پیدا کردن مرهم برای زخمهای تیمی که در چنبره فانوس بهدستان ادنوک لیگ محاط شده بود، کار سادهای به نظر نمیرسد، سکاندار ایرانی اما به سوسوی ستارههای کوچک در آسمان شرجه ایمان دارد و در برابر ریزپرسی خبرنگاران با اطمینان از بقای خفاشها در ادنوک سخن میگوید.
حالا دیگر مأموریت صعبناک فرهاد مجیدی در آنسوی امارات متحده عربی کلید خورده و او برای تبدیل نشدن به یک گزینه سوخته گریز و گزیری ندارد جز آنکه سرخها را نگه دارد و با پلنهای خود کاری کند که آب از سر بطائح نگذرد.
مهمترین آلترناتیو موسیو موسیمانه برای آنکه اثبات کند سماجتی برای پیوستن به لشکرگاه آبی ندارد، زیر چادر شایعات نبض لشکری محتضر را در دست گرفته و به این میاندیشد با ممانعت از سقوط آزاد البطائح دوباره شمایل یک نجاتدهنده را در قاب چشمها بنشاند و دوباره با شوقی وصفناپذیر، گیسوان بلند تقدیر را ببافد.
کلمات بازیگوش راهی به خلوت و جلوت فرهاد مجیدی ندارند و او درنهایت جدیت در بدایت یک دوئل نفسگیر به این میاندیشد با متوقف کردن الوحده، الاهلی و العین سه تیم قدرتمند لیگ در سه ایستگاه پیش رو، روزگار را به بازی بگیرد و در اوج هق هق خفاشها لبخند را بر گوشه لبان مغمومها بنشاند.
اینک سرنوشت به گونهای رقم خورده، فرهاد که در جامه رهبری اتحاد کلبا شکست سنگینی از البطائح خورد و حکم برکناری خود را از دست دشداشه پوشها گرفت، در گذر زمان به روی قاتلان خود آغوش بگشاید و دستش را دور گردن پارتیزانهای سرخورده شارجه بیندازد و اعتماد به نفس را به یک فوج توپچی خسته از ناکامی هدیه دهد.
همه چیز برای آمدن طوفان در سرزمین بی باد و باران آماده است و فرهاد مجیدی پس از مدتها پستونشینی قصد دارد بدون دستپاچگی ارتش برزخی کلبا را از دالانهای تشویش عبور دهد و در پایان یک فصل دوزخی از فروچکیدن تیم سیزده ساله ادنوک لیگ جلوگیری کند تا دوآتشههای البطائح زانوهایشان را در آغوش نگیرند و اندوه سکوها را با شادی و شبنم تاخت بزنند.
صبر میکنیم تا ببینیم آیا سناریوهای پیچیده مردی که روزگاری گردان آبی را به چکاد قلهها رساند و از استقلال تیمی بیشکست ساخت، افاقه خواهد کرد و ورقها در اردوگاه البطائح برمی گردند؟ آیا فرهاد و پسرانش اطمینان خاطر را برای مالکان بورژوای البطائح به ارمغان خواهند آورد؟ آیا با دعای خیر سینهچاکانی که از نتایج نومیدکننده تیم محبوب خود به ستوه آمدهاند فصل تازهای از اتفاقات در هیاهوی یک لیگ پر خرج و برج رقم خواهد خورد؟ وقتی شکیبایی از ذهن و ضمیر رهبر چهلوهشت ساله قائمشهری جُم نمیخورد و با عزم جزم شده از افقهای روشن حرف میزند، لابد روزهای روشنی در راه است. هر چه هست دورتر از این خاک، گرمبادها خبر از تغییر فصل میدهند، درست در هنگامهای که گوران تومیچ به هالیدی رفته تا یک ایرانی باپرنسیب وظیفه هدایت شناورهای قرمز را در فراسوی خلیج فارس بر عهده بگیرد.
نظر شما