تحولات لبنان و فلسطین

پدیده مهاجرت بی‌رویه از روستا به شهر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بیشتر کشورهای جهان سوم ازجمله ایران است.

بررسی عوامل و پیامدهای مهاجرت معکوس روستاییان در گفت‌وگو با معاون وزیر کشور /به آبادی برمی‌گردیم

با این‌حال مهاجرت همیشه مسیری بی‌بازگشت نیست و گاهی برخی مهاجران به دلایل مختلف پس از مدتی زندگی در مقصد مهاجرتی، تصمیم به بازگشت به دیار خود می‌گیرند؛ تصمیمی که به آن مهاجرت معکوس گفته می‌شود.

 کارشناسان جمعیتی می‌گویند به دلیل تغییرات مختلف در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روند مهاجرت معکوس به روستاها نیز در ایران بیشتر شده است.

چنان‌که به گفته محمدصادق مهدوی، مدیرکل برنامه‌ریزی معاونت توسعه روستایی ریاست‌جمهوری و به استناد آمار سال۱۴۰۱ پژوهشکده آمار، در این سال بیش از ۵۰۰هزار نفر به دلایل مختلف از شهرها به روستاها مهاجرت کرده‌اند. براساس این آمار و سرشماری سال ۱۴۰۰، جمعیت روستاها ۲۱میلیون و ۱۰۰هزار نفر بوده، اما در سال۱۴۰۱ این جمعیت به ۲۰میلیون و ۷۰۰هزار نفر رسیده است.

مهاجرت معکوس؛ تهدید یا فرصت؟

مهدی جمالی‌نژاد، معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور با بیان اینکه بررسی جریان‌های جمعیتی در کشور و فرایند مهاجرت معکوس حاکی از آن است پدیده مهاجرت در کشور ما سمت و سوی رفاه دارد، می‌گوید: بنابراین به موازات توسعه زیرساخت‌های رفاهی در هر منطقه، می‌توان انتظار مهاجرت معکوس به آنجا را داشت. بر همین اساس می‌توان گفت با شکل‌گیری و استقرار نهاد شوراهای اسلامی و در پی  آن شکل‌گیری نهاد دهیاری در کشور و همچنین توسعه خدمات رفاهی، اجتماعی، عمرانی و خدماتی در مناطق روستایی، زمینه‌های بازگشت جمعیت به این مناطق مساعدتر شده است. همچنین به موازات این موضوع و افزایش کیفیت زندگی در روستاها، شاهد بالا رفتن هزینه‌های زندگی در سکونتگاه‌های شهری به‌ویژه کلانشهرها، شرایط سخت زندگی در این مناطق و میل بازگشت به روستاها هستیم.

وی ادامه می‌دهد: همان‌طور که پیش از این اشاره شد، دلیل اصلی هر مهاجرت، دستیابی به شرایط زندگی مطلوب‌تر، باکیفیت‌تر و در یک کلام رفاه بیشتر است؛ حال، این مهاجرت از شهر به روستا یا از روستا به شهر باشد. به‌طور کلی انسان مهاجر یک انسان عاقل و بالغ است و پیش از تصمیم‌گیری، به تحلیل و بررسی شرایط می‌پردازد. نتیجه این تحلیل و ارزیابی به هر سمتی باشد، میل به مهاجرت نیز به همان سمت و سو خواهد بود. مقوله مهاجرت همواره در طول تاریخ وجود داشته است و مختص یک مقطع زمانی خاص و یا یک جامعه و ملت نیست. همچنین مهاجرت می‌تواند با توجه به نوع، هدف و انگیزه، فرصت‌ها و یا تهدیدهایی را ایجاد کند.

هر نوع مهاجرتی با شکاف‌های اجتماعی روبه‌رو است

جمالی‌نژاد با تأکید بر اینکه هر نوع جابه‌جایی حتی درون یک شهر یا محله چالش‌هایی را به همراه دارد، به خبرنگار ما می‌گوید: هرچه بُعد مسافت و تفاوت‌های اقلیمی، جغرافیایی، انسانی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر باشد، میزان چالش‌ها نیز متنوع‌تر و متعددتر است. در مجموع تصمیم به مهاجرت، تصمیم سخت و پرچالشی است. نخستین چالش آن، دل‌ کندن از تمام داشته‌ها، خاطرات، اقوام، دوستان و تمام تعلقات اجتماعی و فرهنگی و وارد شدن به محیط تازه، فارغ از تمامی تعلقات قبلی است. مردم کشور دارای حس تعلق اجتماعی خاص و بالایی به زادگاه و وطن اصلی خود هستند و همین موضوع در مقایسه با دیگر کشورها به‌ویژه کشورهای غربی، تصمیم به مهاجرت را سخت‌تر کرده و چالش‌های زیادی را برای مهاجران به همراه دارد. به‌گونه‌ای که حتی کسانی که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی در مقصد مهاجرت، شرایط خوب و مطلوبی دارند، شاید با چالش‌های اجتماعی و فرهنگی روبه‌رو شوند که آزاردهنده باشد. همچنین باید گفت هر نوع مهاجرتی برای مبدأ و مقصد مهاجرت، عواقب و پیامدهایی به همراه دارد. به دلیل ناهمگونی فرهنگی و اجتماعی، می‌توان نخستین عواقب آن را در بروز مسائل و چالش‌های اجتماعی و فرهنگی مشاهده کرد. مهاجرت نوعی ناهمگونی و شکاف اجتماعی در پی دارد که خود منجر به بروز مشکلات متعدد خواهد شد.

