به گزارش قدس خراسان، مدیریت و کنترل مصرف انرژی، یکی از چالشهای اساسی دنیای امروز به شمار میآید. با افزایش روزافزون جمعیت و توسعه صنعتی، تقاضا برای انرژی به طور چشمگیری افزایش یافته است. این موضوع نه تنها روی منابع طبیعی و محیط زیست تأثیر میگذارد؛ بلکه به افزایش هزینهها و وابستگی به منابع انرژی نیز منجر میشود.
استان خراسان رضوی هم در این زمینه با چالشهایی همچون بهرهوری پایین در سیستمهای توزیع انرژی، وابستگی به سوختهای فسیلی و نیاز به نوسازی زیرساختها روبهرو است. فرهنگسازی در زمینه مصرف انرژی و آگاهی عمومی در مورد اهمیت صرفهجویی، مسائلی است که میتواند بر بهبود این وضعیت اثرگذار باشد.
ایجاد محدودیت، پرهزینه است
پژوهشگر علوم اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در این زمینه به خبرنگار روزنامه قدس میگوید: وقتی میخواهیم افراد را به کاهش مصرف انرژی سوق بدهیم، چند نوع محرک میتوان تعریف کرد؛ یک محرک همان ایجاد محدودیت از طریق افزایش قیمت است. نوع دیگر آن، ایجاد محدودیت از طریق قطع انرژی افراد پر مصرف است. بنابراین افراد مجبور به کاهش مصرف میشوند. این روش ایجاد محدودیت، از شیوههای جاافتاده مدیریتی برای دریافت کنش افراد است؛ اما باید توجه داشت این ایجاد محدودیت از جنس زور و اجبار است و برد محدودی دارد و در ترکیب با بقیه روشهاست که وزن پیدا میکند. اجبار از یک جایی به بعد دیگر تأثیر ندارد و خیلی سخت و پر هزینه خواهد بود و حتی ممکن است اعتراض مردم را به دنبال داشته باشد.
احمدرضا اصغرپور ماسوله با اشاره به کارهای دیگری که به موازات ایجاد محدودیت و اجبار میتوان انجام داد، میافزاید: یک راهکار دیگر، ایجاد مشوق است که در واقع به جای مجازات برای کار بد، تشویق برای کار خوب را در پیش میگیریم که البته محتوا در این دو شیوه همان رسیدن به سود بیشتر است که تا حدی از سال گذشته در حوزه مدیریت مصرف انرژی انجام میشود.
تغییر هنجار اجتماعی راهکاری است که اجرای آن ممکن است دو نسل به طول انجامد
به گفته وی، راهکار دیگر تلاش برای تبدیل یک رفتار به هنجار است که باید در فرایند جامعهپذیری نیز انسانها آن را آموخته باشند تا خودشان آن رفتار را به صورت خودکار انجام دهند فارغ از اینکه کسی از بیرون در آن لحظه آنها را مجبور کند یا اجباری نباشد.
این استاد دانشگاه علوم اجتماعی معتقد است هنجار به معنی استانداردهای عملی موجود در جامعه بوده و اگر دولت بخواهد تغییری ایجاد کند و کاری انجام دهد که عموم مردم کمتر مصرف کرده و نسلهای بعدی و کودکان نیز با تقلید از الگوها و نسل پیشین خود، مدیریت و کاهش مصرف داشته باشند، راهکار آن تغییر یک هنجار اجتماعی بوده که البته این اتفاق، فرایندی طولانیمدت است، به سادگی رخ نمیدهد و ممکن است یک یا دو نسل طول بکشد.
توضیح دادن، محرک تغییر هنجار است
اصغرپور ماسوله با بیان اینکه تغییر هنجار به محرک نیاز دارد، بیان میکند: در کنار اجبار، توضیح دادن بسیار اهمیت دارد و محرک تغییر هنجار است. مردم باید متوجه بشوند این تغییر رفتار بر اساس چه استدلالی است و چه منفعتی دارد. عنصر مهم بعدی نیز این است که این تغییر رفتار، قرینههای متعارض نداشته باشد. به طور مثال شما از مردم بخواهید گاز کمتری مصرف کنند؛ ولی در عین حال، خبرهایی منتشر شود که ادارههای دولتی گاز بسیاری مصرف میکنند یا هدر میدهند. این اخبار متعارض سبب میشود وزن استدلال این تغییر هنجار پایین بیاید و پذیرفته نشود.
وی درباره گام بعدی اضافه می کند: افراد نباید از سمت گوینده پیام، رفتار مخالف ببینند. فرض کنیم مردم برای مصرف کمتر گاز به نفع منافع ملی در حال همکاری هستند؛ ولی در خبرها بخوانند در جاهای مختلف در قالب وامهای بانکی یا زمینخواری تعرضهایی به منافع ملی صورت گرفته که مانع رسیدگی و خدمات خوب به مردم شده است. در چنین شرایطی انسان عاقل، تعهد قبلی خود را کنار میگذارد چون تعهد امری دو طرفه است و اگر قرار باشد میان مردم و دولت تعهدی وجود داشته باشد، باید دو طرفه بوده و هر دو طرف به تعهداتشان پایبند باشند. بنابراین عملکرد حکمرانها در این مسئله که مردم همکاری بکنند یا خیر، بسیار مؤثر است.
