم و سازنده می‌تواند سبک فرزندپروری اصولی را یاد بگیرد و احتمال آسیب به فرزند را به حداقل برساند.

محمدی در انتها با اشاره به نقش نهادهای دینی و رسانه‌ها در ایجاد آرامش روانی در جامعه می‌گوید: وقتی رسانه‌های بیگانه در ارتباط با نوجوانان، جوانان و زنان ما موفق‌تر عمل کنند کار برای ایجاد امید در جامعه سخت می‌شود و اینجاست که نهادهای دینی باید با نگاه رفاقتی با جامعه وارد عمل شوند و این خلأ را جبران کنند.

گزارش: لیلا شرفی

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.