به گزارش قدس خراسان، با بروز خشکسالیهای متعدد، خالی شدن سدها به ویژه سد دوستی و زمانبر بودن پروژه انتقال آب از دریای عمان به مشهد پیشبینی بحرانهای آبی برای شهر مشهد که سالانه میزبان زائران بسیاری است چندان دور از انتظار نیست.
توجه و اهمیت این موضوع به اندازهای است که سیدحسن حسینی، سرپرست جدید فرمانداری این شهر حل مسئله آب را از برنامههای اصلی خود اعلام کرد و در گفتوگو با رسانهها در مراسم تکریم و معارفه خود گفت: «مهمترین مسئله مشهد که یک موضوع تاریخی است مسئله آب است». وقتی در اواخر دهه ۷۰ ساخت سد یک میلیارد و ۲۰۰میلیون مترمکعبی دوستی روی رود مرزی هریرود آغاز شد و در سال ۱۳۸۴ به دست رئیس جمهور وقت ایران و ترکمنستان به بهرهبرداری رسید و در سال ۱۳۸۷خط انتقال آب این سد برای تأمین آب شرب مشهد در زمان دولت نهم به بهرهبرداری رسید شاید هیچ گاه این گمان نمیرفت که افغانستان با ساخت دو سد سلما در سال ۹۵ و آبگیری سد پاشدان در روزهای اخیر موانع جدی برای تأمین آب این سد و تأمین آب شرب مشهد ایجاد کند.
هریرود پس از گذر از افغانستان به مرز ایران و در نهایت سد دوستی میرسد و به نوعی منبع اصلی تأمین آب شرب بیش از ۲ میلیون ایرانی ساکن خراسان رضوی است که با بهرهبرداری و ساخت دو سد سلما و پاشدان این جریان به صورت جدی مختل خواهد شد اما این پایان کار نیست و طبق اعلام وزارت انرژی و آب افغانستان سدسازی روی رودخانه هریرود با ساخت دو سد «تیرپل و گفگان» ادامه خواهد داشت.
آبگیری سد پاشدان در استان هرات افعانستان در همسایگی خراسان رضوی در روزهای اخیر موجب شده بیش از پیش سیاستهای آبی افغانستان در برابر همسایگان خود به ویژه ایران مورد تحلیل قرار بگیرد و در نهایت این پرسش مطرح شود که در دپیلماسی آب با افغانستان چه کارهایی انجام دادهایم؟
آسیب در انتظار محیط زیست پاییندست سد پاشدان
روز گذشته عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور ساخت و آبگیری سد پاشدان در حوضه مرزی و مشترک هریرود را موجب کاهش جریان طبیعی این رودخانه مرزی و بروز خسارتهای اجتماعی و زیست محیطی در مناطق پاییندست به ویژه ایراد آسیب جدی در تأمین آب شرب شهر مقدس مشهد دانست و گفت: اثرات این اقدام یکجانبه طرف افغانستانی نه تنها تأمین آب شرب و بهداشت چند میلیون نفر را متأثر میکند، بلکه به آسیب گسترده به محیط زیست پاییندست نیز منجر میشود. جمهوری اسلامی ایران بارها از کانالهای دیپلماتیک اعتراض رسمی خود را نسبت به اثرات منفی فرامرزی ناشی از اقدامهای سدسازی یکجانبه طرف افغانستانی در حوضه هریرود اعلام کرده و خواهان همکاری مشترک برای ارزیابی و کاهش این اثرات و انتخاب توسعه پایدار به جای توسعه مخرب بوده است.
عدم توجه به مسئله راهبردی آب در سیاست خارجی ایران
از دیگر مقامات ایرانی که در خصوص سیاستهای آبی افغانستان در روزهای اخیر اظهار نظر کرده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران بوده که گفته است: «ساخت سد «بخشآباد» روی رودخانه «فراهرود» در افغانستان با حمایت مالی ترکیه «به زیان ایران» است و زندگی مردم سیستان و بلوچستان را متأثر میکند».
ابوالفضل ظهرهوند تصریح کرده است: «برخی کشورها مانند ترکیه، آذربایجان و قطر با استفاده از فرصت در حال فشار به ایران هستند و به جنبههای اقلیمی یا تأثیرات اجتماعی و اقتصادی این اقدامها توجهی ندارند. ایران تاکنون به مسئله آب به عنوان یک مؤلفه راهبردی در تنظیم روابط با دیگر کشورها به ویژه افغانستان توجه کافی نکرده است».
