حقیقت این است که راه یافتن مسعود پزشکیان به پاستور و روی کار آمدن یک دولت با گرایش اصلاحطلبانه در ایران و از سوی دیگر انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده دوباره بحث مذاکره به ویژه مذاکره با آمریکا را به بحث داغی در کشور تبدیل کرده است. فارغ از اینکه مذاکرات چه نتیجهای خواهد داشت و در شرایط کنونی کشور و منطقه، این رویکرد تا چه اندازه میتواند مفید باشد خوب است ابتدا بدانیم باید در مذاکرات نسبت به آمریکا که آن را نمود عینی استکبار جهانی میدانیم چه رویکردی اتخاذ کرده و چه اهدافی از مذاکره داشته باشیم.
رهبر معظم انقلاب در سخنان دیروز خود در جمع مسئولان و مردم به مناسبت عید مبعث به طور خاص در بخشی از بیانات خود به این مورد اشاره کردند و فرمودند: امروز آن توصیفی که ما برای استعمار و استکبار میکنیم، مصداق اتمّ آن دولت آمریکاست. باطن خبیث و دشمنیها و کینههای آنها پشت لبخندهای دیپلماسی پنهان است و باید در مقابل این حقایق، چشمان خود را باز کنیم و به تعبیر قرآن، به دنبال دوستی پنهانی با آنها نباشیم. باید مراقب باشیم با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله میکنیم و حرف میزنیم.
اثبات بیاعتمادی به آمریکا
بیانات اخیر حضرت آیتالله العظمی خامنهای را میتوان نوعی انذار و هشدار به دولت چهاردهم برای عدم سادهانگاری در ورود به هر نوع گفتوگو با طرف غربی به ویژه آمریکای ترامپ تعبیر کرد. حضرت آیتالله العظمی خامنهای البته در دولتهای گذشته و به ویژه دهه ۹۰ که بحث مذاکرات هستهای در جریان بود به بیان رهنمودهای خود پرداختند که بر چند محور استوار بود: ایران اهل مذاکره منطقی و از موضع برابر است، عدم اعتماد به غرب و آمریکا، عدم خوشبینی به مذاکره با غرب، ضرورت جدایی مذاکرات هستهای از دیگر پروندههای موجود و... . ایشان درباره عدم اعتماد به مذاکره با غرب میفرمایند: «بعضی از مسئولین و دولتمردان فکر میکنند در قضیهی هستهای ما با آمریکاییها مذاکره کنیم موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ اما خوشبین نیستم».
( بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی ۱۳۹۲/۱۱/۲۸). یا در جایی دیگر میفرمایند: «امروز روزگارِ همه چیز است. روزگار مذاکره هم هست؛ باید در مذاکره قوی بود و جوری باید مذاکره کرد که بعد سرمان کلاه نرود. بعضی خیال میکنند که مذاکرهی با آمریکا مشکلات کشور را حل میکند؛ این اشتباه بزرگی است، صد درصد اشتباه میکنند. طرف مقابل، نشستن ما پشت میز مذاکره و قبول مذاکره از سوی ایران را به معنای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی میداند». ( بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان ۱۳۹۸/۰۸/۱۲) . «ما به هیچ وجه تجربهی تلخ مذاکرهی چند سال اخیر مذاکرات هستهای با آمریکا را تکرار نخواهیم کرد». (دیدار نخستوزیر ژاپن با رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۸/۰۳/۲۳). «آدم میبیند و میشنود او که میگوید مذاکره، در داخل هم بعضیها میگویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سَم است. تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست، با این دولت کنونی آمریکا، یک سم مضاعف است». (بیانات در دیدار مسئولان نظام ۱۳۹۸/۰۲/۲۴). «اینها (آمریکا و کشورهای اروپایی) مذاکره هم که میکنند، مذاکرهشان آمیختهی با دغل و فریبکاری است؛ آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند، اینها همانها هستند؛ تفاوتی نمیکنند؛ لباس عوض میکنند؛ این دست چدنی است که پوشش مخملی و دستکش مخملی را بیرون میآورد». (خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۹۸/۱۰/۲۷).
در کنار تأکید بر بیاعتمادی به غرب ضرورت دریافت منافع برای کشورمان هم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است: «ما به مسئولین گفتیم به مردم هم عرض میکنیم، این است که در این جزئیات مذاکرات اتفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یک جا بایستی لغو بشود. اینها هیچ قابل اعتنا و قابل قبول نیست». (بیانات در دیدار مداحان
اهل بیت(ع) ۱۳۹۴/۰۱/۲۰). «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود». (نامه رهبر معظم انقلاب به رئیسجمهور درباره الزامات اجرای برجام ۱۳۹۴/۰۷/۲۹)
ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میکنند، مذاکرهی با آمریکا صرفاً در قضیهی هستهای است و لاغیر، این را همه بدانند. ما دربارهی مسائل منطقهای با آمریکا مذاکرهای نمیکنیم». (بیانات در حرم مطهر رضوی ۱۳۹۴/۰۱/۰۱).
