پیشنهاد سردبیر

از میان اخبار تلخ و شیرینی که هر از گاه درباره حوزه پزشکی منتشر می‌شود، خبرهایی هستند که به این حرفه مقدس، حلاوت و تقدس بیشتری می‌بخشند. خبرهایی که از ایثار پزشکان در جدال با کرونا حکایت می‌کرد و یا روایت‌هایی از تلاش آن‌ها در گرمای خرماپزانِ کرمان.

«پزشکان جهادی» مرهم درد مناطق محروم

 برای برخی از  پزشکان تفاوتی نمی‌کند شدت بحران چقدر است یا در کدام منطقه جغرافیایی کشور اتفاق افتاده است. هر جا که باشند با دل و جان به یاری مردم و نجات جان بیماران می‌شتابند.
از پزشک جهادگری که درمان بیماران نیازمند حال دلش را خوب می‌کند و همین حال خوب موجب شده به صورت مستمر در فعالیت‌های گروه‌های جهادی حضور یابد و به بیماران نیازمند خدمات‌رسانی کند تا متخصص عفونی شصت‌وپنج ساله‌ای که ۳۹ سال سابقه آموزش دانشجویان پزشکی و درمان بیماران را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.
جاده‌ای که آب برد
زهرا ریاضی پزشکی شصت‌وپنج ساله و متخصص عفونی است که ۳۹ سال سابقه آموزش دانشجویان پزشکی و درمان بیماران را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد و با آنکه خانه و خودرو شخصی ندارد، به گفته خودش در این سال‌ها ۳۰ درصد بیمارانش را رایگان ویزیت کرده و تا کنون از هیچ بیمار نیازمندی ویزیت دریافت نکرده است.
به اعتقاد وی پزشک جامع‌نگر باید علاوه بر طبیب یک حکیم هم باشد تا با نگرش عمیق، به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی بیماران پی‌ ببرد و با توجه به شرایط آن‌ها برایشان دارو و درمان تجویز کند و در صورت نیاز از بیمارانش دست‌گیری کند تا درد و رنج آن‌ها کاهش پیدا کند.
دکتر ریاضی که مجری پروژه نذر تخصص در مجمع خیران کشور است و پیشینه همکاری با گروه‌های جهادی حوزه سلامت را دارد، به قدس گفت: به خاطر دارم وقتی برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان کرمانشاه رفته بودیم به‌قدری امکانات کم بود که به مدت یک هفته امکان استحمام نداشتیم یا در سیل لرستان که برای کمک به مردم با خودرو به یکی از روستاها رفته بودیم، وقتی در تاریکی شب از روستا به شهر بر می‌گشتیم متوجه شدیم جاده‌ای را که صبح از آن گذشته بودیم آب برده و زمین دچار رانش شده است. او از همکاران بازنشسته‌اش در گروه‌های جهادی می‌گوید که گرچه به دلیل کهولت سن، حضور در آن شرایط برایشان دشوار بوده است اما با این حال گاهی جانشان را کف دست گذاشته و برای نجات جان بیماران به ته دره هم رفته‌اند.
ویزیت رایگان سهمیه مادر 
مهرداد احمدی، پزشک  پنجاه‌وپنج‌ساله‌ای است که علاوه بر حضور در جبهه سلامت، رزمنده سال‌های دفاع مقدس نیز بوده است. سال چهارم دبیرستان به جبهه رفته و سال۶۵ به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمده است.
دکتر احمدی که سابقه ۲۴ سال طبابت دارد، در خصوص انگیزه‌اش از ویزیت رایگان بیماران نیازمند به قدس گفت: اینکه پزشکان، بیماران نیازمند را رایگان ویزیت می‌کنند پدیده عجیبی نیست. زیرا در شرایط فعلی دردمندترین افراد جامعه کسانی هستند که در خانواده، فرد بیماری دارند که به دلیل مشکلات اقتصادی امکان درمان او را ندارند.
وی اذعان کرد:  از همان ابتدا پس از قبولی در رشته پزشکی والدینم به من توصیه کردند به یاد داشته باشم وقتی درسم تمام شد باید به مردم و بیماران نیازمند خدمت کنم.  
وی ادامه داد: مادرم عضو یک خیریه بودند و ایشان از همان سال نخست که مطب راه‌اندازی کردم روزانه سه تا چهار سهمیه ویزیت رایگان داشتند و بیماران نیازمند را از خیریه برای ویزیت و دریافت داروی رایگان به من معرفی می‌کردند.
اخلاص مردم محروم
سیدعلیرضا رضایی متولد شهریور سال ۴۹ و دانش‌آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران در رشته پزشک عمومی است، در دوران جنگ در جبهه‌ها حضور داشته و یک بار در عملیات والفجر ۸ و یک بار دیگر در عملیات کربلای ۵  با ترکش نارنجک از ناحیه دست و کمر مجروح و جانباز شده است.