سفیر سابق ایران در کابل و مشاور رئیسجمهور در دولت دهم در امور افغانستان از گسترش «اخوانیت» در نوار شرقی مرز با افغانستان انتقاد کرده و متذکر شده: «اخوانیت که پرچمدار ضدیت با هویت ایرانی و تشیع است امروز به طرف ما آمده و طالبان هنوز از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده و این گروه پایبندی چندانی به توافقها ندارد».
ظهرهوند تصریح کرده است: «سدی که روی هریرود ساخته شد در واقع با پول هند و تأمین سیمان و مهندسی از جانب ایران بوده است و کسی در آن زمان واکنشی نشان نداد. سد کمالخان با سیمان ایران و کمک خودمان علیه خودمان ساخته شد و بعد شاهد بودیم حامد کرزای موضوع نفت در برابر آب را مطرح کرد و دیپلماسی ایران سکوت کرد، اینها اتفاقهایی است که به دلیل عدم پاسخگویی سیاست خارجی ایران و عدم توجه به نظرات کارشناسی رخ میدهد».
آیا ایران تسهیلکننده سدسازی در افغانستان است؟
نقد دیگری که توسط کارشناسان به حوزه سدسازی در افغانستان وارد میشود کمکها و تسهیلگری ایران در بخش سدسازی بوده است. این کارشناسان میگویند: پیش از تکمیل سد کمالخان در ایالت نیمروز افغانستان، روزانه تعداد زیادی بونکر سیمان از کارخانه سیمان سیستان با هدف ارزآوری به افغانستان صادر میشد، اما پس از بهرهبرداری از این بند و سد اخیری که روی خاشرود ساخته شد، صادرات سیمان به افغانستان از این پایانه مرزی کاهش یافت، اما سیمان باز هم جزو عمده کالاهای صادراتی به افغانستان از طریق مرز میلک در خراسان جنوبی به شمار میرود.
نبود توافقنامه برای تعیین حقابه ایران از هریرود
در بررسی اخبار و اسناد و تأکید کارشناسان آنچه قابل مشاهده است نبود توافقنامهای به عنوان تأمین حقابه با کشور افغانستان برای رود هریرود است.
هر چند حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه سابق ریاست جمهوری ایران در امور افغانستان چند ماه پیش گفته بود توافقاتی در زمینه حقابه ایران با حکومت طالبان صورت گرفته است و از تأمین بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از سوی افغانستان خبر داده بود اما باید گفت توافقنامه مورد اشاره مربوط به رود هیرمند و در سال ۵۱ است که افغانستان باید سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب به سمت استان سیستان و بلوچستان ایران رها کند و طالبان بر اجرای این تفاهمنامه تأکید دارد و ربطی به رود هریرود و تأمین آب سد دوستی ندارد.
روابط بینالملل بر مبنای تهاتر است
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: افغانستانیها از زمان محمد ظاهر شاه یعنی پیش از دهه ۵۰ به دنبال سدسازی بودند. سدهایی که در حال حاضر آبگیری یا ساخته میشود از ۲۰ سال پیش مشخص بوده و در این زمینه ما عکسهای ماهوارهای و اطلاعات زمینی داشتهایم و همه را میدانستیم و سدسازی در افغانستان ناگهانی نبوده است.
کامران داوری ادامه داد: ما پیش از ساختن سد دوستی باید حقابه خود را مشخص میکردیم که این اتفاق نیفتاده، چون قراردادی برای تأمین حقابه وجود ندارد. اگر میخواهیم نوک پیکان را به سمت کسی بگیریم اول کسانی هستند که سد دوستی را ساختند و آن زمان فکر تأمین حقابه را نداشتند و دوم اینکه از سال ۹۵ که سد سلما به بهرهبرداری رسید باز هم برای این موضوع فکری نشد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیگیری در دادگاهها یا مجامع بینالمللی درباره تأمین حقابه از هریرود نتیجهبخش خواهد بود، عنوان کرد: در حقوق بینالملل هیچ دادگاهی که بتواند اجبار کند وجود ندارد و حتی دادگاه لاهه آنچه حکم میدهد اجبار نیست و صرفاً حکم است فقط در برخی مواقع با تأیید شورای امنیت میتوان مواردی را پیش برد.
