محلی در دل جنگلهای هیرکانی که بوی تعفن زباله تا کیلومترها فضای تنفس را ناخشنود کرده و سرازیر بودن شیرابههای تیره، خاک را بیمار و سفرههای زیر زمینی را آلوده رنگ نامطلوب و املاح غلیظش کرده و حال وخیم درختان مجاورش منظرهای نازیبا به جنگلهای انبوه بخشیده، دامهای اهلی از نقاط نامحصور خود را به انبوه زباله رسانده و در رقابت با حیوانات وحشی، تغذیه کثیف دارند.
بوی سایت زباله آزادشهر در استان گلستان تا کیلومترها دورتر از آن به مشام میرسد؛ همین بو در سایت پسماند سراوان در گیلان و سایت پسماند عمارت آمل و دیگر دفنگاههای شمالی نیز به مشام میرسد.
در شیرگاه سوادکوه شمالی البته وضعیت از حد قرمز گذشته و نهری از شیرابه جاری دل طبیعت شده، محیطی نامحصور با کوهی از زباله متعفن، غدهای بدخیم در دل جنگلهای سبز به وجود آورده است اما مسئله فقط بو نیست! شیرابههای ویرانگر، جنگل و رودخانه را دربر گرفته و تهدیدی است برای آبهای جاری و زیرزمینی و بنا بر گفته مسئولان سازمان محیط زیست «استانهای شمالی با توجه به درجه حرارت و رطوبت شرایط دفن را ندارند.»
در حال حاضر بخشی از زبالههای مازندران به استان مجاور برده میشود اما این انتقال هم مشکل را حل نکرده است. مشکلات کارخانه کود آلی در گیلان زیاد است و زبالهسوزی هم در کار نیست. از سویی مازندران دو زبالهسوز دارد که هنوز به جدیت کار نمیکنند و حتی شنیدهها از نرسیدن زباله به زبالهسوز نوشهر حکایت دارند. اینها نمونههای کوچکی است از مشکلی بزرگ که با دستور و تهدید حل نمیشود.
فعالان محیط زیست گیلان و مازندران طرحهای فعلی مدیریت پسماند را بینتیجه و ناشی از سوءمدیریت میبینند و سازمان محیط زیست هم خلأ قانونی و بیتوجهی ارگانهای متولی مانند وزارت کشور را در این روند تأثیرگذار میداند.
تلاشهای بی فرجام
به اعتقاد جمعی از کارشناسان محیط زیست در غرب مازندران، انباشت زباله در جنگلهای شمال، نوعی تلاش آگاهانه برای تخریب محیط زیست است و تداوم بی توجهی به این مهم، پیامدهای زیانباری دارد.
به باور این کارشناسان، انباشت زباله در جنگلهای شمال موجب خشک شدن گونههای درختی، نفوذ شیرابهها، فرسایش خاک، آلودگی مخازن آبهای زیرزمینی و نابودی حیات وحش میشود. اکنون حدود ۵۰ واحد دفع زباله به وسعت ۳۰۰ هکتار در جنگلهای شمال وجود دارد که روزانه به طور میانگین بیش از ۳ هزار تن زباله در آن دپو و دفن میشود.
در سالهای اخیر چند اتفاق افتاد که یکی از آنها راهاندازی کارخانه زبالهسوز نوشهر و ساری بود که در حال حاضر کارخانه زبالهسوز نوشهر تا حدود زیادی شروع به کار کرده، اما میدانیم زبالهسوزی به تنهایی راهحلی برای مشکل پسماند مازندران نیست. آن هم در شرایطی که بعد از سالها هنوز این کارخانهها بهدرستی کار نمیکنند و نمیدانیم آیا با وجود این حجم زباله ناخالص امکان زبالهسوزی مهیا میشود یا خیر؟
انباشت زباله در جنگلهای شمال موجب خشک شدن گونههای درختی، نفوذ شیرابهها، فرسایش خاک، آلودگی مخازن آبهای زیرزمینی و نابودی حیات وحش میشود. اکنون حدود ۵۰ واحد دفع زباله به وسعت ۳۰۰ هکتار در جنگلهای شمال وجود دارد که روزانه به طور میانگین بیش از ۳ هزار تن زباله در آن ذخیره و دفن میشود
از سوی دیگر ما ۶ کانون اصلی زباله در استان داریم که یا کنار رودخانههاست، یا در مراتع و جنگلها. این یعنی آب هم در استان آلوده شده و ما نه آب روان سالمی داریم و نه آبهای زیرزمینی استان از شر شیرابهها در امان ماندهاند.
