تحولات منطقه

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵
کد خبر: ۱۰۳۴۸۲۰

در روزهای گذشته شاهد سفر چندین مقام بلندپایه آمریکایی به عراق بودیم. گوریلا و بلینکن فقط دو نفر از این مقامات بودند که اسامی آن‌ها فاش شده است. این سفرها از نگاه دقیق‌تر نشان‌دهنده رویکردی پیچیده‌تر آمریکا در قبال عراق و کل منطقه غرب آسیاست.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس؛ در روزهای گذشته شاهد سفر چندین مقام بلندپایه آمریکایی به عراق بودیم. گوریلا و بلینکن فقط دو نفر از این مقامات بودند که اسامی آن‌ها فاش شده است. این سفرها از نگاه دقیق‌تر نشان‌دهنده رویکردی پیچیده‌تر در سیاست خارجی آمریکا در قبال عراق و کل منطقه غرب آسیاست و می‌توان آن‌ها را از چند جنبه راهبردی، سیاسی و منطقه‌ای بررسی کرد.


۱- مدیریت موقعیت راهبردی عراق: عراق به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی خاص خود، پلی میان ایران، سوریه و منطقه خلیج‌فارس محسوب می‌شود. این کشور همچنین در تقاطع مسیرهای تجاری و انرژی قرار دارد. حضور آمریکا در عراق، علاوه بر نظارت بر تحولات داخلی این کشور، ابزاری برای کنترل نفوذ ایران و نظارت بر ارتباطات زمینی میان تهران و دمشق است. 


۲- فشار برای محدود کردن نفوذ ایران: یکی از اهداف کلیدی سفرهای مقامات آمریکایی، کاهش نفوذ ایران در عراق است. در هرصورت شیاع‌السودانی قرابت‌هایی با تهران دارد و آمریکا از طریق فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر دولت عراق، تلاش می‌کند سیاست‌های بغداد را از تهران جدا نگه دارد. به همین دلیل، موضوعاتی مثل کنترل الحشدالشعبی و نظارت بر صادرات انرژی و تبادلات مالی میان ایران و عراق، در اولویت این سفرها قرار دارد.


۳ - بازتعریف سیاست حضور نظامی: حضور نظامی آمریکا در عراق یک موضوع حساس و چندبعدی است. از یک‌سو، آمریکا با کاهش نیروهای نظامی‌اش در عراق پس از سال ۲۰۱۱ تلاش کرد به فشارهای داخلی و بین‌المللی برای خروج از جنگ‌های خاورمیانه پاسخ دهد. اما از طرفی با حمایت از داعش در سال۲۰۱۴ و راه‌انداختن تهدیدهای امنیتی دیگر، زمینه بازگشت دوباره نیروهای آمریکایی در قالب ائتلاف بین‌المللی را فراهم کرد. حالا هم با سقوط دولت بشار در سوریه، آمریکا تلاش دارد با تمرکز بر نقش به اصطلاح مشاور، بهانه‌ای برای حفظ نیروهای باقیمانده فراهم کند، اما واقعیت این است واشنگتن می‌خواهد از پایگاه‌هایش در عراق (مثل عین‌الاسد و حریر) برای اهداف منطقه‌ای دیگر مانند نظارت بر ایران و احیاناً همراهی عمیق‌تر با حاکمان جدید دمشق استفاده کند. چه بسا آمریکایی‌ها حتی تلاش کنند در چارچوب این سفرها عراقی‌ها را به سرنوشتی مشابه سوریه حساس کنند تا بتوانند امتیازات سیاسی مورد نظرشان را دریافت کنند.