هریرود پس از گذر از افغانستان به مرز ایران و در نهایت سد دوستی میرسد و به نوعی منبع اصلی تأمین آب شرب بیش از ۲ میلیون ایرانی ساکن خراسان رضوی است که با بهرهبرداری و ساخت دو سد سلما و پاشدان این جریان به صورت جدی مختل خواهد شد اما این پایان کار نیست و طبق اعلام وزارت انرژی و آب افغانستان سدسازی روی رودخانه هریرود با ساخت دو سد «تیرپل و گفگان» ادامه خواهد داشت.
آبگیری سد پاشدان در استان هرات افعانستان در همسایگی خراسان رضوی در روزهای اخیر موجب شده بیش از پیش سیاستهای آبی افغانستان در برابر همسایگان خود به ویژه ایران مورد تحلیل قرار بگیرد و در نهایت این پرسش مطرح شود که در دپیلماسی آب با افغانستان چه کارهایی انجام دادهایم؟
آسیب در انتظار محیط زیست پاییندست سد پاشدان
روز گذشته عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور ساخت و آبگیری سد پاشدان در حوضه مرزی و مشترک هریرود را موجب کاهش جریان طبیعی این رودخانه مرزی و بروز خسارتهای اجتماعی و زیست محیطی در مناطق پاییندست به ویژه ایراد آسیب جدی در تأمین آب شرب شهر مقدس مشهد دانست و گفت: اثرات این اقدام یکجانبه طرف افغانستانی نه تنها تأمین آب شرب و بهداشت چند میلیون نفر را متأثر میکند، بلکه به آسیب گسترده به محیط زیست پاییندست نیز منجر میشود. جمهوری اسلامی ایران بارها از کانالهای دیپلماتیک اعتراض رسمی خود را نسبت به اثرات منفی فرامرزی ناشی از اقدامهای سدسازی یکجانبه طرف افغانستانی در حوضه هریرود اعلام کرده و خواهان همکاری مشترک برای ارزیابی و کاهش این اثرات و انتخاب توسعه پایدار به جای توسعه مخرب بوده است.
عدم توجه به مسئله راهبردی آب در سیاست خارجی ایران
از دیگر مقامات ایرانی که در خصوص سیاستهای آبی افغانستان در روزهای اخیر اظهار نظر کرده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران بوده که گفته است: «ساخت سد «بخشآباد» روی رودخانه «فراهرود» در افغانستان با حمایت مالی ترکیه «به زیان ایران» است و زندگی مردم سیستان و بلوچستان را متأثر میکند».
ابوالفضل ظهرهوند تصریح کرده است: «برخی کشورها مانند ترکیه، آذربایجان و قطر با استفاده از فرصت در حال فشار به ایران هستند و به جنبههای اقلیمی یا تأثیرات اجتماعی و اقتصادی این اقدامها توجهی ندارند. ایران تاکنون به مسئله آب به عنوان یک مؤلفه راهبردی در تنظیم روابط با دیگر کشورها به ویژه افغانستان توجه کافی نکرده است».
سفیر سابق ایران در کابل و مشاور رئیسجمهور در دولت دهم در امور افغانستان از گسترش «اخوانیت» در نوار شرقی مرز با افغانستان انتقاد کرده و متذکر شده: «اخوانیت که پرچمدار ضدیت با هویت ایرانی و تشیع است امروز به طرف ما آمده و طالبان هنوز از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده و این گروه پایبندی چندانی به توافقها ندارد».
ظهرهوند تصریح کرده است: «سدی که روی هریرود ساخته شد در واقع با پول هند و تأمین سیمان و مهندسی از جانب ایران بوده است و کسی در آن زمان واکنشی نشان نداد. سد کمالخان با سیمان ایران و کمک خودمان علیه خودمان ساخته شد و بعد شاهد بودیم حامد کرزای موضوع نفت در برابر آب را مطرح کرد و دیپلماسی ایران سکوت کرد، اینها اتفاقهایی است که به دلیل عدم پاسخگویی سیاست خارجی ایران و عدم توجه به نظرات کارشناسی رخ میدهد».
