قدس؛ براساس گزارش المیادین، حملات جنگندههای رژیم صهیونیستی که پیش از این محدود به مراکز مرتبط با مقاومت لبنان بود این بار به شکل هدفمندی مناطقی از لبنان را هدف قرار میدهد که به محل استقرار آوارگان جنگ تبدیل شده است.
در هفتههای اخیر بخشی از ساکنان مناطق جنوب و شرق لبنان و حومه جنوبی بیروت به دلیل افزایش بمباران رژیم اشغالگر مجبور به ترک خانههایشان شده و در مناطق دیگری به شکل موقت مستقر شدهاند، با این حال، اسرائیل در حال حاضر حملات خود را به مناطقی که پناهجویان را پناه داده، گسترش داده است. درواقع رژیم صهیونیستی با این اقدام تلاش میکند جامعه شیعه مرتبط با حزبالله را مسئول بمباران شدن این مناطق جلوه داده و مقاومت لبنان را در برابر سایر اقوام، مذاهب و گروهها قرار دهد و از این نمد، کلاهی برای سیاست تفرقهافکنانه خود در لبنان بسازد.
تلاش رژیم صهیونیستی برای فعال کردن شبح جنگ داخلی در لبنان در حالی ادامه دارد که به نوشته المانیتور، احزاب فرقهگرای قدیمی مخالف حزبالله تلاش میکنند با متهم کردن مقاومت که تحقق منافع ملی را در گرو محقق شدن آرمان فلسطین میداند، شعلههای آتش درگیریهای داخلی را روشنکنند.
با تمام این تلاشها اما نگاهی به وضعیت اجتماعی لبنان و ریشههای مستحکم حزبالله در قلب مردم این کشور حاکی از شکست خوردن این پروژه قدیمی رژیم صهیونیستی است.
نگاهی به تاریخچه و اهداف این گروه، قدرت ماندگار آن را توضیح داده و نشان میدهد چرا با وجود تلاشهای بیوقفه اسرائیل برای معرفی نادرست و تلاش برای از بین بردن حزبالله، نه تنها این سازمان دوام آورده که جایگاه قدرتمندی هم در میان مردم لبنان کسب کرده است.
جایگاه سیاسی حزبالله در سیاست لبنان
به نوشته یورونیوز، حزبالله در ۴۲سال عمر خود تاکنون به عنوان یک نیروی سیاسی اصلی در لبنان تکامل یافته است و از سال ۱۹۹۲، یعنی زمانی که هشت تن از اعضای آن به پارلمان راه یافتند، تا امروز که حزبالله و احزاب همپیمانش ۶۲کرسی را در پارلمان لبنان در اختیار دارند، یکی از اعضای اصلی دولت لبنان بوده است. این حزب همچنین از سال۲۰۰۵ در کابینه حضور داشته و در عرصه فعالیت سیاسی به رویکردی توأم با مدارا رو آورده است؛ مقاومت لبنان تا جایی پیش رفت که حتی برخی کرسیهای خود را در پارلمان، به افرادی از طوایف مسیحی و اهلسنت واگذار کرد و به این ترتیب، در عرصه سیاسی توانست به شخصیتی ملی دست پیدا کند که تا پیش از آن در لبنان بیسابقه یا کمسابقه بوده است.
فراتر از یک گروه مبارز
به نوشته وبگاه تحلیلی ماندویس، اما مهمترین جنبه و نادیده گرفتهشدهترین جنبه حزبالله که توانسته جایگاه مردمی این حزب را در لبنان تقویت کند، این است که عملکرد آن بسیار فراتر از یک گروه مبارز مسلح صرف است. حزبالله به عنوان نماینده و نماد سنتی مبارزه و مقاومت چند دهه اخیر، یکی از اجزای اصلی جامعه لبنان است.
مقاومت لبنان همچنین یک نیروی اجتماعی با حضور قوی در همه زمینههای زندگی عمومی لبنان از سیاست تا آموزش، خیریه، هنر و فرهنگ است؛ جایگاه مقاومت در لبنانِ امروز را میتوان از ابراز احساسات بخشهای بزرگی از جامعه لبنان به این حزب که فراتر از محدودیتهای جوامع مذهبی یا فرقهگرایی سیاسی است، بهوضوح درک کرد.
حزبالله در عرصه فعالیتهای اجرایی، بهویژه در زمینه فعالیتهای اجتماعی و آموزشی با استفاده از ظرفیتی که بدست آورده، حداکثر نفوذ را در میان دیگر طوایف ایجاد کرده است؛ مراکز آموزشی این گروه از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و به دانشآموزان و دانشجویان نیازمند نیز کمکهای مالی اعطا میکند؛ کمکهایی که فقط به شیعیان محدود نمیشود و افرادی از اهلسنت، دروزیها و حتی مسیحیان نیز از این حمایتها برخوردارند؛ این در حالی است که دیگر جریانهای فعال در لبنان، باوجود داشتن توان مالی، اصولاً به چنین فضایی ورود پیدا نمیکنند و دیگر طوایف را به عرصه خدماتی خود راه نمیدهند.
حزبالله علاوه بر تأسیس مدارس، در ایجاد مؤسسات عامالمنفعه و نهادهای حامی خانوادههای شهدا در لبنان بسیار موفق بوده و دستکم در سه دهه گذشته توانسته به موقعیتی ممتاز و بدون بازگشت دست پیدا کند.
حزبالله گروه نیابتی ایران است؟
به نوشته وبگاه تحلیلی ماندوویس، رابطه حزبالله با ایران همیشه موضوعی بحثبرانگیز بوده است و برخی گروههای مخالف نزدیک به غرب و رژیم صهیونیستی تلاش میکنند این حزب را به عنوان بازوی نیابتی ایران در لبنان و منطقه معرفی کنند؛ البته سید حسن نصرالله، رهبر فقید حزبالله و سایر مقامات حزب چندین بار در گفتوگوهای رسانهای درخصوص روابط این گروه با دولت ایران و رهبر عالی آن توضیح دادهاند. به گفته شهید سید حسن نصرالله، حزبالله، ایران را یک کشور «دوست و متحد» میداند که تنها در مواردی که برای تصمیمگیری نیاز به حکم شرعی دارد، به آن مراجعه میکند.
این در حالی است که سایر احزاب لبنانی روابط نامتعادل، وابسته و صریحی با کشورهای خارجی دارند. یکی از نمونهها رابطه عربستان سعودی و حزب «آینده» رفیق حریری نخستوزیر ترور شده لبنان است که برای نمایندگی کردن جامعه سنی مذهب لبنان با سایر احزاب رقابت میکند. دیگری حزب راست افراطی ضدفلسطینی موسوم به فالانژ لبنان است که نمایندگی مسیحیان مارونی را در طول جنگ داخلی عهدهدار بود و رابطه با ایالات متحده، فرانسه و حتی خود اسرائیل در طول تهاجم رژیم اشغالگر به لبنان در سال۱۹۸۲ را برعهده داشت؛ البته این زمینه پیچیده سبب شده رابطه حزبالله با ایران هم در فرهنگ سیاسی لبنان مسئله عجیبی نباشد.
نظر شما