از القابی که حضرت ثامنالحجج علی بن موسیالرضا(ع) در میان شیعیان و شیفتگان آن حضرت به آن شهرت زیادی دارند، لقب «انیس النفوس» است.
گرچه در روایات، اشارهای به این لقب نشده است؛ ولی بزرگان و مردم، آن حضرت را به این لقب میشناسند و آن حضرت را انیس و همدم جانها و ارواح خود میدانند و آرامش، سکینه و طمأنینه خویش را وامدار انس با یاد، نام و زیارت آن حضرتاند.
چهارشنبه هر هفته را توفیق پیدا کردیم خوانندگان عزیز را میهمان شرح یکی از القاب مبارک امام رضا(ع) کرده و در گفتوگو با علما و اندیشمندان حوزه و دانشگاه، از جام معارف ناب رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم. این هفته در محضر استاد حوزه حجتالاسلام والمسلمین علیرضا حصاری، شرح لقب زیبای «انیسالنفوس» را بهرهمند خواهیم شد. به امید آنکه گامی در راستای افزایش معرفت خود نسبت به آن امام همام برداریم.
از القابی که حضرت رضا(ع) به آن خوانده میشوند، لقب «انیسالنفوس» است. برای خوانندگان ما درباره ریشه و معنای این لقب توضیح بفرمایید.
از القابی که حضرت ثامنالحجج علی بن موسیالرضا(ع) به آن در میان شیعیان و شیفتگان آن حضرت، شهرت زیادی دارند، لقب «انیسالنفوس» است. گرچه در روایات، اشارهای به این لقب نشده، ولی بزرگان و مردم، آن حضرت را با این لقب میشناسند و آن حضرت را انیس و همدم جانها و ارواح خود میدانند و آرامش، سکینه و طمأنینه خویش را وامدار انس با یاد، نام و زیارت آن حضرت هستند. هر کسی که با یاد و نام آن حضرت مأنوس باشد و زیارت آن حضرت را از کارهای اصلی خود در زندگی قرار دهد، در گرفتاریهای مادی و معنوی هیچ جزعی نمیکند و خود را آرام و باوقار مییابد، چرا که حضرت رضا(ع) که به سرچشمه لایزال الهی متصل بوده و خلیفه الهی روی زمین است، تکیهگاه و پشتیبان او است و هر که پشتیبانش آن حضرت باشد، غم و غصه و اندوهی ندارد.
فرمودید علما هم این لقب را برای حضرت بهکار میبرند، میتوانید مصداقی برای ما بیان کنید؟
بله، علمای بسیاری هنگام زیارت یا در بیاناتشان، از این لقب استفاده کردهاند. بنده یک نمونه را از علمای معاصر خودمان نقل کنم. مرحوم آقای مجتهدی تبریزی(ره) بیان میکند در یکی از سفرها، به قهوهخانهای رفتم و در آنجا با شخصی از اهالی شوروی سابق برخورد کردم. او گفت: خوشا به سعادت ایرانیان که امام رضا(ع) را دارند؛ سپس جریانی از معجزات حضرت رضا(ع) را که برایش اتفاق افتاده بود، چنین تعریف کرد: «زمانی که در روسیه آشوب بود و تزارها دست به کشت و کشتار زده بودند و همه را اعدام میکردند، من هم در شمار اعدامیها بودم. چند نفر دیگر باقی مانده بود تا نوبت من شود که ناگهان به یاد حرف مادرم افتادم که میگفت: هر وقت جایی گیر کردی که نه راه پس داشتی و نه راه پیش، این را بدان که ایرانیها امامی دارند به نام امام رضا(ع) که در اینگونه مواقع از کسانی که به او پناه ببرند دستگیری میکند، من همانجا قلباً به امام رضا(ع) سلام کردم و گفتم اگر مرا از مرگ نجات دهید مسلمان میشوم. سپس نوبت من و عدهای دیگر شد و به محوطه اجرای حکم رفتیم. هنوز آن توسل و عهد با امام رضا(ع) از صحیفه قلبم پاک نشده بود که ناگهان صدایی به گوشم رسید که گفت: همین جا بایست با تو کاری ندارند. تمام کسانی را که اطراف من بودند به تیر بستند و کشتند اما گویا مرا نمیدیدند. سپس صدایی دیگر شنیدم که گفت: به طرف خراسان حرکت کن، ما تو را کمک میکنیم. هنگامی که با حیرت و شگفتی به طرف خراسان میآمدم در بین راه چند نفر از علمای شیعه را دیدم که به استقبال من آمده بودند! آنها در خواب حضرت رضا(ع) را زیارت کرده و ایشان پس از ذکر نشانههای من به آنها فرموده بودند: او میهمان ماست که از روسیه میآید، از او پذیرایی کنید.
جریان خود را با آنها در میان گذاشتم، آنها گفتند: ما مأمور هستیم شما را به پابوس حضرت ببریم تا به عهد خود وفا کنید و مسلمان شوید. پس از آن مکان مناسبی و یک ماشین برایم فراهم کردند تا با آن مخارج زندگیام را تأمین کنم. من از آن موقع تاکنون زیر سایه آن حضرت زندگی میکنم و صاحب عیال و فرزند شدهام. آقای مجتهدی(ره) پس از ذکر این داستان میفرمود: در هر کجای عالم که قلباً حضرت رضا(ع) را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید، آن بزرگوار سریعاً نظر میکنند و این معنای حقیقی «انیسالنفوس» است.
برای مخاطبان عزیز ما توصیه و نکاتی برای انس گرفتن بیشتر با آن حضرت بفرمایید.
عاشقان و شیفتگان آن حضرت توجه دارند اگر بخواهیم آن حضرت، انیس و همدم جان ما شده و قطرهای از اقیانوس آرامش الهی که در آن حضرت وجود دارد، در جان ما هم وارد شود، باید با آن حضرت مأنوس شویم. اصلیترین و اساسیترین راه انس با حضرت، شبیه کردن خود به آن حضرت است؛ هم در گفتار و هم در رفتار.
هر چه تلاش کنیم گفتار و سخنمان شبیه به سخنان و کلمات آن حضرت باشد و رفتار ما با خانواده، دوست، همسایه و مردم جامعه به رفتار و سیره آن حضرت نزدیکتر و شبیهتر شود، انس ما با آن حضرت بیشتر خواهد شد و هر چقدر انس ما با حضرت (ع) بیشتر شود، حضرت هم با ما انس میگیرند و همدم ما میشوند و در همه اوقات و لحظات زندگی، در کنار و همدم ما خواهند بود. با همدمی با آن حضرت، دیگر انسان هیچ مشکل، غم و اندوهی را تلخ نمیبیند؛ همه برایش شیرین میشود و هر چه میبیند زیبایی، لطافت و آرامش است. پس باید وجود آن حضرت را قدر بدانیم و آن امام همام را خوب بشناسیم. انس با احادیث آن حضرت را جزو برنامه روزانه خود قرار دهیم و زیارت مضجع نورانی حضرت(ع) را ترک نکنیم و هر روز به یاد حضرت باشیم و خود را ریزهخوار سفره کرامت و مهربانی آن حضرت بدانیم.
نظر شما