حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی، دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در نشست وبیناری «نصر من الله و آینده مقاومت» که به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، ضمن تسلیت شهادت فرماندهان مقاومت و سیدشهدای مقاومت سیدحسن نصرالله، گفت: امت اسلامی امروز عزادار فقدانهای بزرگی در سطح منطقه است. همچنین تبریک عرض میکنم حوادث پی در پی امروز جهان اسلام را که در راستای تضعیف نظام صهیونیستی و نظام سلطه در سطح دنیا و منطقه رخ داده است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: ما در تاریخ تمدن اسلامی با جمعیت شهیدان بزرگی که در رأس قیامها و جنبشها، حرکتهای اجتماعی، سیاسی و تمدنی در جهان اسلام بودند، روبرو هستیم. این بخش از رئوس شهدا را حتی در میان ائمه معصومین(ع) خواهیم دید. لذا مادام این موضوع در تاریخ تکرار میشود و اساساً در وضعیتهای بیسر رشد کردهایم زیرا مادام با شهیدانی مواجه بودیم که در رأس جنبشها و قیامها به شهادت رسیدند.
وی افزود: این واقعیت را در قیامهای بعدی پس از حضرت سیدالشهدا(ع) میتوان در قیامهای توابین، مختار، زیدیه، نفس زکیه و سایر موارد دید که بر طبق این، اساساً رأس جنبشها زده میشود اما بعد از زدن رأسها، جنبشها ادامه پیدا میکند و آن هنگام برای من که در این برهه تاریخی قرار گرفتهام این سؤال پیش خواهد آمد؛ اساساً چه ساز و کاری در جنبشهای گذشته به ویژه جنبشهای شیعی رخ داده است که با فقدان رأس و سرهایی که از دست دادهاند، جنبشها توقف نکرده و ادامه یافته است؟!
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی با اشاره به الهیات عملی و نه بحثهای انتزاعی برای ایجاد یک جنبش، بیان کرد: آنچه که بعد از اسلام و بعد از شهدای بزرگ در تاریخ اسلام، اتفاق افتاده است عملاً ما با نوعی از الهیات زندگی و الهیات مرگ مواجهه هستیم که به نظر میآید این نوع الهیات زندگی و مرگ در اذهان ما و همینطور در قلبهای ما محدود نمانده بلکه امتداد اجتماعی مؤثری پیدا کرده است. اگر این عقبه فرهنگی را در تحلیل مسائل اجتماعی در نظر نگیریم احتمالاً ما همچنان در سطح متوقف خواهیم شد و نمیتوانیم متوجه شویم که در عمق امت اسلامی چه میگذرد.
وی به وزن مرگها در شکلگیری تمدنها تأکید و اظهار کرد: اساساً شهادت در تاریخ اسلام، منتهی به توقف، ایستادن و شکست نمیشود زیرا شهید و شهادت الگوسازی میکند، این نقطه تکثیر شهادت است به طوری که پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی، شهید نصرالله و دیگر شهیدان، شاهد تکثیر آنها هستیم. این الگو باعث میشود تا جمعیت جدید و تعداد بسیاری از مخاطبان در جامعه اسلامی مسیرشان را تغییر دهند و عملاً رأسها و سرهای جدیدی را خلق میکند. این یکی از نقطهها و ساز و کارهایی است که عملاً شهید به عنوان یک امر الهیاتی و شهادت به عنوان یک پدیده الهیاتی، توسعه و گسترش اجتماعی را ایجاد میکند و در کنار الگو شدن شهید، پدیده اجتماعی چون تعبیر به آرزو و تمنای شهادت و اراده بر شهید شدن در جامعه شکل میگیرد.
حجتالاسلام بابایی با تأکید بر اینکه تمنای شهادت، جریانی را خلق میکند که اساساً مرگناپذیر است، گفت: این نقطه عطفی است که امروز تمدن اسلامی و غرب را در مقابل یکدیگر قرار میدهد. آنچه در مواجهه با دنیای غرب با آن روبرو هستیم، صرفاً دو تمدن نیست بلکه یک نوع فلسفه زندگی و زیستن است.
