با تامل در روایات اهل بیت(ع)، برای تمام مشکلات راه حلی مناسبت یافت میشود. از جمله مهم ترین آموزه های دینی وفرامین قرآن کریم و ماموریت انبیای الهی تربیت انسان است. خداوند پیامبران خود را برای تربیت انسان فرستاد و مبعوث نموده است. بی تردید این تربیت باید از خانواده شروع شود و از آغاز وجود وشکل گیری انسان در رحم مادر و پیش از آن لذا خوردن غذای پاک و تامین کسب حلال برای تهیه خوراک حلا به همین منظور مورد سفارش و تاکید است. زیرا آغازین مرحله تربیت همین دوران هست وگرنه بقول سعدی: پرتو نیکان نگیرد آنکه بنیادش بد است/ تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است.
بنابراین تربیت را باید به دوره کلان تقسیم نمود. دوران پیشینی و دوران پسینی یا دوران پیش از تولد و دوران پس از تولد که دوران پیش از تولد هم به لحاظ رتبه و هم به لحاظ اهمیت مهمتر نیز هست. لذا در قرآن کریم وآموزه های پیامبران به اهمیت این دوران بسیار تاکید شده است.
به مواردی از این فرمایشات اشاره می شود.
1.دوستی با فرزندان
ذات انسان به نحوی است که به محبت و دوست داشتن نیاز دارد. تحویل گرفتن و محبت کردن عجین ذات انسان است. احترام نمودن و حرمت یک نوع کمال ذاتی در انسانهاست چه کودک و چه بزرگ. فرزندان و کودکان نیاز به محبت و دوست داشتن و توجه کردن دارند لذا کودکان با افرادی ارتباط بر قرار می کنند که به آنها محبت داشته باشد.
به سوی او جذب می شوند و دوست دارند همیشه در کنار او باشند. بی شک یکی از اساسی ترین نیازهای کودک پس از نیازهای مادی، نیاز به محبت است. لازم است والدین به این نیاز کودک توجه خاص داشته باشند و بدانند که پاسخگویی صحیح به این نیاز، اساس و پایة تربیت او را شکل می دهد. ضرورت دارد والدین به این نیاز فرزندان توجه خاص داشته باشند و بدانند که پاسخگویی صحیح به این نیاز، اساس و پایة تربیت او را شکل می دهد.
امام صادق(ع) در باره دوستی با فرزندان و محبت به آنان میفرماید: به درستی خداوند متعال نسبت به شخصی که به فرزند خود محبت بسیار دارد رحمت و عنایت میکند.
در فرمایش دیگری حضرت فرمود : فرزندان را دوست بدارید و به آنها محبت کنید، پس اگر به آنان وعده ای دادید، به آن وفا کنید؛ زیرا آنان روزی خود را در دست شما می بینند.
این روایت اصل مهم و اساسی محبت به فرزندان را تبیین مینماید. در این روایت امام صادق(ع) با ظرافت خاص و به صورت تدریجی نحوۀ علاقمند کردن کودک به خدا و دین را مرحله به مرحله بیان فرمودهاند که با بیان ساده و گویا آموزش داده میشود. در سیرۀ همه ائمه(ع) و امام صادق(ع) به آموزش قرآن به فرزندان در خردسالی و نوجوانی توجه ویژه شده و حضرت(ع) میفرمایند: بر شما باد به تلاوت قرآن.
سیرة عملی امام صادق(ع) در این خصوص، نشان دهندة توجه ویژة اسلام به این اصل و نیاز اساسی فرزند می باشد. در روایت آمده است که امام صادق(ع) به فرزند خویش بسیار محبت می کرد. از ایشان سؤال کردند: چقدر او را دوست دارید؟ فرمود: به اندازهای که دوست ندارم فرزند دیگری داشته باشم تا محبتم را بین آنها تقسیم کنم. این روایت اصل مهم و اساسی محبت به فرزندان را مورد توجه قرار می دهد.
در روایت دیگری امام صادق(ع) فرمود: «حضرت موسی(ع) به خدا عرض کرد: خدایا! برترین اعمال نزد تو کدام است؟ فرمود: دوست داشتن فرزندان زیرا من آنها را بر فطرت توحیدی خویش آفریدهام و اگر آنها را بمیرانم، به رحمت خود به بهشت وارد می کنم.
