خاورمیانه همیشه بستر رویدادهای مختلف و غیرقابل پیشبینی بوده است و گاهی رویدادها به صورت متوالی و پشتسر هم رخ میدهند. این موضوع به یک دهه یا یک سده اخیر هم مربوط نمیشود بلکه قرنها است که به گواه تاریخ انواع و اقسام اتفاقات در این منطقه جغرافیایی رخ داده است.
اما هرگاه که رویدادهای طبیعی یا غیر طبیعی مثل جنگ، انقلاب و التهاب در این منطقه رخ میدهد بستر شایعات و گمانهزنیهای دینی و غیردینی رونق میگیرد. اکنون نیز با اتفاقاتی نظیر جنگ فلسطین و رژیم صهیونیستی، شهادت سیدحسن نصرالله و سقوط حکومت سوریه بازار گمانهزنیها و ارتباط دادن آن با آخرالزمان و ظهور امام زمان(عج) داغ شده است.
این تطبیق دادنها در بسیاری از مواقع قدرت تحلیل و تشخیص را از مخاطب میگیرد و سبب ساده اندیشی و تقلیلگرایی یا حتی ماوراءگرایی میشود.
حجتالاسلام محمد شهبازیان، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و کارشناس حوزه مهدویت در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با اشاره به اتفاقات روی داده در سوریه و عوارض ربط دادن آن به موضوع آخرالزمان گفت: فارغ از اینکه سفیانی چه کسی است یا اینکه قصه شامات در نشانههای ظهور چه جایگاهی دارد؛ این روش که افراد مسائل سوریه و ربطش به آخرالزمان و یا ظهور را به صورت احتمالاتی مطرح میکنند تطبیقگرایی است که در تعارض با وظیفهگرایی است.
وی ادامه داد: این نوع نگاه را برخی از افراد و مسئولان سابق نیز داشتند و برخی نیز امروزه به این دیدگاه میدمند که آسیبهای جدی دارد؛ مانند این حرف که همگی باید تسلیم باشیم و اجازه دهیم که این اتفاقات روی دهد؛ زیرا احتمالاً این افراد سفیانی هستند و باید شامات، عراق و... هم سقوط کند... باید توجه کرد که اگر گذشتگان مانند شهید سلیمانی عاقلانه نگاه نمیکردند و به این تفکرات عمل میکردند باید تا به حال صدبار اجازه میدادیم تا آمریکا، دنیای غرب و داعش کل کشورهای اسلامی را به با خاک یکسان کند!
ناامیدی آسیب دیدگاه تطبیقگرایی
شهبازیان اضافه کرد: از آسیبهای دیگر این دیدگاه ایجاد ناامیدی است و سبب میشود تا نسخههای بدل و دروغین ایجاد شود؛ اگر به دنبال این باشیم که جریان تطبیقگرایی را دنبال کنیم افرادی پیدا میشوند که خود را از مرتبطان با حضرت ولیعصر(عج) جا میزنند و خود را یمانی، شعیببن صالح، خراسانی و... معرفی میکنند.
وی اظهار کرد: بسیاری نیز در این بستر که التهاب عمومی اتفاق افتاده؛ فکر میکنند نزدیک است که ظهور امام زمان(عج) رخ دهد؛ زیرا شام در حال سقوط است و بستر برای ادعاهای این افراد مهیا میشود. آنها مردم را به این سمت میبرند که ظهور در حال رخ دادن است و اکنون باید به دنبال یمانی، خراسانی و... بگردیم و در این زمان مدعیان دروغین قارچگونه و فراوان رشد میکنند و خود را به مردم عرضه میکنند.