وی با اشاره به برگزاری نماز جمعه نصر با حضور رهبر معظم انقلاب و اقشار مختلف مردم، بیان کرد: در جمعه نصر صرفاً مسئله، ارائه فضای امن در جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی نبود بلکه در آنجا اساساً نوعی از زیستن و باور به مرگ و هستی را به نمایش گذاشته شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی تصریح کرد: شما این موضوع را با آنچه که در پناهگاههای سرزمینهای اشغالی و تلآویو رخ میدهد، مقایسه کنید. پس آنچه در بدنه مقاومت مشاهده میکنیم یک عمق معنایی و الهیاتی دارد که عملاً نحوه زیستن و مُردن را برای ما مشخص میکند و همین است که برای ما، پیروزی و شکست را تعریف میکند.
استاد حوزه و دانشگاه به معنای مقاومت در نگرش الهیاتی اشاره کرد و گفت: مسئله مقاومت در میدان به مثابه ایمان در میدان است. شما با قرارگیری در دل مقاومت و حس فضای مقاومت، تفسیر آفاقی جدیدی از ایمان و عمل صالح پیدا میکنید و آنچه که در میدان رخ میدهد ایمان را قویتر میکند و ایمان قویتر، عمق بیشتر و گسترش بیشتر به عمل صالح خواهد داد.
وی ادامه داد: بحث ایمان در میدان، برای ما مسئله امید برآمده از ایمان را ایجاد میکند. ایمان در میدان منتهی به امیدهای نزدیک، متوسط و دور و دنیای واپسین میشود. ما در هیچ کدام از این مراحل با ناامیدی روبرو نمیشویم. گاهی شکستهای نزدیک، آفاق جدیدی را برای امیدهای متوسط و دورتر فراهم میکند.
حجتالاسلام بابایی تأکید کرد: این تفکر الهیاتی است که رابطه بین امید و ایمان را محقق میکند و عملاً ناامیدی را در فضای ایمانی ما ناممکن میکند تا جایی که ناامیدی را از جبهه ایمان خارج میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی با اشاره به جهانی شدن مقاومت، گفت: واقعیت این است که جهانی شدن نه بعد از دوران اسلام بلکه در دوران پیش از اسلام نیز با دوگانه جهانی شدن غربی و شرقی بوده است و سپس جهانیسازی مسیح و پس از آن جهانیسازی اسلام رخ میدهد و اینک نیز با موضوع جهانی شدن مقاومت مواجه هستیم.
وی بیان کرد: جهانی شدن مقاومت اساساً جبهه مقاومت را چنبره از یک، دو و سه کشور خارج میکند و در دل کشورهای اسلامی بلکه در دنیا حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی قرار میدهد به طوری که عرصههای مقاومت، طرفداران و صدای مقاومت را از این مکانها میشنویم.
حجتالاسلام بابایی در پایان با تأکید بر اینکه علاوه بر جریان مقاومت، رهبران مقاومت نیز جهانی میشوند، گفت: آنجایی که رهبری از گوشه دنیای مقاومت شهید میشود، احساس خلأ در همه دنیای مقاومت احساس میشود لذا برای بزرگی چون سیدحسن نصرالله در ایران، یمن، عراق وفلسطین عزاداری میکنند و درجایی دیگر میبینیم رهبری در گوشهای داریم که میتواند گوشهای از خلأ رهبری را پر کند حال ممکن است این رهبری در ایران باشد یا یمن و عراق. به عبارت دیگر جهانی شدن حوزه رهبران مقاومت عملاً بحث رهبری مقاومت را از حالت جغرافیایی و کشور خاص خارج کرده و تبدیل به پدیده جهانی کرده لذا به این آسانی امکان خلأ در حوزه رهبری در مقاومت را نداریم.
تبلیغ نیوز
نظر شما