وی از سال ۹۴ و با تبعیت از رهبر معظم انقلاب به گروه‌های جهادی پیوسته و از آن زمان به صورت مستمر در این فعالیت‌ها حضور داشته است. این پزشک جهادگر با اشاره به ویزیت رایگان بیماران نیازمند به فارس گفت: کمک به افراد نیازمند و کاستن از درد بیماران حال دلش  را خوب می‌کند و همین حال خوب موجب شده در همه اردوهای جهای حضوری مستمر داشته باشد.  
دکتر رضایی همه لحظه‌های حضور در روستاهای محروم و کمک به مردم این روستاها را لذت‌بخش می‌داند، اما شیرین‌ترین خاطره‌ای که دارد مربوط به نخستین حضورش در اردوهای جهادی است که به عنوان پزشک برای ویزیت بیماران به همراه پزشک یار، پرستار، راننده و چند نفر دیگر به یکی از روستاهای دلیجان رفته بود.  
وی گفت:  خانم مسنی که حکم کدخدای روستا را داشت، از آن‌هاخواست برای ویزیت بیماران به منزلش بروند، بعد از اینکه تک تک بیماران را ویزیت کردم احساس خوبی داشتم که توانستم به چند بیمار بدون دریافت پول کمک کنم، هنگام ناهار خانم صاحبخانه از ما خواست برای صرف ناهار بمانیم و زمانی که سفره را پهن کرد به جرئت می‌گویم غذای  دوماهش را بر سر سفره چید و من آنجا اخلاص واقعی را دیدم چرا که او هرچه داشت برای ما ارزانی کرده بود.
ترک تحصیل به دلیل پوسیدگی دندان
میثم گنجه‌ای، پزشک جهادگر دیگری‌ است که از تبریز تا اهر و از اهر تا زهگلوت و مناطق محروم سیستان و بلوچستان به جهاد پزشکی پرداخته تا مرهم درد محرومان باشد.  
این پزشک عمومی  از سال ۹۴ به گروه‌های جهادی ملحق شده به شیرین‌ترین خاطره‌ سال‌های خدمتش در یکی از روستاهای اراک اشاره کرده و به ایکناگفت: دختری دندان‌هایش کاملاً پوسیده و همین موجب شده بود تا ترک تحصیل هم بکند، اما ترمیم دندان‌هایش توسط گروه‌های جهادی دندان‌پزشک جهادگر پرده‌ جدید از زندگی را به روی او گشود تا او هم لبخند بزند.  
او در ادامه تعریف کرد: با ترمیم دندان‌هایش دختر مدام آینه را می‌نگریست و می‌گریست و می‌گفت: «مادر دیگر به مدرسه خواهم رفت». 
خوابِ بیماری که تعبیر شد 
وی، گذر دیگری به خاطرات تلخ و شیرین خود از اردوهای جهادی زده و این بار ماجرایی را از یکی ازروستاهای ورزقان روایت  کرد:  سال ۹۵ بود که اردویی جهادی در یکی از مناطق محروم شهرستان ورزقان برپا کردیم، مشغول ویزیت بیماران بودیم که صدای گریه‌ای در سالن توجه همه را به خود جلب کرد، سراسیمه رفتیم و خانم میانسالی را دیدیم که گریه می‌کرد، آرامَش کردیم و علت گریه‌هایش را پرسیدیم، او تعریف‌کرد: «دندان درد امانم را بریده بود و دندان‌پزشک هم برای معالجه آن هزینه‌ زیادی می‌خواست و من یک زن بی‌سرپرست، توان پرداخت نداشتم، به خانه برگشته و متوسل به ائمه(ع) شدم تا راهی مقابلم قرار دهند، شب را با گریه و دندان درد خوابیده و در خواب گروهی از پزشکان را دیدم که برای معالجه به روستا آمده بودند؛ امروز صبح تعبیر خوابم را با چشمم دیدم و این موضوع بسیار برایم عجیب بود». 
این پزشک جهادگر با بیان اینکه این قبیل اتفاقات شبه معجزه‌هایی است که شاید از بین ۲ هزار ویزیت در هر اردو برای ما رخ می‌دهد و معنایش این است که خداوند ما را برای معالجه دو، سه نفری که چشم‌انتظار، نیازمند و دردمند هستند، فرستاده است، تأکید کرد: هرچند در آذربایجان‌شرقی نیز مناطق محروم داریم، اما وضعیت استان به نسبت سایر استان‌ها بهتر است و پزشکان جهادگر و متخصص در استان ما بسیار پرشمار بوده و همه خودشان اعلام داوطلبی می‌کنند.
کودکان پابرهنه 
دکتر گنجه‌ای به روایتی از کودکان پابرهنه‌ در یکی از روستاهای زهگلوت کرمان اشاره کرد و گفت: اردیبهشت سال ۹۷ در یکی از روستاهای زهگلوت اردو زده بودیم و کودکان پابرهنه در دمای ۵۰ درجه بازی می‌کردند از تیم پشتیبانی درخواست کردیم که از شهر برای بچه‌ها کفش بخرند، کفش‌ها را به بچه‌ها دادیم. یکی از بچه‌ها که کفش را پوشید، به‌سرعت از پایش درآورد، چون به پوشیدن کفش عادت نداشت. این صحنه‌ها ناباورانه بود، چراکه آفتاب گرم به قدری می‌سوزاند که با برخورد تکه سنگی پایم تاول زد، اما آن کودکان محروم پابرهنه می‌دویدند ... 

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.