۴- رقابت با چین و روسیه: عراق به یک میدان جدی رقابت میان قدرت‌های جهانی تبدیل شده است. سفرهای مقامات آمریکایی بخشی از تلاش‌ها برای ممانعت از گسترش نفوذ چین و روسیه است.
چین از طریق پروژه‌های زیرساختی و توافق‌نامه‌های اقتصادی، به‌ویژه در چارچوب «ابتکار یک کمربند، یک جاده» به دنبال تقویت روابط خود با عراق است. حضور پررنگ شرکت‌های چینی در پروژه‌های نفت و گاز عراق و سرمایه‌گذاری در بازسازی زیرساخت‌ها، تهدیدی برای نفوذ اقتصادی آمریکا به‌شمار می‌آید. سفرهای آمریکایی‌ها اغلب شامل پیشنهادهای اقتصادی و سرمایه‌گذاری جایگزین برای مقابله با حضور چین است.روسیه هم از طریق همکاری نظامی و فروش تجهیزات به ارتش عراق، به‌ویژه در جنگ علیه داعش، موقعیت خود را تقویت کرده است. قراردادهای تسلیحاتی عراق با روسیه، از جمله خرید سامانه‌های پدافندی مانند اس۴۰۰، نگرانی‌های جدی برای واشنگتن ایجاد کرده است. سفرهای مقامات آمریکایی با هدف متقاعد کردن بغداد برای محدود کردن همکاری‌های نظامی با مسکو انجام می‌شود.با همین نگاه، آمریکایی‌ها در سفرهای خود معمولاً از ابزارهایی مانند کمک‌های مشروط یا تهدید به تحریم برای کاهش همکاری عراق با چین و روسیه استفاده می‌کنند. برای مثال، تهدیدهای مکرر درباره اعمال تحریم در صورت خرید اسلحه روسی، یکی از ابزارهای واشنگتن است. 


۵- مدیریت روابط در چارچوب امنیت منطقه‌ای: آمریکا تلاش دارد سفرهای مقاماتش به عراق را در قالبی گسترده‌تر، تلاش برای «تأمین امنیت منطقه‌ای» جلوه دهد. درواقع، واشنگتن تلاش می‌کند با افزایش نفوذ بر بغداد، نقش خود در ایجاد تهدیداتی مثل گسترش داعش یا نفوذ بازیگران جدید مانند ترکیه و حتی عربستان سعودی در مسائل امنیتی عراق را مهم‌تر جلوه دهد.


۶- حفظ نفوذ اقتصادی: آمریکا به دنبال تقویت نفوذ اقتصادی در عراق، به‌ویژه در حوزه انرژی است. با وجود کاهش حضور نظامی، شرکت‌های آمریکایی در بخش نفت و گاز عراق نقش مهمی دارند. این سفرها معمولاً به‌منظور تضمین منافع اقتصادی و اطمینان از ادامه قراردادهای کلان با شرکت‌های آمریکایی انجام می‌شود.

۷- پیام ویژه به گروه‌های مقاومت: سفرهای مقامات آمریکایی معمولاً با پیام‌های غیرمستقیم به گروه‌های مقاومت عراقی همراه است. این گروه‌ها که پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس خواستار اخراج نیروهای آمریکایی از عراق شده‌اند، تهدیدی جدی برای سیاست‌های واشنگتن محسوب می‌شوند. سفر مقامات نظامی و سیاسی آمریکا، عمدتاً به‌عنوان پیام‌های روانی به گروه‌های مقاومت تعبیر می‌شود. این پیام به‌طور ضمنی اعلام می‌کند واشنگتن باوجود فشارها، قصد ترک کامل عراق را ندارد.


جریان مقاومت توانسته با روشنگری و تفهیم مردم و از طریق پارلمان عراق مصوبه‌ای برای خروج نیروهای خارجی تصویب کند. سفرهای مقامات آمریکایی گاهی به‌منظور کاهش تنش‌ها با جریان‌های سیاسی شیعه یا یافتن راه‌حل‌های میانه برای حفظ حضور نظامی انجام می‌شود.این سفرها همچنین اغلب پیام مستقیمی به ایران نیز دارد. آمریکا می‌خواهد نشان دهد نفوذش در عراق باوجود حضور گروه‌های تحت حمایت ایران همچنان حفظ شده و واشنگتن می‌تواند در برابر فشارها مقاومت کند.بنابراین می‌توان تأکید کرد سفر مقامات آمریکایی به عراق، فراتر از یک تعامل دیپلماتیک ساده است و بیشتر جنبه‌ای از سیاست‌های پیچیده واشنگتن در قبال منطقه دارد. این سفرها همزمان نشان‌دهنده تلاشی برای مهار نفوذ رقبای آمریکا، حفظ منافع اقتصادی و نظامی و همچنین مدیریت تحولات سیاسی داخلی عراق است. نتیجه این سیاست‌ها اما به عوامل مختلفی مانند واکنش گروه‌های داخلی عراق، تغییرات در سیاست منطقه‌ای ایران و همچنین رقابت‌های جهانی بستگی دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.