قدس؛ روسیه با اعلام تغییراتی در دکترین هستهای خود، پیامهای مهمی به غرب، بهویژه ایالاتمتحده و ناتو، ارسال کرده است. این تغییرات در بحبوحه جنگ اوکراین، حمایت گسترده نظامی غرب از کییف و افزایش تنشها بر سر تسلیحات استراتژیک صورت گرفته است. از سوی دیگر، ناتو بهرغم این تحولات، هیچ تغییر مشخصی در سیاستهای خود مشاهده نکرده است. در این تحلیل، ابعاد و پیامدهای این تغییرات مورد بررسی قرار گرفته است.
دکترین جدید؛ بازدارندگی هستهای و خطوط قرمز روسیه
در دکترین جدید روسیه، برای نخستین بار حمله مشترک کشور غیرهستهای با حمایت یک قدرت هستهای بهعنوان تهدید مستقیم تعریف شده است. این اقدام نشاندهنده بازتعریف خطوط قرمز روسیه و تأکید بر نکات زیر است.
درصورتی که کشوری مانند اوکراین با حمایت مستقیم آمریکا یا ناتو به روسیه حمله کند، مسکو آن را معادل یک حمله مشترک تلقی خواهد کرد. تغییرات دکترین حاکی از آن است که روسیه احتمال استفاده از سلاحهای هستهای را در شرایط تهدید مستقیم افزایش داده است. تجاوز به خاک روسیه یا متحدانش، حتی با تسلیحات متعارف، میتواند با واکنش شدید روبهرو شود.
واکنش غرب؛ ارزیابی محتاطانه و تلاش برای توازن
مارک روته دبیرکل ناتو مدعی شده که تغییر خاصی در دکترین هستهای روسیه مشاهده نشده که نیازمند تغییر سیاستهای ناتو باشد. این موضعگیری محتاطانه ناشی از آن است که ناتو احتمالاً از واکنش علنی و شدید پرهیز میکند تا از تشدید درگیریهای ژئوپلیتیک جلوگیری کند.
مارک روته تأکید کرده که شکست روسیه در جنگ اوکراین برای کشورهای عضو ناتو اهمیت راهبردی دارد.
این نشان میدهد که غرب همچنان اولویت خود را بر تقویت موضع اوکراین گذاشته و اعلام عدم تغییر سیاستها میتواند پاسخی به نگرانیهای داخلی در کشورهای غربی باشد تا از بروز احساس ناامنی در میان مردم جلوگیری کند.
تأثیر بر روابط روسیه و آمریکا
روسیه اعلام کرده که هیچ توافق جدیدی در زمینه تسلیحات استراتژیک با ایالاتمتحده امضا نخواهد کرد. این موضعگیری نشاندهنده کاهش اعتماد متقابل میان دو قدرت هستهای است.
پیامدهای این تصمیم عبارتند از عدم تعهد به پیمانهای جدید که میتواند مسابقه تسلیحاتی را تسریع کند، مواضع روسیه و آمریکا در مورد اوکراین و تسلیحات پیشرفته، شکافهای عمیقتری در روابط ایجاد کرده است.
خطر تقابل مستقیم روسیه و ناتو
تعریف حمله مشترک بهعنوان تهدید مستقیم، احتمال بروز سناریوهای زیر را افزایش میدهد. اگر اوکراین، با حمایت تسلیحاتی غرب، خاک روسیه را هدف قرار دهد، احتمال واکنش هستهای وجود دارد. کشورهای شرق اروپا مانند لهستان و کشورهای حوزه بالتیک بهعنوان اعضای ناتو، ممکن است در معرض تهدید قرار گیرند.
فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر روسیه
موضعگیری سرسختانه روسیه ممکن است پیامدهای را به همراه داشته باشد. تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای، فشارهای سیاسی و اقتصادی بیشتری را از سوی غرب و متحدان آن ایجاد خواهد کرد. همچنین در پی گسترش فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب غرب مسکو احتمالاً برای جبران انزوای غربی، روابط خود با کشورهایی مانند چین و هند را تقویت خواهد کرد.
بازدارندگی هستهای برای مسکو میتواند نفوذ غرب را محدود کرده و ثبات داخلی را تقویت کند. همچنین در نقطه مقابل استفاده احتمالی از تسلیحات هستهای، روسیه را در معرض محکومیت جهانی و انزوای بیشتر قرار میدهد.