امام صادق(ع) برای ابراز محبت و برقراری دوستی پیوسته با فرزندان روشها و راههای مختلف نیز مطرح نموده است که والدین با عملی کردن این راه کارها و بروز محبت فرزندان را به خود جلب نموده و تعلیم و تربیتی صحیح در پیش گرفته تا آینده آنان را از گرفتاری به انواع معضلات صیانت نمایند.
روشهای بروز محبت ومودت با فرزندان
از روشهای مهم تربیت کودک و فرزندان و البته تمام انسانها، رفتارهای فیزیکی و حسی است. این روشها تاثیر گذارتر از روشهای گفتاری است. کلید این روشها در سیره و کلام و سخنان گهربار اهل بیت(ع) است و مطالعه و دقت در آثار این اولیاء الهی راه گشاست.
در آغوش گرفتن فرزند:
کودکان در سنین نوزادی با بوی پدر و مادر مأنوس شده و عاشق بوی آغوش پدر و مادر میشوند لذا برای جذب کودکان به خود آنان را در سنین کودکی در آغوش بگیرید و به خود مانوس نمایید و آنان را در همین دوران شیرخواری شیفته خود کنید. اگر چه در این دوران آغوش پر مهر مادر برای فرزند از امن ترین و پرجاذبه ترین پناهگاههاست اما در کنار مادر پدر نیز باید به او محبت کند. با او به اقتضای سن بازی کرده و او را به خود جلب نماید و نهال و بذر محبت را بین خود و فرزند پرورش دهد.
این براقراری محبت برای فرزندان همیشه نیاز هست و پدر ومادر باید فرزندان را حتی در جوانی و نوجوانی در آغوش خود بفشارند و به قلب خود نزدیک نموده و محبت را از قلب خود به قلب آنان برسانند تا گرمای محبت کودکی در آنان و خاطرات زیبای گذشته او را دلبسته نگاه دارد.
فرزند را به شیوه ای باید در آغوش بگیرید که او صدای قلب شما و گرمای وجود شما را حس کند. با این کار، شما احساس امنیت و آرامش به فرزند خود داده و بر عزت نفس او می افزایید. در آغوش گرفتن فرزند، روح او را تحت تأثیر قرار داده و خشونت را در او کاهش می دهد. احساس تنهایی، اضطراب، عصبانیت و ناراحتی فرزند، زمانی که او در آغوش پدر یا مادر آرام میگیرد، کاهش می یابد. ابراز محبت مادر به شیوههای مختلفی انجام می پذیرد که بهترین آن ها در آغوش گرفتن، نوازش کردن و بوسیدن است. این امر، مایه جلب محبت و اطمینان فرزند می شود.
بازی با کودک:
از خردسالی با فرزندان بازی کنید. از همان آغاز شیر خوارگی که صاحب نظران در علم تربیت ورونشناسی به تجربه رسیده اند که کودکانی که با پدر و مادر بازی داشتهاند در کودکی با هوش تر از دیگران هستند.
طبیعت کودک مانند سایر موجوداتی که شروع به رشد می کنند، نیاز به تحرک و جنب و جوش دارد، لذا بازی با کودک نیز احتیاج طبیعی او است، خصوصاً در بازی خنده و شوخی نیز باشد. بازی والدین با فرزند از نظر روحی و روانی در او تأثیر فوق العاده ای دارد و به نوعی اعلام محبت و علاقه به کودک است و به او می فهماند که والدین حاضرند که برای او وقت بگذارند.
امام صادق(ع) میفرماید: «فرزندت را رها کن تا هفت سال بازی کند.» در بازی کودکان و فرزندان می توان مشارکت کرد که برای آنان جذاب ترین بازی ها و خاطره آمیز ترین بازی ها بازی است که پدر یا مادر یا هر دوی والدین در آن بازی شرکت کرده باشند، به طوریکه همیشه دوست دارند این صحنه تکرار شود.
بوسیدن کودک:
یکی از اصول تربیت و ابراز محبت وجلب دوستی فرزندان بوسیدن آنهاست. از کودکی تا جوانی، فرزند، به ویژه در سنین خردسالی، اظهار محبت دیگران را از طریق بوسیدن درک میکند. این گونه اظهار محبت طبیعی و فطری است که امام صادق(ع) به آن این گونه سفارش نمودهاند: «فرزندان خود را زیاد ببوسید، به درستی که برای هر بوسهای درجهای برای شما در بهشت به اندازۀ مسیر پانصد سال خواهد بود.» پیامبر اکرم(ص)، حسنین(ع) را زیاد می بوسید و با آنان گرم می گرفت و بازی می کرد. سایر ائمه(ع) نیز همین سیره را داشتند.
