عملیات نظامی روز گذشته رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، واکنش ها و بازخوردهای متفاوتی در سطح جهانی به دنبال داشت. در این بین هر چند ایالات متحده به عنوان حامی همیشگی اشغالگران با مبرا کردن خود از این رویداد، تلاش دارد ایران را آرام کند، ولی مطالبه انجام وعده صادقی دیگر به درستی به عنوان خواسته ای مهم از سوی آحاد جامعه مطرح می شود. در این باره اما چند نکته قابل طرح است.
واقعیت این است که اقدام رژیم فارغ از ابعاد حادثه، مهم است. اگر چه به نسبت تبلیغات رسانه ای، انجام مانورهای نظامی گسترده و ادعای مشارکت ۱۰۰ جنگنده در عملیات، حمله صورت گرفته به اهداف ایرانی در مقیاس بسیار کوچک صورت گرفت، اما همین حرکت هم به معانی نقض حریم هوایی ما از سوی یک بازیگر متجاوز بوده و لذا بی تفاوتی نسبت به آن جایز نیست. تمام قواعد و حقوق بین الملل نیز اصل دفاع مشروع را به رسمیت می شناسند پس نباید در دام کوچک نمایی آمریکا افتاده و تصور کنیم که نه خانی آمده و نه خانی رفته؛ پاسخ جدی به دشمن ضروری است تا درس عبرتی برای جلوگیری از تکرار چنین رویه هایی باشد.
واکنش ایران به ماجراجویی های جدید رژیم هم بایستی به شکل کاملا هدفمند باشد. عملیات وعده صادق ۱ (در پاسخ به حمله رژیم به کنسولگری ایران در دمشق) و وعده صادق ۲ (در واکنش به شهادت سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه) تهران هر کدام یک هدف را دنبال و محقق کرد؛ در وعده صادق ۳ نیز هدف باید تحمیل هزینه به رژیم باشد و اتفاقی که می افتد این است که یک بخش صنعتی رژیم را از مدار خارج کنیم. روند هزینه سازی در رابطه با امریکا و دیگر طرف های حامی رژیم هم باید دنبال شود تا آنها تصور نکنند می توانند بی هیچ مانعی به ما ضربه بزنند.
البته باید توجه داشت به دلیل ناکام ماندن گام خصمانه علیه جمهوری اسلامی، دشمن بیکار ننشسته و مطئنا در صدد زدن ضربات جبرانی است. اتفاقات سیستان بلوچستان و شهادت ۱۰ نیروی مرزبانی در حمله گروهک تروریستی جیش العدل بی ارتباط به این تحولات نیست. در این فضا حتی احتمال آن هست شاهد اتفاقی از جنس ترور در تهران باشیم. دشمن اشغالگر جز ترور، خرابکاری و کشتار چیزی نمی شناسد. صهیونیست ها در پاسخ به عملیات نخست ایران انفجار تروریستی پیجر و بیسیم ها در لبنان و در پاسخ به وعده صادق۲ ترور فرماندهان مقاومت را کلید زدند و مطمئنا در شرایطی که تجاوز دیروز آنها با شکست مواجه شد در تدارک توطئه ای دیگر علیه کشورمان برخواهند امد.
توجه به نکات گفته شده دو نکته را برای ما به اثبات می رساند؛ نخست اینکه باید حتما به جنایت تازه صهیونیست ها و حامیانش پاسخ داده و آنها را سر جایشان بنشانیم، دوم هم اینکه برای چنین اقدامی زمان زیادی نداریم و باید سریعتر به این اقدام خصمانه پاسخ داد تا قدرت ابتکار عمل از دشمن گرفته شود. البته پیش از هر چیز باید یک موج آگاه سازی اجتماعی و رسانه ای اغاز شود تا مردم همانند دهه ۶۰ به این درک برسند که در فضای کاملا جنگی قرار داریم. همزمان باید برنامه تقویت حوزه پدافند عامل و غیر عامل و بویژه بخش امنیتی و اطلاعتی مورد توجه قرار گیرد. مجازات مسببین عملیات های تروریستی در سیستان نیز نباید از قلم بیفتد. نمی شود در یک محیط کاملا جنگی در زمین دشمن بازی کرد و انتظار ترحم داشت پس باید رویکرد ارگان های نظامی در مقابله با تروریست ها و تجزیه طلب ها به افندی تبدیل شده و عمله های داخلی دشمن به شدیترین وجه مجازات شوند.
نظر شما