عموم مردم مقابله به مثل میکنند
به گفته این استاد دانشگاه برخی از مردم جامعه که تعداد آنها در تمام جوامع اندک است، صرفهجویی را به خاطر خود صرفهجویی انجام میدهند، نه برای دیگران. به خاطر این باور خود حاضرند هزینههای فراوانی بدهند حتی اگر دیگران این مسئله را رعایت نکنند. این افراد، انسانهایی فداکارند که پذیرش انجام کار درست با هزینه زیاد را دارند؛ اما باید توجه داشت عموم مردم این طور نیستند و نباید هم انتظار داشته باشیم اینگونه باشند. عموم مردم تصمیمگیریهایشان از جنس مقابله به مثل است. اگر دیگران انجام بدهند، آنها هم انجام میدهند.
مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خود را بالا ببرد
اصغرپور ماسوله همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به افزایش تورم، چه ساز و کار پیشنهادی را میتوان برای افزایش قیمت در زمینه انرژی ارائه داد که مردم بپذیرند، میگوید: ابتدا مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خودش را ثابت کند و سپس قیمت را افزایش دهد. مردم حرف را از افراد موجه میپذیرند و تمایزی میان قوههای مجریه، مقننه و قضائیه قائل نیستند. در نتیجه مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خودش را بالا ببرد. برای این کار، شروع تغییر نباید از افزایش قیمت باشد؛ بلکه میتواند از درون ادارههای دولتی آغاز شود. وقتی آنجا صرفهجویی و نهایت کاهش مصرف صورت گرفت، در مرحله بعد، از مردم کاهش مصرف را بخواهد. در این صورت مردم میپذیرند. نکته مهم دیگر این است که باید به طور کامل برای مردم توضیح داده شود دلایل، فواید و درآمدی که از راه این افزایش کسب میشود، قرار است در چه مسیری هزینه شود.
ایجاد محدودیت، پرهزینه است
پژوهشگر علوم اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در این زمینه به خبرنگار روزنامه قدس میگوید: وقتی میخواهیم افراد را به کاهش مصرف انرژی سوق بدهیم، چند نوع محرک میتوان تعریف کرد؛ یک محرک همان ایجاد محدودیت از طریق افزایش قیمت است. نوع دیگر آن، ایجاد محدودیت از طریق قطع انرژی افراد پر مصرف است. بنابراین افراد مجبور به کاهش مصرف میشوند. این روش ایجاد محدودیت، از شیوههای جاافتاده مدیریتی برای دریافت کنش افراد است؛ اما باید توجه داشت این ایجاد محدودیت از جنس زور و اجبار است و برد محدودی دارد و در ترکیب با بقیه روشهاست که وزن پیدا میکند. اجبار از یک جایی به بعد دیگر تأثیر ندارد و خیلی سخت و پر هزینه خواهد بود و حتی ممکن است اعتراض مردم را به دنبال داشته باشد.
احمدرضا اصغرپور ماسوله با اشاره به کارهای دیگری که به موازات ایجاد محدودیت و اجبار میتوان انجام داد، میافزاید: یک راهکار دیگر، ایجاد مشوق است که در واقع به جای مجازات برای کار بد، تشویق برای کار خوب را در پیش میگیریم که البته محتوا در این دو شیوه همان رسیدن به سود بیشتر است که تا حدی از سال گذشته در حوزه مدیریت مصرف انرژی انجام میشود.
تغییر هنجار اجتماعی راهکاری است که اجرای آن ممکن است دو نسل به طول انجامد
به گفته وی، راهکار دیگر تلاش برای تبدیل یک رفتار به هنجار است که باید در فرایند جامعهپذیری نیز انسانها آن را آموخته باشند تا خودشان آن رفتار را به صورت خودکار انجام دهند فارغ از اینکه کسی از بیرون در آن لحظه آنها را مجبور کند یا اجباری نباشد.
این استاد دانشگاه علوم اجتماعی معتقد است هنجار به معنی استانداردهای عملی موجود در جامعه بوده و اگر دولت بخواهد تغییری ایجاد کند و کاری انجام دهد که عموم مردم کمتر مصرف کرده و نسلهای بعدی و کودکان نیز با تقلید از الگوها و نسل پیشین خود، مدیریت و کاهش مصرف داشته باشند، راهکار آن تغییر یک هنجار اجتماعی بوده که البته این اتفاق، فرایندی طولانیمدت است، به سادگی رخ نمیدهد و ممکن است یک یا دو نسل طول بکشد.