آیا ایران تسهیلکننده سدسازی در افغانستان است؟
نقد دیگری که توسط کارشناسان به حوزه سدسازی در افغانستان وارد میشود کمکها و تسهیلگری ایران در بخش سدسازی بوده است. این کارشناسان میگویند: پیش از تکمیل سد کمالخان در ایالت نیمروز افغانستان، روزانه تعداد زیادی بونکر سیمان از کارخانه سیمان سیستان با هدف ارزآوری به افغانستان صادر میشد، اما پس از بهرهبرداری از این بند و سد اخیری که روی خاشرود ساخته شد، صادرات سیمان به افغانستان از این پایانه مرزی کاهش یافت، اما سیمان باز هم جزو عمده کالاهای صادراتی به افغانستان از طریق مرز میلک در خراسان جنوبی به شمار میرود.
نبود توافقنامه برای تعیین حقابه ایران از هریرود
در بررسی اخبار و اسناد و تأکید کارشناسان آنچه قابل مشاهده است نبود توافقنامهای به عنوان تأمین حقابه با کشور افغانستان برای رود هریرود است.
هر چند حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه سابق ریاست جمهوری ایران در امور افغانستان چند ماه پیش گفته بود توافقاتی در زمینه حقابه ایران با حکومت طالبان صورت گرفته است و از تأمین بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از سوی افغانستان خبر داده بود اما باید گفت توافقنامه مورد اشاره مربوط به رود هیرمند و در سال ۵۱ است که افغانستان باید سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب به سمت استان سیستان و بلوچستان ایران رها کند و طالبان بر اجرای این تفاهمنامه تأکید دارد و ربطی به رود هریرود و تأمین آب سد دوستی ندارد.
روابط بینالملل بر مبنای تهاتر است
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: افغانستانیها از زمان محمد ظاهر شاه یعنی پیش از دهه ۵۰ به دنبال سدسازی بودند. سدهایی که در حال حاضر آبگیری یا ساخته میشود از ۲۰ سال پیش مشخص بوده و در این زمینه ما عکسهای ماهوارهای و اطلاعات زمینی داشتهایم و همه را میدانستیم و سدسازی در افغانستان ناگهانی نبوده است.
کامران داوری ادامه داد: ما پیش از ساختن سد دوستی باید حقابه خود را مشخص میکردیم که این اتفاق نیفتاده، چون قراردادی برای تأمین حقابه وجود ندارد. اگر میخواهیم نوک پیکان را به سمت کسی بگیریم اول کسانی هستند که سد دوستی را ساختند و آن زمان فکر تأمین حقابه را نداشتند و دوم اینکه از سال ۹۵ که سد سلما به بهرهبرداری رسید باز هم برای این موضوع فکری نشد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیگیری در دادگاهها یا مجامع بینالمللی درباره تأمین حقابه از هریرود نتیجهبخش خواهد بود، عنوان کرد: در حقوق بینالملل هیچ دادگاهی که بتواند اجبار کند وجود ندارد و حتی دادگاه لاهه آنچه حکم میدهد اجبار نیست و صرفاً حکم است فقط در برخی مواقع با تأیید شورای امنیت میتوان مواردی را پیش برد.
رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: در روابط بینالملل به ویژه در موضوع آب باید دو طرف کاری کنند که به هم تعهدات متقابل داشته باشند. زمانی که این گونه باشد در صورت خلف وعده یک طرف، طرف مقابل میتواند از تعهدات خود کم کند.
داوری افزود: به عنوان مثال اگر ما ترانزیت سرخس- چابهار را از نظر امکانات، وجود قطار و زیرساخت کامل کرده بودیم و حتی با سرمایهگذاری ایران یک خط در داخل افغانستان تا هرات یا کابل کشیده میشد و برای تجارت افغانستان این خط اصلی مورد بهرهبرداری قرار میگرفت و از طرف دیگر یک خط هم از سرخس تا مسیر جاده ابریشم قدیم به صورت کامل به مرحله اجرا میرسید و کشورهای آسیای میانه برای تجارت با هم و با دنیا از این خطوط استفاده میکردند، ما در مقابل میتوانستیم به منافع آبی برسیم و باید تأکید کرد روابط بینالملل بر مبنای تهاتر است.
وی با نقد نظر کارشناسان درباره صادرات سیمان گفت: ما اگر سیمان نمیدادیم با توجه به برنامه سدسازی افغانستانیها سیمان از جای دیگری حتی دورتر قابل تأمین بود. در حال حاضر باید نگاهمان به دیپلماسی با کشور افغانستان به صورت خاص با ایجاد مراودات بر مبنای اقتصادی باشد و دو طرف را به هم وابسته کند که برنامهها باید عملیاتی باشد.
