ماجرای جانشینی بعد از رحلت پیامبر(ص) از موضوعات مهم تاریخ اسلام است که بعد از رحلت پیامبر(ص) تا امروز ادامه داشته است. بخش عمده صدماتی که به حضرت زهرا(س) وارد شد ناشی از مطالبه ایشان برای بازگشت حق به صاحبش بود که ایشان در این مسیر سکوت نکردند و در نهایت به شهادت رسیدند.
سیدعلیرضا عالمی؛ مدیرگروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سلسله درسگفتارهایی که به همت موسسه پرسمان برگزار شده به موضوع «حضرت زهرا(س) و مسئله جانشینی پیامبر(ص)» پرداخته است که متن جلسه نخست این درسگفتار را در ادامه میخوانیم؛
روشی که در اینجا مورد توجه قرار میگیرد روش تفهمی و شبکهای است به معنای فهمی که از اندیشه حضرت زهرا(س) در خصوص امر جانشینی مورد توجه قرار میگیرد که مفاهیم اساسی آن بیشتر در خطبههای آن بزرگوار است و این مفاهیم به صورت شبکهای در قالب یک تحلیل ارائه میشود. در این درسگفتار بیشتر سعی میشود از اندیشه آن حضرت در خصوص بحث جانشینی و خوانش گفتمانی مورد توجه قرار بگیرد.
رویکرد ما در کل این دوره رویکرد تمدنی است؛ مباحث تاریخی، کلامی و الزامات کلامی مورد توجه و حتی استناد قرار میگیرد اما رویکرد ما در طرح مباحث و بحث مسئله جانشینی در اندیشه حضرت فاطمه(س) بیشتر رویکرد تمدنی است. با این مقدمه در جلسه اول در خصوص دو مطلب اساسی مباحثی را عرض میکنم که یکی آسیبشناسی مطالعات فاطمی و دیگر چرایی پرداختن به مسئله جانشینی از سوی فاطمه زهرا(س) است.
فاطمه زهرا(س) یکی از مهمترین شخصیتهای تمدن اسلامی
فاطمه زهرا(س) در تمدن اسلامی یک شخصیت تأثیرگذار و یکی از مهمترین شخصیتهایی است که تأثیرگذاری خاصی را در گذشته تمدن اسلامی داشته و در آینده نیز خواهند داشت و این به واسطه ویژگیهای شخصیتیای است که آن بزرگوار دارد.
ایشان تحت عنوان الگو و مرجع و به عنوان یک تبیینگر و جریانساز و یک مصلح برای ما مطرح هستند؛ بنابراین شخصیت آن بزرگوار علاوه بر اینکه یک شخصیت تاریخی است شخصیت قدسی، اندیشمند، مصلح و اصلاحگر نیز است. مطالعاتی که در این ۱۴۰۰ سال در خصوص حضرت زهرا(س) صورت گرفته است تمام این ابعاد و جنبههای شخصیتی آن بزرگوار را در بر نمیگیرد و پوشش نمیدهد.
فضاهایی که بیشتر مورد توجه قرار گرفته در مطالعات شیعه و سنی، مسلمانان و غیرمسلمانان بیشتر شخصیت تاریخی آن بزرگوار است و احیاناً شخصیت قدسی ایشان تخت عنوان تکنگاریها یا نگارشهایی که در خصوص فضیلت آن بزرگوار صورت گرفته مورد توجه است.
غفلت از جنبه اندیشهای و جریانسازی فاطمه زهرا(س)
در یکی دو دهه اخیر سیره آن بزرگوار هم مورد توجه قرار گرفته است اما برخی از ابعاد شخصیتی ایشان برای جامعه علمی و تمدن اسلامی مغفول مانده است و آن جایگاهی که مورد غفلت واقع شده است جنبه اندیشهای آن حضرت است. فاطمه زهرا(س) به عنوان یک اندیشمند، دانشمند و جریانساز کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند یا حضرت به عنوان کسی که درصدد اصلاحگری در جامعه است متأسفانه کمتر مورد توجه بودهاند.
ما سعی میکنیم در بخشی از اندیشه آن حضرت که کانونش بحث امامت و امر جانشینی است مطالبی را با توجه به تراثی که به دست ما رسیده مورد توجه قرار بدهیم. در اینجا سعی کردیم عمدتاً خطبههای آن بزرگوار را از نظر مفهومی در قالب ارتباط بین مفاهیمی که بین این خطبهها هست به صورت روشمند عرضه کنیم.
