به گزارش قدس آنلاین، در چند روز اخیر بهرنگ علوی با انتشار یک ویدئو هیجانی در صفحه اینستاگرام خود خبر از تهدیدی علیه خودش دارد. این بازیگر در ویدیویی که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود یک عروسک مرموز در دست داشت. قضیه از این قرار بود که او در چند استوری دنباله دار، عروسکی سفید رنگ و با هیبتی بسیار ترسناک را نشان می داد که یکبار زیر شیشه پاک کن ماشینش پیدا شده بود، یکبار دیگر مدعی شد که شیشه ماشین را شکسته اند و عروسک را همراه با یادداشت مرموزی داخل داشبورد گذاشته اند و به او آدرسی داده اند که به آنجا برود و نهایتا با دوستش به آن آدرس عجیب رفته بودند.
بعد از پست اینستاگرامی وحیده محمدی فر، همسر داریوش مهرجویی از تهدید شدنشان توسط یک مهاجم و قتل دلخراش این دو هنرمند چند روز بعد از آنچه وی در فضای مجازی منتشر کرده بود، نگرانی ها بابت تهدید جان هنرمندان شدت گرفت بنابراین در چنین شرایطی این شیوه تبلیغاتی، اخلاقی نیست زیرا باعث نگرانی مردم و تشویق اذهان عمومی می شود.
برخی کاربران فضای مجازی، اتفاقات پیش آمده برای بهرنگ علوی را تهدیدی جدی و واقعی بر ای او می دانستند، در حالی که برخی دیگر آن را تنها یک شوخی یا اقدامی نمایشی برای جلب توجه بیشتر در فضای مجازی میپنداشتند، در هر صورت این اتفاق نشان می دهد که چگونه فضای مجازی میتواند بر درک و تفکر افراد تأثیر بگذارد و حتی واقعیت و غیرواقعیت را به هم بیامیزد و باعث گمراهی شود.
سرانجام انتشار تیزر سریال ازازیل که بهرنگ علوی هم از بازیگران آن است گره از راز عروسک اسرار آمیز گشود و مشخص شد کل این داستان با هدف تبلیغ یک سریال ترسناک بوده است. اگرچه پربیینده شدن استوری های بهرنگ علوی باعث شد که نام این سریال بر سر زبانها بیفتد و عده ای این شیوه تبلیغاتی خلاقانه را تحسین کنند اما آنچه اهمیت دارد احترام به مرزهای اخلاق و حریم روانی مردم است.
این ماجرا حتی صدای حسن فتحی کارگردان سریال «ازازیل» را هم درآورد و او با انتشار متنی در صفحه اینستاگرام خود به جنجال تبلیغاتی بهرنگ علوی واکنش نشان داد.
کارگردان سریال «ازازیل» در واکنش به کمپین تبلیغاتی پرحاشیه این سریال که توسط بهرنگ علوی اجرا شد طی پستی در صفحه اینستاگرامش نوشت:« بارها در گفت و گو با همکاران و رسانهها بر این نکته تأکید کردهام که جنس تبلیغات رسانه ای پلتفرمها باید با شرایط روحی و ذهنی جامعه منطبق و همسنگ باشد، از ماجرای تبلیغی پیشامد کرده تا دیشب کاملاً بیخبر بودم و اساساً نیازی به این دست از تبلیغات نمیبینم؛ عطر آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید!»
درست است که فضای مجازی یکی از مهمترین ابزارهای اصلی برای تبلیغات است اما نباید به محملی برای سوءاستفاده از مخاطبان و جریحه دار کردن عواطفشان تبدیل شود. به نظر می رسد که حاشیهسازی و قصه های دروغ در این فضا به یک استراتژی تبلیغاتی رایج در میان بلاگرها و سلبریتی ها تبدیل شده است اما باید توجه داشت که هنرمندان و سلبریتیها در برابر حقظ امنیت روانی مردم، مسئولیت دارند پس نباید به بهای بیشتری دیده شدن با عبور از مرزهای اخلاقی، تیغ بدنامی و دروغگویی را به جان بخرند.
نظر شما