این فرمایش حکمت های ظریفی در خود دارد که نیاز به تبیین های بیشتری است که در فرصتهای دیگر میتوان پرداخت یا به کتابهای مربوطه مراجعه نمود.
هدیه دادن:
یکی از راههای ابراز دوستی ومحبت تشویق نمودن و هدیه دادن است که در هر سنی انسان هدیه گرفتن را دوست و تشویق نمودن و تشویق شدن یکی از حس های کمال جویی انسان می باشد. انسان همواره نیاز به ابراز محبت از سوی هم نوعان بویژه پدر و مادر دارد. تشویق مادر و پدر با هدیه دادن و جایزه گرفتن از بزرگترین مشوقهای تربیتی است.
امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید: «هرگاه مردی به سفر می رود، هنگامی که نزد خانواده اش بر میگردد، باید چیز تازهای بخرد، اگر چه چیزی کم ارزش همچون سنگ باشد.» روزی امیرمؤمنان(ع) در منزل بود و فرزندانش عباس و زینب که آن زمان خردسال بودند در دو طرف آن حضرت نشسته بودند. حضرت(ع) به فرزندش عباس فرمود: «بگو یک. عباس گفت: یک، حضرت ادامه داد: بگو دو، عباس خودداری کرد و گفت: شرم میکنم با زبانی که خدا را به یگانگی خواندهام، دو، بگویم». حضرت علی(ع) برای تشویق و تحسین چشمهایش را بوسید. سپس حضرت(ع) به زینب(س) که در طرف چپ نشسته بود توجه فرمود. زینب عرض کرد: پدر جان آیا ما را دوست داری؟ حضرت فرمود: بلی، فرزندان ما پارههای جگر ما هستند. زینب(س) گفت : دو مـحـبت در دل مردان با ایمان نمیگنجد؛ حب خدا و حب اولاد. ناچار باید گفت: حب به ما شفقت و مهربانی است و محبت خالص مخصوص ذات لایزال الهی است. حضرت(ع) با شنیدن این حرف به آن دو مهر و عطوفت بیشتری می فرمود و آنان را تحسین و تمجید می کرد.
رسول اکرم(ص) فرمود: پدری که بانگاه محبت آمیز خود فرزند خویش را مسرور میکند خداوند به او اجر آزاد کردن بندهای را عنایت می فرماید.
دوری از بد قولی:
فرزندان همه آداب و رفتار خود را از والدین و مجموعه خانواده و برادران و خواهران بزرگتر فرا میگیرند. راست گویی و عمل به وعده و قول را باید به آنان درس عملی داد و این آموزه ها را باید در کودکی به فرزندان تعلیم نمود.
وفای به عهد وظیفهای دینی و عقلی است که نسبت به دیگران، به ویژه فرزندان باید آموخت. این مولفههای اخلاقی در سیرة امام صادق(ع) برای تربیت فرزندان مورد توجه قرار گرفته است. اگر والدین به وعده های خود به فرزندان عمل نکنند، شخصیت فرزندان را تحقیر کرده، به آنان درس دروغگویی میدهند و با گفتار عمل خود سخنانی را هم که در آینده خواهند گفت به آنان می آموزند.
امام صادق(ع) میفرماید: فرزندان را دوست بدارید و به آنها محبت کنید، پس اگر به آنان وعده ای دادید، به آن وفا کنید.
تعلیم خداپرستی و دوستی اهل بیت(ع) به فرزندان:
توحید و آموزه های دیگر را باید به فرزندان در کودکی آموخت و او را به آداب زیبا عادت داد. بعدها میتواند فلسفه این آموزهها مثل نماز و روزه و دعا و نیایش را یاد بگیرد.
بر اساس آیة شریفة «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها» فطرتی که خداوند مردم را بر اساس آن آفریده است.