سوءاستفاده افراد از موقعیتهای پرالتهاب
این کارشناس مهدویت تصریح کرد: اکنون جریان احمد اسماعیل بصری مدعی یمانی، منصور هاشمی خراسانی، ناصر محمد الیمانی و... از مدعیان دروغینی هستند که با ترفند در این فضا شروع به یارگیری میکنند و از این بستر سوء استفاده میکنند. این اتفاق در دوره بابیت هم رخ داد؛ یعنی شرایطی اتفاق افتاد که بستر اجتماعی دچار سرخوردگی شده بود و به دنبال روزنه امید میگشت و علیمحمد شیرازی در این بستر خود را معرفی کرد و فرقه بابیه را راه انداخت و امروز هم همینگونه است.
وی با بیان اینکه افرادی که ذهن تطبیقگرایی دارند با شواهد و قرائنی که دیگران به آنها نشان میدهند به نسخه بدلی ایمان میآورند گفت: خلاف این دیدگاه تکلیفگرایی است؛ بزرگانی مثل سیدحسن نصرالله در کتاب «الامامالمهدی و اخبارالغیب» تصریح میکند که «من حزبالله لبنان را از آسیب تطبیقگرایی بر حذر میدارم که مبادا حزبالله و مردم لبنان در این دام نیافتند و نگویید که ابوبکر البغدادی سفیانی است. ما امروز موظف هستیم که در مقابل داعش ایستادگی کنیم؛ چه داعش سفیانی باشد چه نباشد.» این دیدگاه درست و مبتنی بر قواعد و سنت است. مقام معظم رهبری هم همین موضوع را فرمودند که مهدویت باید عالمانه و عاقلانه و مبتنی بر وظایف جلو برود اینکه بخواهیم هر روز یک نفر را به صورت احتمالی نسبت دهیم نتیجهای جز ناامیدی، گرایش به نسخه بدلها و مخالفت با وظیفهگرایی نخواهد داشت.
لزوم شناخت معیارها
شهبازی در ادامه تأکید کرد: قاعده اسلام این است که معیارها باید شناخته شوند؛ اگر امروز کسی معیار حق را داشت باید از او حمایت کرد و هرکس معیار باطل داشت و در جبهه باطل بود؛ باید جلو او ایستاد. حتی نشانههای ظهور را اگر بپذیریم؛ خبرهای اهلبیت(ع) از نشانههای آینده، مبتنی بر این نیست که امروز بخواهیم طبق آنها عمل کنیم.
وی ادامه داد: اهلبیت(ع) از یک واقعیتی صحبت میکنند که این واقعیت برای ما تکلیفآور نیست. مهم معیارهای حق است؛ چه ترامپ یا جولانی، سفیانی باشند یا نباشند؛ وقتی میبینیم که تروریست هستند و مبنای غلطی دارند جلوی آنها میایستیم؛ مثلاً آیا رئیسعلی دلواری که در مقابل انگلیس ایستاد؛ تقسیمبندی کرد که سفیانی کیست و خراسانی کجاست؟ خیر، او معیار حق را تشخیص داد و حمایت کرد.
وی در ادامه گفت: معیار همیشگی است و قطعیت دارد؛ مثلاً اگر کسی قرآن را آتش بزند شما یقین دارید که او دشمن اسلام است. وقتی معیار میتواند قطعیت بیاورد عقل سلیم میگوید به دنبال معیار بروید و به دنبال نشانههایی که بر فرض وجود آنها باز هم هیچ قطعیتی نمیآورند، نروید.
شهبازیان در پایان توضیح داد: نشانهها هیچ قطعیتی نمیآورند و اگر این موضوع را از افرادی که اتفاقات را مطابقت میدهند بپرسیم، میگویند «احتمال دارد که ده سال دیگر هم طول بکشد» کما اینکه در جریان حمله آمریکا به عراق نیز بیان میکردند که شش ماه دیگر ظهور اتفاق میافتد و مشاهده کردیم که این اتفاق نیفتاد؛ بنابراین عقل سلیم نمیگوید که قطعیت را کنار بگذاریم و احتمالات را اصل بپنداریم؛ آنچه که ما موظف به آن هستیم توجه به معیارها است.
نظر شما