مهاجرت از روستاها به شهر منجر به پیری جمعیت، کاهش رونق تولید در بخش کشاورزی، تغییر هرم جمعیتی و کمبود نیروی انسانی جوان و خلاق می‌شود. همین موضوع در شهرها نیز مشکلاتی ازجمله آسیب‌های اجتماعی، شکاف طبقاتی و انواع مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی زیست محیطی را برای شهرنشینان به همراه دارد. باید توجه داشت روستا به عنوان کانون تولید و ارزش‌آفرینی معرفی می‌شود، خاستگاه اقتصاد مقاومتی و سنگر تأمین امنیت غذایی، فرهنگی و مرزهای ایران اسلامی بوده و سهم بسزایی در اقتصاد و توسعه کشور دارد.

مهاجرت معکوس به سنت‌ها و شیوه‌های فرهنگی آسیب می‌زند؟

رئیس سازمان شهرداری‌ و دهیاری‌های کشور با بیان اینکه در چند دهه گذشته بررسی آمار و ارقام جمعیت روستایی و همچنین شاغلان بخش کشاورزی بسیار قابل تأمل و درس‌آموز بوده است، اظهار می‌کند: در چند دهه اخیر جمعیت روستاها حدود ۲۰میلیون نفر و تعداد شاغلان بخش کشاورزی نیز ۴تا ۴/۵ میلیون نفر ثابت بوده‌اند. این موضوع گویای آن است عوامل آب و خاک به عنوان عامل اصلی تولید در بخش کشاورزی، با محدودیت جدی مواجه بوده و نمی‌تواند جمعیت بیشتری را در خود جای دهد. باید برای جذب جمعیت در روستاها به فکر ایجاد زمینه‌های تازه فعالیت اقتصادی و تنوع‌بخشی به آن در سکونتگاه‌های روستایی باشیم.

همچنین باید بدانیم با مشاغل موجود نمی‌توان انتظار بازگشت جمعیت و نگهداشت جمعیت مازاد را داشت و باید در کنار بخش کشاورزی، به صنایع تولیدی و تکمیلی این بخش، صنایع کوچک، گردشگری روستایی و… نیز فکر کنیم تا از این طریق زمینه نگهداشت و مانایی جمعیت و پس از آن، جذب جمعیت جدید را فراهم کنیم.

او در پاسخ به این پرسش که آیا مهاجرت معکوس به حفظ سنت‌ها و شیوه‌های فرهنگی در روستاها کمک می‌کند یا خیر، بیان می‌کند: برای پاسخ به این پرسش باید به عوامل پیشینی و پسینی متعددی توجه شود و نمی‌توان گفت حتماً مهاجرت معکوس به سنت‌ها و شیوه‌های فرهنگی آسیب می‌زند، زیرا این موضوع به غنای فرهنگی جامعه مقصد و توانمندی آن‌ها برای پذیرش افراد مهاجر بستگی دارد، همچنین نوع افراد مهاجر، فرهنگ، باورها و هدف مهاجرت آن‌ها نیز می‌تواند در این خصوص مؤثر باشد. به‌طور کلی اگر بتوانیم مهاجرت را به‌خوبی مدیریت کنیم و با برنامه منسجم با آن برخورد کنیم، می‌توانیم آسیب‌ها را به حداقل برسانیم اما اگر شاهد بی‌برنامگی باشیم، ورود آسیب در این زمینه، دور از انتظار نیست.

فاصله زیاد تا رسیدن به وضع مطلوب برای خدمت‌رسانی در روستاها

عضو شورای عالی روستا و عشایر کشور سیاست‌های کلان روستاها را عاملی مؤثر در روند مهاجرت تلقی می‌کند و می‌افزاید: سیاست‌هایی که گاهی می‌تواند منجر به تسریع فرایند مهاجرت، کاهش فرایند آن و حتی مهاجرت معکوس شود؛ در کشور ما به صورت مقطعی و در دولت‌های مختلف سیاست‌هایی در نظر گرفته شده و نیز مشوق‌هایی در این راستا وجود داشته است، اما شرط پایداری و ثبات سیاست‌ها بسیار حائز اهمیت است که متأسفانه کمتر با آن مواجه بوده‌ایم. نظام برنامه‌ریزی و توسعه کشور باید پیش از هرچیزی تکلیف خود را با این موضوع روشن کند و با نگاهی آمایشی به سیاست‌های تشویقی تعیین شده، اقدام مناسب انجام دهد.

این نکته را نیز از یاد نبریم که نباید بدون نگاه آمایشی و به صورت احساسی و بدون برنامه، مردم را تشویق به مهاجرت کنیم و در آینده شاهد پیامدهای ناشی از آن باشیم. در حال حاضر خدمات بسیار خوبی از طریق دهیاری‌ها و دیگر دستگاه‌های خدمت‌رسانی ارائه می‌شود اما باز هم کافی نیست و تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله دارد.

علاوه بر این و براساس نگاه آمایشی، باید مشوق‌هایی پایدار پیش‌بینی شوند که کارایی و اثربخشی لازم را داشته باشند.

او در پاسخ به این پرسش که راهکار پایداری نظام سکونتگاهی از منظر سیمای روستایی چیست، خاطرنشان می‌کند: پیش از هرچیز ساکنان روستا باید آموزش‌های لازم را ببینند و اطلاعات کافی درباره سیمای روستا و مهم‌ترین ویژگی‌های سکونتگاه خود بدانند و درخصوص نگهداری و پایداری آن سکونتگاه دغدغه داشته باشند.

در مرحله بعد نظام سرمایه‌گذاری، سیاست‌های مناسب، طرح‌های توسعه‌ای مبتنی بر واقعیات جامعه روستایی، اهتمام مردم، شورای دهیاری و دیگر دستگاه‌های متولی از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این زمینه بسیار راه‌گشا و مؤثر خواهند بود.

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.