دکتر احد فرامرز قراملکی، رئیس بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، در ابتدای این نشست، عنوان کرد: تحولاتی که در غرب رخداده بنیان فلسفی داشته اما متأسفانه فلسفه ما چنین نقشی را ایفا نمیکند. در واقع وقتی از فلسفه زندگی سخن میگوییم باید نسبت بین فلسفه و روانشناسی را مطرح کنیم.
وی ادامه داد: فلسفه زمان اندیش با اهداف متعددی طرح شد، دو پیشنشست توسط دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شده است که مطالب آن بهصورت کتاب نشریه منتشر خواهد شد.
عبدالحمید طالبی، رئیس سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی، نیز در ادامه این نشست، ضمن گرامیداشت یاد و نام پرچمدار شهید مقاومت، سید حسن نصرالله گفت: دو سال است که مدرسه دارالعلم با ابتکار تولیت آستان قدس رضوی ویژه طلاب و اساتید برگزار شده است که دو مدرسه به موضوع فلسفه اختصاص داشت. طالبی ابراز امیدواری کرد: این گونه نشستها در امتداد مدرسه تابستانه دارالعلم استمرار داشته باشد.
زندگی در لحظه رمز رسیدن به آرامش است
دکتر امیرعباس علی زمانی، دانشیار دانشگاه تهران، نیز در ادامه این نشست به تبیین «فلسفه بهمثابه روش زندگی از دیدگاه پی یر آدو» پرداخت و عنوان کرد: تصویری که ما از فلسفه در ذهن داریم پیچیده، خشک و نقش انسانهای فارغ دل و بیخیال است، پی یر آدو فیلسوف معروف معتقد است تصویری که ما از فلسفه داریم چیزی شبیه ریاضیات و دستگاهی دقیق، پیچیده، انتزاعی و فارغ از زمان است. اما این تصویر اشتباه و انحطاط فلسفه است.
وی افزود: در یونان باستان چند مکتب فلسفی همچون آکادمی افلاطون، مدرسه رواقیون و... وجود داشته است که افراد برخوردار و دارای امکانات مالی مناسب، فرزندان خود را در یکی از این مدارس ثبت نام میکردند، این مدارس به این مسئله توجه داشتند که «چگونه خوب زندگی کنیم» و در کنار آموزش به موضوع تربیت اهمیت میدادند.
وی خاطر نشان کرد: در نگاه یونانیان فلسفه یک نوع زندگی است و موتور حرکت فلسفه این سوال است که چه نوع زیستنی شایسته انسان است؟ سه نوع زندگی مبتنی بر لذت، شهرت و فضیلت وجود دارد و سوال اصلی این بوده است که چرا علی رغم اینکه همه چیز داریم حالمان خوب نیست، از زندگی راضی نیستیم و روانمان نا آرام است. این سوالی بوده که فیلسوفان باستان نیز درگیرش بودند.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که بنیاد این نارضایتی و بیقراری چیست؟ گفت: فلسفه به مثابه روش زندگی اولین کاری که میکند ریشه این بحران را پیدا میکند و به این پرسش پاسخ میدهد که چه نوع زندگی مطلوب است. در واقع لذت موقت است و شادی عمیق و ماندگار است، لذت کور است اما شادی همراه با آگاهی است.
وی خاطر نشان کرد: فلسفه به معنی تغییر مداوم و خودشناسی و جهانشناسی برای خود شناسی است، تا زمانی که به دنبال امیالمان باشیم آرامش نداریم، زندگی ما تناقض دارد ما از یک سو به دنبال آرامش هستیم و از سوی دیگر به شهرت و دیده شدن فکر میکنیم و اگر بخواهیم از این رنج خلاص شویم و به آرامش برسیم باید از خود وجودیمان لذت ببریم و از حال لذت ببریم.
بررسی فلسفههای دینی در جهان معاصر
دکتر جهانگیر مسعودی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد نیز، به موضوع «بازخوانی معادلههای دو مجهولی فلسفههای دینی در جهان معاصر» اشاره کرد و گفت: برخی معتقد هستند این مسئله حیاتیترین موضوع در نظام ما است و ما در این بحث گرفتار مسئله دو گانهای هستیم.
وی خاطر نشان کرد: فلسفه جستجوی آزاد به سمت حقیقت است و از یک طرف فلسفه و از سوی دیگر دین یک معادله دو مجهولی را بوجود میآورد. ما در جامعه خودمان با دو مطالبه سر و کار داریم که قابل تامل است نخست اینکه موافقین فلسفه دینی معتقد هستند ما جامعه دینی هستیم و میخواهیم جامعه و تمدن دینی برای خودمان پایهگذاری کنیم.
وی ادامه داد: تمدن غرب ریشههای خودش را دارد و ما نیز باید تمدنی با ریشههای خودمان را داشته باشیم و از این رو باید علوم دینی مناسب را تولید کنیم.
فلسفه زمانهاندیش و چالش آیندهنگری
رضا اکبری، استاد دانشگاه امام صادق (ع) نیز در این نشست به تبیین «فلسفه زمانهاندیش و چالش آینده نگری» پرداخت و عنوان کرد: ما زمانهاندیشی را باید با نظر به آینده بنگریم. زمانهاندیش موضوعی سیال است و این چالش آیندهنگری است.
وی تصریح کرد: مسئله فلسفه زمانهاندیش جز با نگاه به آینده معنا پیدا نمیکند. اگر بخواهیم نگاه به آینده داشته باشیم باید چه کنیم، بررسی و جستجوی مسائل داشته باشیم و ببینیم امروزه با چه مسائلی مواجه هستیم. معنای زندگی، معنویت الگوهای تصمیمگیری عقلانی، الگوهای پایدار و زیست اخلاقی، محیط زیست، تعاملات میان فرهنگی، زندگی دیجیتال و چالشهای آن، و... مسائلی است که برای انسان معاصر مطرح است.
وی با بیان اینکه باید توجه کنیم زندگی بشر زندگی متغیر است ابراز کرد: دگرگونیهای فرهنگی و تحولات اجتماعی، روابط بین نسلی، مسئله مناسبات قدرت و تاثیرات آن در ساختارهای علمی و تکنولوژی، بحرانهای وجودی و مفاهیمی مثل خودآگاهی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و...، تنوع فرهنگی و... تغییراتی است که در زندگی شاهد آن هستیم و وقتی به این مولفهها بی توجه باشیم نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم.
این استاد دانشگاه، خاطر نشان کرد: برای توجه به مولفهها باید به نظریههای آیندهپژوهی و رویکردهای تحول آفرین توجه کنیم.
نظر شما