وقتی چیزی برای نوشتن ندارم، از سر تفریح یا بیایده بودن سراغ کانالهای روزمرگی میروم و آنقدر از یکی به دیگری نقب میزنم تا بالاخره طعمهای برای نوشتن پیدا کنم. آخر، نوشتن اصلاً کار سادهای نیست و چند مرحله دارد که سختترین آن پیدا کردن ایده اولیه برای نوشتن است. اینکه چه چیزی بنویسی یا درباره چه موضوعی بهتر میتوانی بنویسی، بیشتر از خود نوشتن زمان میبرد. مثلا شما ناهار درست کردن مامانها را در نظر بگیرید؛ کل روز فکر میکنند که میخواهند چه چیزی درست کنند، هی نظر میپرسند و هی محتویات داخل یخچال را بالا و پایین میکنند تا بالاخره یک چیزی برای درست کردن پیدا کنند.
میخواهم بگویم فهمیدن اینکه چه میخواهی درست کنی، از خود ناهار درست کردن سختتر و کلافهکنندهتر است. ۷۰ درصد ماجرا میشود تصمیم گرفتن درباره چیزی که میخواهی درست کنی و ۳۰ درصد مابقی میشود وقتگذاشتن پای اجاق گاز، رنده کردن، تفت دادن و داخل قابلمه گذاشتن مواد. به همین دلیل، برای من هم همیشه داشتن موضوع برای نوشتن یا شنیدن جملهای مثل "درباره فلان موضوع بنویس" یا "فلان غذا را بپز" راحتتر از پیدا کردن یک ایده برای نوشتن یا پختن است. حالا میخواهد پخت یک غذای ساده مثل نیمرو باشد یا پختن یک قورمهسبزی اصیل ایرانی با همه مخلفاتش. درست است که زمان زیادی را از آدم میگیرند، اما این زمانبر بودن به اندازه پیدا کردن ایده اولیه آدم را در بلاتکلیفی و کلافگی نمیگذارد.
اما وقتی این سد را رد کنیم، تازه به مشکل بعدی میرسیم: پیادهکردن چیزی که تا الان به آن فکر میکردیم. ایدهای که در ذهنت پرورشش دادهای و سعی کردی بینقص، خوشفرم و پرمایه به نظر برسد، اما وقتی میخواهی همین را بنویسی، باز هم به مشکل برمیخوری. شروع میکنی به تعریف کردن دوباره و دوباره تا بالاخره بتوانی کلمات مناسبی برای توصیف آن چیزی که فکر میکردی پیدا کنی.
من فکر میکنم این کج نویسیها و واضح نبودن کلام در نویسندگی برای خیلی از ماها وجود دارد. دلیلش شاید فقر واژگان سخت نویسی و حتی غلطهای املایی باشد. بخشی از این گلایه را احتمالا باید پیش نظام آموزشی برد که باعث شده آن همه خلاقیت و ایدههای ذهنی که میتواند در قالب کلمه منتشر شود در ما برای همیشه خاموش بماند. اما بخشی دیگر به خودمان بر میگردد. چراکه این روزها بیشتر از قبل ابزار و منابعی برای تقویت مهارتهای نویسندگی در اختیار داریم. از دورههای آنلاین و کتابهای خودآموز گرفته تا فضایی مثل وبلاگها و شبکههای اجتماعی که فرصت ابراز خلاقیت را فراهم میکنند. میخواهم بگویم که اگرچه نظام آموزشی کوتاهی کرده، اما ما هنوز هم میتوانیم صدای خاموشمانده ذهنمان را بیدار کنیم. کمی تمرین، مطالعه و جسارت برای نوشتن میتواند تمام آن چیزی باشد که برای بازپسگیری خلاقیت گمشدهمان نیاز داریم.
نظر شما