آینه و تمایز میان تصویر و حقیقت
گاهی انسان در مقابل آینه قرار میگیرد و ممکن است آنقدر غرق در تصویر خود شود که تفاوت میان تصویر و خودِ حقیقی را فراموش کند. در این لحظه، ممکن است حتی تصویر در آینه را به عنوان خودِ واقعی تلقی کرده و هیچ فاصلهای میان آن دو نبینید. در این وضعیت، ممکن است انسان بهطور ناخودآگاه و بدون اینکه آن را درک کند، با تصویر در آینه صحبت کرده و خواستههای خود را بیان کند، گویی که آن تصویر همان شخص واقعی است.
در این وضعیت، آنچه در آینه منعکس شده، صرفاً یک بازتاب از واقعیت است، اما ذهن فرد نمیتواند آن را از حقیقت جدا کند. این تمایز میان تصویر و حقیقت میتواند برای ما یک درک ساده از رابطه انسان با اهلبیت علیهمالسلام ایجاد کند.
اهلبیت علیهمالسلام؛ آینههای حقیقت الهی
اهلبیت علیهمالسلام دقیقاً همچون آینهای هستند که صفات الهی را به کمالترین شکل ممکن منعکس میکنند. در واقع، آنان واسطههایی هستند که نور خداوند را بهطور مستقیم به خلق میرسانند، بدون آنکه هیچ فاصلهای میان خداوند و بندگانش ایجاد کنند. به همین دلیل، در حالی که انسان در حضور اهلبیت قرار میگیرد، میتواند به درک و فهم عمیقتری از خداوند برسد و در حقیقت، از طریق اهلبیت، نور الهی به انسان منتقل میشود.
این موضوع در بسیاری از آیات و احادیث آمده است که اهلبیت(ع) بهعنوان واسطههایی میان خالق و مخلوق عمل میکنند، بهگونهای که از نظر معرفتی هیچ جدایی و فاصلهای میان خداوند و بندگان در حضور اهلبیت(ع) وجود ندارد. آنان تجلیگاههای الهیاند که صفات و نور خداوند را بهطور کامل و بیواسطه به انسانها میرسانند.
أنصار الله و پیوند معنوی با خداوند
در حدیث معروف آمده است که خداوند، آدم را به صورت خود آفرید و این خود بهعنوان یک راهنمایی برای درک این نکته است که انسان در حضور اهلبیت علیهمالسلام میتواند به شناخت عمیقتری از خداوند دست یابد. همچنان که در قرآن و احادیث آمده است، اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان أنصار الله شناخته میشوند؛ آنان کسانی هستند که بازتاب کامل صفات الهیاند و در پیوند با آنها، انسان به خداوند نزدیکتر میشود.
در این مسیر، اگر انسان پیوند عمیقی با اهلبیت برقرار کند، نه تنها بهعنوان یک پیرو صرف، بلکه بهعنوان أنصار الله (یاران خدا) شناخته میشود. این پیوند عمیق به معنای فهم و درک حضور خداوند در اهلبیت است، نه تنها اطاعت از دستورات آنها.
از حزبالله تا أنصار الله
اگر به اهلبیت علیهمالسلام تنها بهعنوان واسطههایی برای صدور دستورات الهی بنگریم و میان خداوند و اهلبیت جدایی قائل شویم، در این صورت به مفهوم حزبالله نزدیک میشویم که تنها اطاعت از دستورات اهلبیت را دنبال میکند. اما اگر حقیقت اهلبیت علیهمالسلام را درک کنیم و پیوند خود را با آنان بهگونهای برقرار کنیم که خداوند را در ایشان ببینیم، آنگاه بهعنوان أنصار الله شناخته میشویم.
در آیه 56 سوره مائده «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُون» نیز به این نکته اشاره شده است که کسانی که خداوند و رسولالله را اطاعت میکنند و همچنین کسانی که با اهلبیت ایمان دارند، در حقیقت حزبالله هستند و برترین پیروان خداوند بهشمار میروند. این پیوند و درک معنوی میان انسان و اهلبیت(ع) موجب میشود تا فرد از آنچه در ظاهر بهعنوان دستور و دستورات دیده میشود فراتر رفته و به یک ارتباط مستقیم و معنوی با خداوند دست یابد.
حجابها و تجلی نور الهی در اهلبیت
زیارت رجبیه نیز بهوضوح به این مفهوم اشاره دارد که امامان معصوم علیهمالسلام بهعنوان حجابهایی هستند که نور و صفات الهی را به خلق منتقل میکنند. حجاب به معنای پردهای است که از یکسو مانع نمیشود و از سوی دیگر، دسترسی به حقیقت را تسهیل میکند. همانطور که حجاب در معنای لغویاش به معنای چیزی است که میان دو طرف قرار میگیرد و مسیر را برای دیدن و درک حقیقت آسانتر میکند، اهلبیت علیهمالسلام نیز بهعنوان حجاب میان انسان و خداوند عمل میکنند، بدون آنکه مانعی میان آنها ایجاد کنند.
این حجابها که تجلی نور الهی هستند، در حقیقت هیچ فاصلهای میان بنده و خداوند نمیگذارند بلکه دسترسی به فیض الهی را تسهیل کرده و به انسان امکان میدهند تا بدون هیچگونه واسطهای، نور خداوند را درک و دریافت کنند.
اهلبیت علیهمالسلام همانند آینههایی هستند که حقیقت الهی را بهطور کامل منعکس میکنند. آنها نه تنها واسطههایی میان خداوند و بندگان بلکه تجلیگاههای نور خداوند هستند که هیچگونه فاصلهای میان بنده و خداوند نمیگذارند. از اینرو، شناخت اهلبیت بهعنوان بازتابهای کمالی خداوند، انسان را به درک عمیقتری از خداوند رهنمون میشود و او را از صرف اطاعت دستورات اهلبیت فراتر میبرد و به جایگاهی میرساند که در آن، انسان أنصار الله میشود.
نظر شما