سیاستهای آبی تأملبرانگیز ایران
هر چند اهمیت به منافع آبهای بین حوضهای باید در دستور کار کشورهای مربوط باشد اما پیشتر برخی منابع خبر از ساخت ۴۲ سد در افغانستان در سالهای گذشته داده بودند و ابراز نگرانیها درباره آبگیری سد پاشدان صرفاً راه به جایی نمیبرد، به این دلیل که دولت افغانستان از سال ۲۰۱۳ ساخت سد پاشدان در یکی از سرشاخههای رودخانه هریرود و در بالادست شهر هرات را آغاز کرده بود و آبگیری این سد هیچ گاه یک اتفاق غیرمنتظره نبوده و نیست.
بررسی سیاست ایران در برابر سیاستهای آبی افغانستان تأملبرانگیز است و این نقد به نحو صحیحی وارد است چرا با وجود آگاهی از ساخت سدهای متعدد در افغانستان هیچ گاه به دنبال پیشگیری نبودهایم و چرا در دهه ۸۰ یا حتی ۹۰ که پروژههای تکمیل سد دوستی و انتقال آب به مشهد کلید خورد در نوشتن توافقنامه بینالمللی و محکمهپسند برای تأمین حقابه خود از هریرود کوتاهی کردهایم؟
برنامه سدسازی افغانستان شاید بیش از پیش در حال پیگیری باشد اما به راستی رفتار و سیاست آبی ایران آیا تغییر خواهد کرد یا همچنان باید به اظهار نظرهایی در این خصوص اکتفا کرد.
داوری افزود: به عنوان مثال اگر ما ترانزیت سرخس- چابهار را از نظر امکانات، وجود قطار و زیرساخت کامل کرده بودیم و حتی با سرمایهگذاری ایران یک خط در داخل افغانستان تا هرات یا کابل کشیده میشد و برای تجارت افغانستان این خط اصلی مورد بهرهبرداری قرار میگرفت و از طرف دیگر یک خط هم از سرخس تا مسیر جاده ابریشم قدیم به صورت کامل به مرحله اجرا میرسید و کشورهای آسیای میانه برای تجارت با هم و با دنیا از این خطوط استفاده میکردند، ما در مقابل میتوانستیم به منافع آبی برسیم و باید تأکید کرد روابط بینالملل بر مبنای تهاتر است.
وی با نقد نظر کارشناسان درباره صادرات سیمان گفت: ما اگر سیمان نمیدادیم با توجه به برنامه سدسازی افغانستانیها سیمان از جای دیگری حتی دورتر قابل تأمین بود. در حال حاضر باید نگاهمان به دیپلماسی با کشور افغانستان به صورت خاص با ایجاد مراودات بر مبنای اقتصادی باشد و دو طرف را به هم وابسته کند که برنامهها باید عملیاتی باشد.
سیاستهای آبی تأملبرانگیز ایران
هر چند اهمیت به منافع آبهای بین حوضهای باید در دستور کار کشورهای مربوط باشد اما پیشتر برخی منابع خبر از ساخت ۴۲ سد در افغانستان در سالهای گذشته داده بودند و ابراز نگرانیها درباره آبگیری سد پاشدان صرفاً راه به جایی نمیبرد، به این دلیل که دولت افغانستان از سال ۲۰۱۳ ساخت سد پاشدان در یکی از سرشاخههای رودخانه هریرود و در بالادست شهر هرات را آغاز کرده بود و آبگیری این سد هیچ گاه یک اتفاق غیرمنتظره نبوده و نیست.
بررسی سیاست ایران در برابر سیاستهای آبی افغانستان تأملبرانگیز است و این نقد به نحو صحیحی وارد است چرا با وجود آگاهی از ساخت سدهای متعدد در افغانستان هیچ گاه به دنبال پیشگیری نبودهایم و چرا در دهه ۸۰ یا حتی ۹۰ که پروژههای تکمیل سد دوستی و انتقال آب به مشهد کلید خورد در نوشتن توافقنامه بینالمللی و محکمهپسند برای تأمین حقابه خود از هریرود کوتاهی کردهایم؟
برنامه سدسازی افغانستان شاید بیش از پیش در حال پیگیری باشد اما به راستی رفتار و سیاست آبی ایران آیا تغییر خواهد کرد یا همچنان باید به اظهار نظرهایی در این خصوص اکتفا کرد.
نظر شما