از سوی دیگر پروژههای ناتمام و غیرقابل استفاده در استان هم کم نبوده؛ نمونه آن کارخانه کمپوست بهشهر است که حدود ۶ سال قبل ساخته شد و یک سال بعد از ساخت معلوم شد که مشکل رفع شیرابه دارد و در نتیجه از آن زمان تاکنون کار در آن تعطیل شد. همچنین قرار بود در قائمشهر هم یک کارگاه تولید کمپوست راهاندازی شود که آن هم راه به جایی نبرد و در نتیجه بحران زباله در استان به همان شکل قبلی ادامه یافت.
مدفون شدن جنگلهای شمال
بر اساس گزارشهای سازمان مدیریت پسماند شهرداریها و استانداریهای گیلان و مازندران در استان گیلان، بهویژه در شهرهایی مانند رشت، میزان تولید روزانه پسماند بهطور تقریبی هزارو۵۰۰ تن در روز است. در استان مازندران، شهرهایی مانند ساری و بابل نیز مشابه همین وضعیت را دارند و میزان تولید پسماند به حدود هزارو۲۰۰ تا هزارو۵۰۰ تن در روز میرسد.
یکی از بزرگترین معضلات محیط زیستی در شمال ایران، وجود پسماندهای پلاستیکی است. در استانهای شمالی، با توجه به افزایش مصرف محصولات پلاستیکی بهویژه در میان گردشگران، این نوع پسماندها به شدت در سواحل دریای خزر و مناطق طبیعی انباشته میشوند.
طبق گزارشها، در استان مازندران تنها در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۰ هزار تن پسماند پلاستیکی جمعآوری شده که بخش عمدهای از آن در سواحل و مناطق شهری بود.
چه باید کرد؟
بازیافت زباله یکی از سادهترین و درآمدزاترین راهها برای رفع معضل بزرگ پسماند است، در حالی کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای درحالتوسعه نزدیک به ۷۰ درصد زبالههای تولیدی خود را بازیافت میکنند که این میزان در کشور ما به کمتر از ۲۰ درصد میرسد، آماری که نتایج زیانبار زیستمحیطی را در پی خواهد داشت و نظیر آن را میتوان در «سراوان گیلان» جستوجو کرد.
در طول دهههای گذشته بسیاری از کشورها نسبت به مضرات این معضل آگاه شده و مدیریت آن را در دستور کار قرار دادهاند. این اقدامات نتایج خوبی داشته و حالا زباله در حکم طلایی است که به منبع درآمد بسیاری از کشورها و حتی خانوادهها تبدیل شده است.
اما آمارها وضعیت خوبی از کشور ما در این حوزه نشان نمیدهد. هنوز بسیاری از ابتداییترین اقدامات مدیریت پسماند که یکی از آنها «تفکیک از مبدأ» است در ایران بهدرستی اجرایی نشده و از سوی دیگر، تولید و انباشت زبالهها تصاعدی و رو به افزایش است.
رفتار کشورهای دنیا با زباله
آلمان بالاترین نرخ بازیافت را در جهان دارد. اتریش در رتبه دوم است و پس از آنها، کره جنوبی و ولز جای میگیرند. هر چهار کشور ۵۲ تا ۵۶ درصد از زبالههای شهریشان را بازیافت میکنند. سوئیس در رتبه پنجم قراردارد و تقریباً نیمی از زبالههای شهریاش را بازیافت میکند. برخی کشورها همچون ولز، اهداف جاهطلبانهای دارند. این کشور در نظر دارد تا سال ۲۰۵۰ میزان زباله خود را به صفر برساند.