بخش دومی که مورد توجه است بحث اهمیت بررسی مسئله جانشینی از نظر حضرت زهرا(س) است. بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) تا به امروز جانشینی کانون اختلاف در تمدن اسلامی بوده است. همه مسلمانان در امور توحید، نبوت و معاد اشتراک دارند اما بحث امامت یکی از آن نقاط اختلافی است که جامعه اسلامی در طول تاریخ با آن دست به گریبان بوده است؛ بنابراین در اینجا نظر حضرت فاطمه(س) اهمیت پیدا میکند.
چگونگی مواجهه با مسئله جانشینی
سؤالی که مطرح میشود این است که «ما چگونه میتوانیم با مسئله جانشینی مواجه شویم؟ معیار ما برای اینکه به کدام یک از گفتمانهای جانشینی که در طول تاریخ تمدن اسلامی شکل گرفته و امروز به دست ما رسیده است به سوی آنها متمایل شویم یا آنها را بپذیریم، چیست؟» به نظر میرسد که میتوان با مراجعه به شخصیتها و یا مطابقت اندیشههایی که در گفتمانهای جانشینی و مبانی اسلامی قرار میگیرند به سراغ این اندیشهها برویم؛ بنابراین اگر بخواهیم شخصیتهایی که در اندیشه جانشینی و امامت دخیل بودند را مورد توجه قرار دهیم بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) شخصیتهای کانونی در دو گفتمان شکل گرفتند یعنی گفتمان اهلبیت(ع) و اهل سنت یا شیخین. طبیعی است که در یک طرف گفتمان شیخین بوده است با دو فردی که کاملاً مشخص هستند و در سوی دیگر فاطمه زهرا(س) و حضرت علی(ع) هستند.
شخصیت حضرت زهرا(س)
شخصیت فاطمه زهرا(س) چه ویژگیهایی دارد که ما بخواهیم به این گفتمان بپردازیم یا در قدم بعدی بتوانیم به آن توجه کنیم یا نسبت به آن وفاداری داشته باشیم؟ اگر شخصیت حضرت زهرا(س) مورد بررسی قرار بگیرد در بخش اول بحث وثاقت حضرت است که پدرش رسولالله(ص) درباره او میفرماید «او صدیقه است» یعنی راستگو است. یکی از اسامی آن بزرگوار که برگرفته از کلام نبی مکرم(ص) است بحث صدیقه بودن ایشان است.
معروف است که عایشه همسر پیامبر(ص) در این موضوع در گفتمان رقیب قرار میگیرد و میگوید «از حضرت فاطمه(س) راستگوتر به جز پدرش ندیدم» یعنی کسی که رقیب و مخالف اوست چنین دیدگاهی در مورد وثاقت او دارد.
حضرت خودشان در خطبهای میفرماید که «من فاطمهام و این از ابتدا و انتهای سخنم مشخص است» یعنی من از روی کذب سخنی نمیگویم؛ بنابراین این جایگاهی است که حضرت فاطمه زهرا(س) در نگاه شخصیتی دارد که هم از منظر خود و هم در منظر دیگران و هم در منظر نبی مکرم اسلام(ص) اینگونه بوده است.
یکی از ویژگیهای شخصیتی حضرت زهرا(س) همانا تقدس ایشان است. ما در روایات داریم که حضرت زهرا(س) به فرموده نبی مکرم اسلام(ص) «سرشت بهشتی دارند» و ایشان را با شخصیتهای قرآنی مقدس مانند حضرت مریم مقایسه میکنند یا او را سیده زنان عالم و بهشت خطاب میکنند یا میفرمایند «او اولین کسی است که وارد بهشت میشود». این تقدم روایات و گزارشهایی از این دست که موثق هستند و در منابع شیعه و سنی به کرات آمده نشان دهنده این است که این شخصیت، یک شخصیت مقدس و تقدیس شده است.
از سوی دیگر او به عنوان یک شخصیت الگو و مرجع برای ما معرفی شده است. حضرت در خصوص او میفرماید «هرکه با او دوست و همراه است با ما همراه است و هرکه دشمن اوست؛ دشمن ماست» این نشان میدهد که حضرت زهرا(س) یک مرجعیت دارند.