دست چدنی با دستکش مخملی
با توجه به تجربه برجام، محور بیانات رهبر معظم انقلاب در دهه ۱۳۹۰ تأکید بر بیاعتمادی به آمریکاست. ایشان پس از روی کار آمدن دولت شهید رئیسی به ویژه بر استفاده از تجربههای گذشته برای عدم تکرار اشتباه در مذاکره تأکید کرده و فرمودند: «دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب. (بیانات در آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم ۰۶/۰۵/۱۴۰۰). ایشان در جایی دیگر و در دوران اغتشاشات موسوم به زن، زندگی، آزادی فرمودند: «میگویند برای اینکه بتوانید این اغتشاشها را که در این چند هفته راه انداختهاند در کشور، تمام کنید و ساکت کنید باید مشکلتان را با آمریکا حل کنید؛ خب با آمریکا چه جوری مشکل حل میشود؟ این پرسش واقعی است، جدی است». سپس ایشان با اشاره به تجربه مذاکره با آمریکا در دهه ۶۰ و بدقولی آمریکاییها در آن زمان فرمودند: «بله، مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل میکند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم؛ نه یک بار؛ آمریکاییها به یک بار باج هم قانع نیستند؛ امروز باج بدهیم، فردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم؛ پسفردا میآیند یک باج دیگر میخواهند». در جایی دیگر هم فرمودند: «تجربه نشان داد مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمیکند». (بیانات در دیدار بسیجیان ۱۴۰۱/۰۹/۰۵)
اتحاد بر سر دشمن مشترک
بحث مذاکره با آمریکا مختص دهه اخیر نیست. رهبر معظم انقلاب در دهههای ۷۰ و ۸۰ و هنگام ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد نیز به این موضوع اشاراتی داشتهاند که میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد؛ یکی منطق مذاکره و دیگری دلایل اصرار آمریکاییها به این موضوع. «اینکه دائماً میگویند ایران میخواهد با آمریکا مذاکره کند؛... هدف، چند چیز است: یکی اینکه اینها میخواهند آن چیزی را که تا امروز وسیلهی وحدت ملت ایران بوده است، به وسیلهی اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر اینکه میدانستند دولت آمریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی آمریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار میگذاشتند و متحد میشدند. مقابلهی با آمریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها میخواهند با این جنجالها، همین وسیلهی وحدت را، به وسیلهی اختلاف تبدیل کنند. این علیه آن، آن علیه این. این بگوید مذاکره، آن بگوید مذاکره چه فایدهای دارد؛ آن یکی بگوید چه ضرری دارد؟ یک عده از این طرف بحث کنند، یک عده از آن طرف بحث کنند! و اینها هم این وحدت عظیم ملی را که ملت ایران در مقابلهی با حضور دشمن دارد، به اختلاف ملت ایران تبدیل کنند». (بیانات در خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۶/۱۰/۲۶)
با مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره با غرب از ابتدای سال ۶۸ تا به امروز میتوان چند نکته مهم را یافت؛ ابتدا اینکه مذاکره با آمریکا نفعی ندارد و مشکلات کشور از این راه حل نخواهد شد (هر چند برای تجربهاندوزی و احترام به نظر دولت میتوان آن را امتحان کرد). البته رهبر معظم انقلاب با یادآوری تاریخ و تجربیات گذشته همیشه سعی در تبیین این موضوع داشته و دارند.
دوماً اینکه اگر وارد مذاکره با آمریکا شدید باید مواظب بود چون میز مذاکره برای آمریکاییها معنای بده بستان ندارد و بیشتر راهی است برای تحمیل خواستههای خود. اما همچنان راه مذاکره باز است. سوم اینکه «قوی شدن» و «نگاه به داخل» پیشنهاد همیشگی ایشان برای حل مشکلات کشور است.
برای اثبات این مدعا میتوان به سخنان سالهای گذشته ایشان در این خصوص اشاره کرد اینکه میفرمایند: «مذاکرهی در سایهی تهدید و فشار، مذاکره نیست. در تبلیغات وانمود میکنند که اگر ایران با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است که با وعدهی برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکرهی با آمریکا پیدا کند. تصور آنها این است که ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمدهاند، پدرشان دارد درمیآید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوییم خیلی خوب، بیایید مذاکره کنید تا تحریم را برداریم، یکهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند که بله بیایید مذاکره کنیم. تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بکنم. هدف تحریمها چیز دیگری است. هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامی است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقی باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت».
خبرنگار: مجید کمالیزاده
۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۳
کد خبر: ۱۰۴۵۴۷۶
مذاکره با غرب از سوی جمهوری اسلامی ایران خوب و سنجیده است یا بد و غیرقابل توجیه؟ این پرسشی است که احتمالاً هر کدام از ما درباره آن موضع و البته نقطه نظراتی داشته باشیم.
![به دیوار سست بنیاد مذاکره با آمریکا تکیه نزنیم به دیوار سست بنیاد مذاکره با آمریکا تکیه نزنیم](https://media.qudsonline.ir/d/2023/09/18/4/1249456.jpg?ts=1695108602000)
زمان مطالعه: ۷ دقیقه
نظر شما