هر انسانی با فطرت خداپرستی آفریده می شود و خدای متعال صفت خداپرستی را در فطرتش به ودیعه میگذارد. بر همین اساس و برای رشد و تقویت روحیة خداپرستی در کودک، امام صادق(ع) مراحلی را برای تقویت این حس فطری در فرزندان بیان می دارد که: «وقتی فرزند به سن 3 سالگی رسید، به او گفته شود: هفت مرتبه بگو «لا اله الا الله»، سپس رها شود تا 3 سال و هفت ماه و بیست روز از او بگذرد، آن گاه به او بگوید: هفت مرتبه بگو «محمد رسول الله»، آن گاه رها شود تا اینکه به سن 4 سالگی درآید، سپس به او گفته شود: هفت مرتبه بگو «صلّی الله علی محمّد و آله» سپس رها شود....» همه این آموزه ها را باید در کودکی به فرزندان آموخت و از آنان پیوسته مراقبت نمود قبل از اینکه به آموزه منحرف از طریق فضای مجازی که یکی از بزرگترین بلاهای تربیت در عصر حاضر است، گرفتار شوند.
در این روایت امام صادق(ع) بسیار ظریف و به صورت تدریجی نحوۀ علاقمند کردن کودک به خدا و دین را مرحله به مرحله بیان فرموده اند که در قالب الفاظی ساده و گویا آموزش داده می شود.
آموزش نماز در سیرۀ امام صادق(ع)
از نیازهای همه انسانها عبادت و کرنش است. چه زیباست که فرزندان را از کودکی به کرنش در مقابل حق و خالق یکتا عادت دهیم. این فرایند مناسب است با تشویق همراه باشد تا فرزندان از این امور دلزده نشده و احساس نفرت نکنند.
امام صادق(ع) سن واداشتن فرزندان اعم از اختر و پسر به نماز را 9 سالگی میداند، منتهی با توجه به اینکه هر عملی نیاز به مقدمات و شرایط خاص خود دارد و یکی از اصول و روشهای تربیتی مسئله تدریج می باشد در این باره میفرماید وقتی کودک 5 ساله شد، به او گفته شود: دست راست و چپت کدام است؟ وقتی این را دانست، صورت او را به قبله برگردان و به او بگو تا سجده کند، سپس رها شود تا به هفت سال برسد. وقتی هفت سال او تمام شد، به او گفته شود: صورت و دو کف را بشوی. وقتی شست، به او بگوی: نماز بخوان! بعد او را به حال خود واگذار تا 9 سال او تمام شود. وقتی 9 سال او تمام شد، وضو یادش بده و او را به نماز وادار. وقتی وضو و نماز را یاد گرفت، خدا ان شاء الله او و پدر و مادرش را می آمرزد.
آموزش قرآن به فرزندان
نهادهای آموزشی در تعلیم و تربیت بسیار اثرگذار هستند. تاثیری که حتی شاید بیشتر از خانواده باشد. در روایات اهل بیت(ع) نیز از معلم نیز بعنوان پدر یا مادر که در تربیت فرزند نقش آفرین هست یاد شده است. افزون بر این بایسته است مسئولین فرهنگی و آموزشی نیز که از کودکی تربیت فرزندان را در سیتم آموزشی عهدهدار میشوند از برنامههای دینی و فرامین ائمه(ع) و قرآن کوتاهی ننمایند بلکه این آموزهها را در برنامههای آموزشی بگنجانند.
در سیرۀ امام صادق(ع) و همه اهل بیت(ع) به آموزش قرآن به فرزندان اهتمام خاصی داده شده و حضرت(ع) میفرمایند: «عَلَیکمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآن؛ بر شما باد به تلاوت قرآن» و نیز حضرت میفرماید: «وَ کان یجمَعُنَا فیأْمُرُنَا بِالذِّکرِ حَتَّی تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ یأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ کانَ یقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ کانَ لَا یقْرَأُ مِنَّا أَمرَهُ بالذِّکرِ» پدرم ما را جمع می کرد و دستور می داد تا طلوع آفتاب ذکر بگوییم و دستور می داد هر کس می تواند قرآن بخواند و آنکه نمیتواند ذکر بگوید.
این کار حضرت باعث انس و عادت کودکان البته بطور غیر اجباری از کودکی با قرآن می شود. خواندن قرآن و فرا گرفتن آن برای حضرت مهم تر از رعایت آداب و شرایط آن است. در این خصوص روایت شده است: « اسماعیل پسر امام صادق (ع) نزد پدر بود؛ امام به او فرمود: پسرم! قرآن بخوان. اسماعیل گفت: وضو ندارم. امام فرمود: قرآن بخوان؛ به نوشتة قرآن دست نزن و به ورق آن دست بزن!».
نظر شما