ما میدانیم که حضرت زهرا(س)، فرزند نبی مکرم اسلام(ص) است و قرابت دارند علاوه بر این نبی مکرم اسلام(ص) در خصوص فرزندان فاطمه زهرا(س) میفرمایند که «آنها فرزندان نسبی من هستند نه فرزندان سببی من» این نشان دهنده این است که قرابت چقدر اهمیت داشته است که نه تنها خود حضرت زهرا(س) که فرزند نسبی پیامبر(ص) است بلکه درباره فرزندان آن حضرت میفرمایند که آنها فرزندان نسبی من هستند در حالی که فرزندان فاطمه(س) از منظر نسبی فرزندان علی مرتضی(ع) هستند ولی حضرت پیامبر(ص) آن را انتساب به خود میداند؛ زیرا قرابت در شخصیت آن بزرگوار و فرزندان او اهمیت دارد.
شاگردی بلاواسطه حضرت زهرا(س) از پیامبر(ص)
یکی از بحثهای بسیار مهمی که وجود دارد بحث شاگردی بلاواسطه حضرت زهرا(س) از نبی مکرم اسلام(ص) است. ما در روایات و گزارشهای تاریخی داریم که حضرت امیر(ع) میفرماید که «من و فاطمه(س) همسرم هر روز خدمت نبی مکرم اسلام(ص) میرسیدیم و شاگردی به جا میآوردیم و آن حضرت به ما آموزش میدادند». ما محتوای این آموزش را نمیدانیم ولی کاملاً مشخص است که رهیافتهای اسلامی و اندیشه اسلامی و مباحث قرآنی بوده است.
بحث دیگری که در ویژگیهای شخصیتی آن بزرگوار مطرح است روایتگری بیواسطه از نبی مکرم اسلام است یعنی واسطهای در بین روایتگری حضرت فاطمه(س) از سنت و رفتار و اندیشه پیامبر وجود نداشته است و همچنین قرائت از اندیشه اسلامی پیامبر(ص) میتواند مطرح شود. این موضوع در قالبهای متعددی مانند گفتمانهای بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) میتواند ظهور پیدا کند.
یکی از عرصههای ظهور این اندیشه در بحث مسئله جانشینی است که مهمترین مسئله بعد از نبی مکرم اسلام(ص) بود که سیر تطور و تحول جامعه اسلامی را بحث جانشینی مطرح میکرد.
حضرت زهرا(س) میتواند به عنوان مفسری که تفسیر او صواب و حق است مورد توجه قرار بگیرد. بعد از نبی مکرم اسلام(ص) چنین شخصیتی با چنین ویژگیهایی در بین جامعه اسلامی هست؛ بنابراین وقتی قرائتهایی از بحث جانشینی یا گفتمانهایی از بحث جانشینی بعد از نبی مکرم اسلام(ص) مطرح میشود چه کسی بهتر از فاطمه زهرا(س) با چنین ویژگیهایی که دارای وثاقت، تقدس، مرجعیت، قرابت با پیامبر(ص) و دلسوز نسبت به پیامبر اسلام(ص) و شاگردی بلاواسطه نبی مکرم اسلام(ص)؟ چه شخصیتی میتواند اینگونه در خدمت اندیشه و تفکر اسلامی بعد از نبی مکرم اسلام باشد؟ این یکی از آن جنبههایی است که بحث جانشینی را در اندیشه حضرت زهرا(س) اهمیت میدهد.
بحث دیگری که میتواند مطرح باشد مطابقت اندیشههای حضرت زهرا(س) در بحث و مسئله جانشینی با قرآن و سنت است. ما وقتی که به خطبه آن حضرت مراجعه کنیم؛ میبینیم که ارجاعات متعدد به قرآن و سنت دارند؛ برای اینکه مردم آگاهی پیدا کنند که این اندیشه مبتنی بر مبانی اسلامی و مبانی قرآنی و سنت است.
تحلیلهای قرآنی و نبوی یکی دیگر از ویژگیهای اندیشهای آن حضرت است که ارائه میکنند. درست است که حضرت از روشهای متعددی در خصوص بحث و تحلیل اندیشه امامت و جانشینی استفاده میکنند اما این تحلیلها ارجاعات قرآنی دارد یعنی تحلیل مبتنی بر تحلیلهایی است که در قرآن وجود دارد و با قرآن مطابقت دارد؛ بنابراین با این صورتبندی که انجام شد نه تنها بررسی اندیشه امر جانشینی از نظر حضرت زهرا(س) اهمیت دارد بلکه لازم هم است.
نظر شما