تحولات منطقه

قاری بین‌المللی قرآن گفت: اگر به همان اندازه که در زمینه تربیت قاری و حافظ قرآن ساعی هستیم، در زمینه تربیت مستمع قرآن زمینه‌سازی نشود.

ابوالقاسمی: تربیت مستمع قرآن همسان با تربیت قاری و حافظ لازم است
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 احمد ابوالقاسمی، قاری بین‌المللی کشور در مراسم تکریم از برگزیدگان آزمون‌های حفظ عمومی قرآن کریم استان تهران که در مجتمع امام خمینی (ره) سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران برگزار شد، طی سخنانی نکاتی را درباره حفظ و قرائت قرآن و اینکه وضعیت فعلی انس عمومی با قرآن در کشور چگونه است و باید به سمت چه ایده‌آل‌هایی متمایل شد، بیان کرد.
وی با ابراز خرسندی از اینکه در میان حافظان قرآن کریم حضور دارد، گفت: ماجرای قرائت با حفظ قرآن، دو نقطه مقابل یکدیگر هستند، چرا که از قاری به شکل مداوم در برپایی محافل، آغاز مجالس رسمی و کرسی‌های تلاوت دعوت می‌شود و این امر تشویق و ایجاد انگیزه او را به دنبال دارد، اما درباره حفاظ به این شکل نیست.
ابوالقاسمی افزود: باید این تلقی که حافظ قرآن محبوبیت اجتماعی همانند قاری ندارد، اصلاح شود، چرا که در وهله نخست حافظ قرآن برای خودش و برای اینکه مقام معنوی پیدا کند یا آن را ارتقا دهد، قرآن را حفظ می‌کند.
وی با اشاره به اینکه شخصی که بالغ بر شش هزار آیه را در حافظه خود ثبت کرده است، دیدگاهی متفاوت نسبت به دنیا پیدا کرده و جهان‌بینی او نیز دچار تحول می‌شود، تصریح کرد: وقتی حافظ به این میزان از خودشناسی برسد و احساس این را داشته باشد که نسبتی دیگر به دنیای پیرامون خود پیدا کرده است، دیگر به دنبال تعریف و تمجید اطرافیان و اینکه چرا جماعتی به او توجه کردند و ممکن است مورد بی‌مهری کسی قرار گیرد، نیست و حافظ باید از این تصورات اجتناب کند.
کارشناس‌داور برنامه تلویزیونی «محفل» تأکید کرد: به طور طبیعی هنرمند، انتظار دارد تا به هنگام عرضه هنرش، تمجید و تشویق شود، اما در مورد قرآن و به ویژه حفظ این امر چندان صورت نمی‌گیرد، چون قرائت قرآن در مجامع ما موضوعیت ندارد.
ابوالقاسمی با انتقاد از مؤلفان کتب درسی قرآن که جذابیتی را در دانش‌آموز به جهت انس با قرآن و اینکه رغبت کند به واسطه آن به قرائت قرآن بپردازد، به وجود نمی‌آورند، گفت: به عنوان فردی که سال‌هاست معلم قرآن هستم، هنوز نمی‌دانم که چه کسی یا کسانی مبادرت به تألیف محتوای قرآن‌های درسی می‌کنند و این چنین موجب جدایی دانش‌آموزان حتی از فراگیری روخوانی قرآن می‌شوند.
وی به نقش روخوانی، استماع قرآن در ایجاد رغبت و جذب مردم اشاره کرد و گفت: نمی‌دانم چند درصد از مردم توانایی روخوانی قرآن را دارند. فرض می‌گیریم که درصد بالایی این قابلیت را داشته باشند، آیا صرف داشتن این توانایی، کافی است؟ و نباید اوقاتی از روزمره ما صرف خواندن قرآن یا قرار گرفتن در محیطی شود که در آن قرآن خوانده می‌شود؟ آیا اساساً چنین فرضی در زندگی ما به عنوان یک اولویت وجود دارد ولو دقایقی در سبد فرهنگی خود و خانواده قرار دهیم؟
این قاری بین‌المللی تأکید کرد: بسیاری از ما حداقل برخی از ادعیه مشهور یا برخی از سوره‌هایی که مثلاً عبدالباسط آن را تلاوت کرده است، از حفظ هستیم و به محض شنیدن، ناخودآگاه آن را زیر لب زمزمه می‌کنیم؛ دلیل این امر آن است که چنین آواها، قرائت‌هایی را مکرر شنیده‌ایم، چرا که مثلاً متولیان مسجد حداقل به عنوان تعقیبات نمازهای جماعت، تأکید بر خواندن ادعیه دارند، اما آیا روخوانی قرآن و برگزاری جلسات به شکل مستمر در اجتماعات مردمی به عنوان یک اصل فرض شده است؟
ابوالقاسمی گفت: اینکه با چنین وضعیتی روبرو هستیم به این جهت است که اساساً فرهنگ قرآن خواندن و اینکه چه تأثیری در روند زندگی ما می‌تواند داشته باشد در جامعه ما تعریف نشده است و به جرئت می‌توانم بگویم اماکن خاصی همچون حوزه‌های علمیه نیز که توقع می‌رود قرآن خواندن و انس با قرآن برای آنها موضوعیت داشته باشند، غالباً با این فرهنگ غریبه هستند.
وی حاکم شدن این وضعیت را در ساختار فرهنگی مورد نقد قرار داد و گفت: تا زمانی که با چنین رویه روبرو هستیم تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن تحقق نمی‌یابد.