در سویی دیگر غرب با ایجاد اتحاد بیشتر میان کشورهای عضو ناتو و تمرکز بر تقویت دفاعی به دنبال افزایش فرصت از ایجاد تنش. جاری است ولی در صورت اشتباه محاسباتی یا سوءتفاهم میتواند به درگیری مستقیم با روسیه منجر شود.
تغییر دکترین هستهای روسیه نمایانگر تشدید تنشها میان این مسکو و غرب است. این تغییرات در عین حال که ابزاری برای بازدارندگی روسیه در برابر تهدیدات مستقیم است، خطرات بالقوهای نیز برای امنیت جهانی به همراه دارد.
برای مدیریت این بحران، گفتگوهای مستقیم میان روسیه و ناتو برای جلوگیری از اشتباهات محاسباتی ضروری است. همچنین بازگشت به پیمانهای خلع سلاح هستهای میتواند از مسابقه تسلیحاتی جلوگیری کند و کشورهای غربی باید بهجای تشدید درگیری، بر راه حلهای دیپلماتیک تمرکز کنند. این بحران به وضوح نشان میدهد که عدم مدیریت درست تنشهای هستهای میتواند پیامدهای فاجعهباری برای کل جهان داشته باشد.
آینده صلح در اوکراین
آینده صلح در اوکراین بهشدت تحت تأثیر پویاییهای ژئوپلیتیکی، نظامی و دیپلماتیک بین روسیه، غرب و اوکراین قرار دارد. با توجه به مطالب مطرح شده، میتوان چند سناریو را برای آینده صلح در اوکراین پیشبینی کرد.
سناریوی اول: ادامه جنگ با شدت کمتر (جنگ فرسایشی)
روسیه به اهداف خود در اوکراین نرسیده و غرب همچنان به حمایت از کییف ادامه میدهد. ناتو و ایالاتمتحده از طریق کمکهای تسلیحاتی و مالی به اوکراین، مانع پیروزی روسیه میشوند. افزایش تلفات و ویرانی در اوکراین، فرسایش اقتصادی و سیاسی برای روسیه و غرب، کاهش امکان دستیابی به صلح کوتاهمدت خواهد بود.
سناریوی دوم:صلح شکننده تحتفشار دیپلماتیک
تشدید فشارهای اقتصادی بر روسیه و خستگی غرب از حمایت طولانیمدت از اوکراین و تلاش قدرتهای جهانی مانند چین یا هند برای میانجیگری عاملی در توافقی ناپایدار با خطوط مرزی موقت و باقی ماندن اختلافات عمیق و احتمال بازگشت درگیری در آینده و همچنین عدم دستیابی به اهداف کامل از سوی هر دو طرف خواهد بود.
سناریوی سوم: تشدید تنش و احتمال درگیری گستردهتر
استفاده اوکراین از تسلیحات دوربرد علیه خاک روسیه با حمایت غرب و پاسخ هستهای محدود یا تهدیدات جدی از سوی روسیه بر اساس دکترین جدید عاملی در گسترش جنگ به سایر کشورهای منطقه و ورود ناتو به درگیری و افزایش خطر جنگ جهانی است که مهمترین اثر آن فروپاشی کامل امید به صلح در کوتاهمدت و پیامدهای فاجعهبار برای کل جهان خواهد بود.
سناریوی چهارم: توافق بلندمدت در نتیجه تغییرات ژئوپلیتیک
تغییرات سیاسی در روسیه یا اوکراین مانند تغییر رهبری یا فشار داخلی، بازگشت ترامپ به کاخ سفید و چشمانداز مرتفع شدن تنشها میان مسکو و غرب و همچنین یافتن راهحل دیپلماتیک بهجای تقابل نظامی و کاهش تمایل روسیه به ادامه جنگ به دلیل هزینههای بالا از خوشبینانهترین سناریو برای پایان درگیری با کاهش نفوذ غرب در مناطق مورد مناقشه است.
بهطورکلی با توجه به اقدامات صورت گرفته اخیر توسط مسکو و غرب، صلح در اوکراین در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، زیرا دو طرف همچنان به دنبال تحقق اهداف حداکثری خود هستند.
با این حال، فشارهای اقتصادی، فرسایش نظامی و خستگی عمومی میتوانند در بلندمدت زمینه را برای توافق دیپلماتیک یا پایان جنگ فرسایشی فراهم کنند؛ اما اگر بحران کنونی مدیریت نشود، خطر گسترش درگیری و بیثباتی منطقهای همچنان وجود خواهد داشت.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل روسیه
نظر شما