آلمان پیشتاز در بازیافت
سیستم Green Dot یکی از موفقترین اقدامات ابتکاری جهان در زمینه بازیافت است. این یک برچسب اجباری است که کارخانهها و خردهفروشها برای حک کردن آن روی محصولاتشان، مبلغی را میپردازند. هر چه بستهبندی محصول تولیدی بیشتر باشد، این نرخ بالاتر است.
این سیستم هوشمندانه سبب شده کاغذ، شیشههای نازک و فلزات کمتری برای بستهبندی مصرف شود. نتیجه شگفتانگیز بوده است: یک میلیون تن زباله کمتر در هر سال. در آلمان شیشهها بر حسب رنگشان جداسازی میشوند. در هر محله سطلهایی یافت میشود که برای دفع شیشههای سبز، شفاف و قهوهای سوراخهای متفاوتی دارد.
سطلهای دیگری نیز معمولاً دم در خانهها تعبیه میشوند و آنها هم بر اساس رنگ کدبندی شدهاند: سبز، آبی، زرد، قهوهای و خاکستری که هر کدام مخصوص یک نوع زبالهاند.
اگر سطل نباشد، مردم باید از کیسههایی به همین رنگ استفاده کنند. سطلها بر اساس یک برنامه زمانبندی منظم تخلیه میشوند. هر روز مخصوص یک نوع زباله است. این کشور هزینه دفن زباله را از مردم دریافت میکند. هزینه خالی کردن یک سطل ۶۰ لیتری، حدود ۸ دلار است، اما بازیافت همیشه رایگان است.
تأمین انرژی با زباله
انرژی یک چهارم از یک میلیون خانه موجود در سوئد، از سوزاندن زباله تأمین میشود. سوئدیها از زبالههای شهری برای ایجاد گرما و الکتریسیته استفاده میکنند و بهتازگی با وضعیت دشواری روبهرو شدهاند: کمبود زباله. خوشبختانه نروژ به کمک آمده و زبالههایش را به این کشور صادر میکند. سوئدیها در قبال بازیافت این زباله پول میگیرند و آن را به انرژی پاک تبدیل میکنند. آنها زباله را به چشم یک ماده اولیه میبینند؛ ۷۰۰ کیلوگرم زباله به بیش از ۲۵۰ کیلو انرژی و سوخت تبدیل میشود. اما اگر دیگر کشورها از صادرات زباله به سوئد دست بردارند، این سیستم از کار نمیافتد. آنها میتوانند سوخت زیستیشان را جایگزین این زبالههای وارداتی کنند.
زباله بدهید و دارو بگیرید
دکتر گامالا البینسید بر این باور است بین سلامت عمومی و این واقعیت که کمتر از نیمی از ۵۵ هزار تن زباله تولیدی در شهر مالانگ جمعآوری میشود، رابطه مستقیمی وجود دارد. او طرح بیمه درمانی زباله را در اندونزی مطرح کرده که در آن زباله به عنوان پول مبادله میشود و مردم در ازای آن، از خدمات درمانی و دارو بهرهمند میشوند بنابراین زباله جمعآوری شده، بازیافت میشود و پول آن به شبکه مراقبتهای بهداشتی بازمیگردد.
اقتصاد زباله
در ایران روزانه حدود ۵۸ هزار تن زباله تولید میشود که ۸ هزار تن از آن سهم تهران است. سرانه تولید زباله در هر روز ایران ۲ و نیم برابر متوسط جهانی یعنی حدود ۷۱۰ گرم است. بر اساس اعلام سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، ۷۵ درصد از زبالههای تولیدی کشور به خاطر دفن غیربهداشتی سالانه حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان به محیط زیست خسارت وارد میکند، این در حالی است که در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته پسماند به عنوان منبع درآمد دولت و شهرداریها محسوب میشود. ارزش بازیافت زباله در چین ۴۰ میلیارد دلار است. چینیها از واردات زباله سودهای کلانی کسب میکنند. در حالی که بازیافت زباله در برخی کشورهای پیشرفته به ۷۰ درصد رسیده است، در ایران حدود ۱۷ درصد زبالهها بازیافت میشود. یکی از مهمترین موضوعاتی که کشورهای پیشرفته به آن توجه کردهاند مسئله آموزش پسماند به افراد است.
نظر شما