در شرایط کنونی حافظان قرآن ما به مثابه هواپیماهای جنگنده فوق پیشرفته‌ای هستند که باندی برای فرود ندارند، این مثل را از این باب مطرح کردم که وقتی جامعه تا این اندازه ظرفیت خود را برای پذیرش محافل قرآنی ارتقا نداده است، لذا نباید توقع داشت حافظان و حتی قاریان قرآن نیز در جامعه مورد توجه قرار گیرند و همواره باید در مهجوریت به سر ببرند.

این مدرس قرآن اظهار کرد: در بُعد روانی باید به حافظ قرآن القا شود که اگر به حفظ موفق شده‌ای، این امر برای شخص تو مفید است و قرار نیست محفوظات خود را به مخاطبان ارائه کنید تا مورد تکریم و احترام آنها قرار بگیرید. از وجه دیگر هم باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که اساساً فرهنگ قرآن شنیدن، در جامعه ما مطرح نیست و مردم برای این امر تربیت نشده‌اند که اگر زمینه برای تلاوت قاری یا ارائه محفوظات حافظ قرآن فراهم شود، توقع این را داشته باشیم آنها درکی از تلاوت او داشته باشند. اگر زمینه برای اجرای برنامه‌ها وجود داشته باشد، همسان با تلاش و پیشرفت قاریان، مستمع و مخاطب تربیت نکرده‌ایم.

ابوالقاسمی گفت: تا زمانی که این شکاف وجود دارد و مردم مشتاق شنیدن صوت و تلاوت قرآن نیستند، قاریان و حافظان قرآن ما تصور این موضوع را دارند که به بن‌بست رسیده‌اند و دیگر جایی برای ارائه هنر خود که مدت‌ها وقت، عمر و سرمایه خود را برای آن مصروف کرده‌اند، ندارند. تنها موضوعی که می‌تواند همچنان برای حافظان و قاریان ما این انگیزه را به وجود بیاورد که راه صلاح و صواب را برگزیده‌اند، ایجاد این تصور است که انس آنها با قرآن صرف نظر از هر بروز و برون‌دادی، در نهاد خود آنها مؤثر بوده و آنها را تبدیل به انسان‌هایی متفاوت کرده است و نگرشی نو و الهی نسبت به خود و دنیای پیرامونشان دارند.

وی با اشاره به اینکه شخصاً به واسطه سال‌ها فعالیت در عرصه قرآن و تلاوت، این توقع و انتظار را در خودم از بین برده‌ام که به واسطه چنین فعالیتی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته و مقامی پیدا کنم در پایان گفت: باید در کنار تمامی تلاش‌هایی که برای تربیت قاری و حافظ قرآن انجام می‌دهیم، در زمینه تربیت مخاطب و مستمع قرآن نیز اقداماتی به انجام برسانیم، چرا که در غیر این صورت همانند دانشگاهی می‌شویم که بدون توجه به نیاز جامعه و بازار، دانشجویانی در رشته‌هایی به ظاهر ناکارآمد تربیت می‌کند در حالی که اگر نیازسنجی شود، جامعه نیز به وجود این قشر احساس نیاز کرده و آنها را به خدمت می‌گیرد.

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.