توضیح دادن، محرک تغییر هنجار است
اصغرپور ماسوله با بیان اینکه تغییر هنجار به محرک نیاز دارد، بیان میکند: در کنار اجبار، توضیح دادن بسیار اهمیت دارد و محرک تغییر هنجار است. مردم باید متوجه بشوند این تغییر رفتار بر اساس چه استدلالی است و چه منفعتی دارد. عنصر مهم بعدی نیز این است که این تغییر رفتار، قرینههای متعارض نداشته باشد. به طور مثال شما از مردم بخواهید گاز کمتری مصرف کنند؛ ولی در عین حال، خبرهایی منتشر شود که ادارههای دولتی گاز بسیاری مصرف میکنند یا هدر میدهند. این اخبار متعارض سبب میشود وزن استدلال این تغییر هنجار پایین بیاید و پذیرفته نشود.
وی درباره گام بعدی اضافه می کند: افراد نباید از سمت گوینده پیام، رفتار مخالف ببینند. فرض کنیم مردم برای مصرف کمتر گاز به نفع منافع ملی در حال همکاری هستند؛ ولی در خبرها بخوانند در جاهای مختلف در قالب وامهای بانکی یا زمینخواری تعرضهایی به منافع ملی صورت گرفته که مانع رسیدگی و خدمات خوب به مردم شده است. در چنین شرایطی انسان عاقل، تعهد قبلی خود را کنار میگذارد چون تعهد امری دو طرفه است و اگر قرار باشد میان مردم و دولت تعهدی وجود داشته باشد، باید دو طرفه بوده و هر دو طرف به تعهداتشان پایبند باشند. بنابراین عملکرد حکمرانها در این مسئله که مردم همکاری بکنند یا خیر، بسیار مؤثر است.
عموم مردم مقابله به مثل میکنند
به گفته این استاد دانشگاه برخی از مردم جامعه که تعداد آنها در تمام جوامع اندک است، صرفهجویی را به خاطر خود صرفهجویی انجام میدهند، نه برای دیگران. به خاطر این باور خود حاضرند هزینههای فراوانی بدهند حتی اگر دیگران این مسئله را رعایت نکنند. این افراد، انسانهایی فداکارند که پذیرش انجام کار درست با هزینه زیاد را دارند؛ اما باید توجه داشت عموم مردم این طور نیستند و نباید هم انتظار داشته باشیم اینگونه باشند. عموم مردم تصمیمگیریهایشان از جنس مقابله به مثل است. اگر دیگران انجام بدهند، آنها هم انجام میدهند.
مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خود را بالا ببرد
اصغرپور ماسوله همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به افزایش تورم، چه ساز و کار پیشنهادی را میتوان برای افزایش قیمت در زمینه انرژی ارائه داد که مردم بپذیرند، میگوید: ابتدا مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خودش را ثابت کند و سپس قیمت را افزایش دهد. مردم حرف را از افراد موجه میپذیرند و تمایزی میان قوههای مجریه، مقننه و قضائیه قائل نیستند. در نتیجه مجموعه حکمرانی باید کارآمدی خودش را بالا ببرد. برای این کار، شروع تغییر نباید از افزایش قیمت باشد؛ بلکه میتواند از درون ادارههای دولتی آغاز شود. وقتی آنجا صرفهجویی و نهایت کاهش مصرف صورت گرفت، در مرحله بعد، از مردم کاهش مصرف را بخواهد. در این صورت مردم میپذیرند. نکته مهم دیگر این است که باید به طور کامل برای مردم توضیح داده شود دلایل، فواید و درآمدی که از راه این افزایش کسب میشود، قرار است در چه مسیری هزینه شود.
نیازمند رفع شبکهای از مسائل فرهنگی در راستای مدیریت انرژی هستیم
مدیریت بهینه مصرف انرژی میتواند راهحلی مؤثر برای کاهش هزینهها، حفظ منابع طبیعی و کاهش آلودگی محیط زیست باشد. ایجاد راهکارهای مؤثر برای مدیریت مصرف انرژی و ترویج فرهنگ صرفهجویی، نه تنها میتواند به کاهش هزینهها و حفظ منابع طبیعی کمک کند؛ بلکه به بهبود کیفیت زندگی شهروندان و حفظ محیط زیست نیز منجر خواهد شد.
با این حال به نظر میرسد، اینکه قوانین مختلف برای ساخت نیروگاه تجدیدپذیر توسط صنایع و کشاورزان، توسط دولتها مصوب ولی در اجرا با این پاسخ که دولت خودش باید مشکل برق و انرژی ما را حل کند، روبهرو میشود یا بهینهسازی و صرفهجویی در مصرف مردم از انرژی، با مخالفت و مقاومت مواجه شده، افزون بر ایجاد مشکلات مختلف زیرساختی و مدیریتی در حوزه انرژی که در طول سالها به وجود آمده، همگی حکایت از شبکهای از مسائل فرهنگی و رفتاری دولتها دارد که رفع آن نیازمند بازنگری جدی است.
نظر شما