به نقل از فایننشیال تایمز دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، در نشستی با مدیران اجرایی شرکتها اعلام کرد که حس «روحیه تجدیدشده» در میان شرکتهای آمریکایی شکل گرفته است. او معتقد بود که شرکتها به دلیل سیاستهای اقتصادی او، صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری را آغاز کردهاند. ترامپ در این جلسه که در نشست میزگرد تجاری برگزار شد، تأکید کرد که تعرفههای تجاری تأثیر بسیار مثبتی داشتهاند.
اما بازارهای سهام در همان زمان دیدگاهی متفاوت ارائه دادند. شاخص S&P 500 در همان روز ۰.۸ درصد افت کرد و در روزهای بعد نیز به روند نزولی خود ادامه داد. این شاخص از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون ۴ درصد کاهش داشته است. این موضوع نشاندهنده اختلاف میان خوشبینی ترامپ و واقعیت اقتصاد بازار بود.
بیثباتی در سیاستهای تجاری، نگرانیها و پیامدهای اقتصادی
سیاستهای تجاری غیرقابل پیشبینی دولت ترامپ، همراه با تغییرات در ساختار دولت فدرال، باعث بیاعتمادی در میان شرکتها و تضعیف روحیه سرمایهگذاران شده است. این بیثباتی اقتصادی، روند رشد را با چالش مواجه کرده است.
در اوایل سال ۲۰۲۵، فضایی متفاوت بر اقتصاد آمریکا حاکم بود. ترامپ معتقد بود که مقرراتزدایی، کاهش مالیات و کوچکسازی دولت، باعث آزادسازی «روحیه تجاری» شرکتها خواهد شد. این دیدگاه در میان بسیاری از مدیران اجرایی نیز مشترک بود. در نشستهای مجمع جهانی اقتصاد در داووس، سوئیس، بسیاری از مدیران درباره برتری آمریکا نسبت به اروپا و چین صحبت میکردند. یکی از مدیران ارشد بانکی گفته بود: «برای اروپا، ساعت پنج دقیقه به نیمهشب رسیده است و همه روی آمریکا سرمایهگذاری کردهاند.»
اما این خوشبینی به سرعت با تغییرات ناگهانی سیاستهای ترامپ از بین رفت. تصمیمات متناقض او درباره تعرفهها – از تهدید تا لغو و سپس افزایش تعرفهها – باعث سردرگمی شرکتها و افزایش هشدارها درباره رکود اقتصادی شد.
سیاستهای خودساخته؛ تعرفهها و پیامدهای ناخواسته
اقتصاددانان معتقدند که کندی اقتصادی پیشبینیشده در آمریکا بیشتر ناشی از سیاستهای خودساخته دولت ترامپ است و کمتر به عوامل خارجی مانند جنگ، افزایش قیمت انرژی یا بحرانهای بانکی مربوط میشود.
در طول مبارزات انتخاباتی، ترامپ وعده داده بود که جنگهای تجاری دوره اول ریاست جمهوریاش را تشدید خواهد کرد، اما سیاستهای او بسیار تهاجمیتر از آنچه تحلیلگران پیشبینی کرده بودند، بود. او در دو ماه نخست ریاست جمهوری خود، تعرفههای سنگینی علیه سه شریک تجاری اصلی آمریکا – کانادا، مکزیک و چین – اعمال کرد. این تصمیمات سرمایهگذاران را غافلگیر کرد.
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، تعرفههایی به ارزش ۳۸۰ میلیارد دلار بر واردات اعمال شد. اما در دوره دوم، تعرفهها به ارزش ۱ تریلیون دلار افزایش یافت و ممکن است با لغو معافیتها برای برخی کالاهای کانادایی و مکزیکی، این رقم به ۱.۴ تریلیون دلار برسد.
سردرگمی در اهداف تعرفهها؛ پیامدهای نامطلوب برای شرکتها
یکی از مشکلات اصلی شرکتها در مواجهه با سیاستهای تعرفهای ترامپ، عدم شفافیت در اهداف این سیاستها بود. آیا هدف افزایش درآمد دولت فدرال است؟ یا بازگرداندن تولید به داخل آمریکا؟ یا شاید کاهش قاچاق مواد مخدر و مهاجرت غیرقانونی؟ این عدم وضوح برنامهریزی شرکتها را دشوار کرده و باعث افزایش بیثباتی تجاری شده است.
این بیثباتی به تأخیر در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری منجر شده و رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس گزارش NFIB، شاخص عدم اطمینان سیاستگذاری در میان شرکتهای کوچک به بالاترین حد خود رسیده است.
تأثیر تعرفهها بر مصرفکنندگان و صادرکنندگان
شرکتهای آمریکایی که وابسته به واردات کالاهای واسطهای هستند، با افزایش هزینهها مواجه شدهاند. علاوه بر این، خانوارهای آمریکایی نیز ممکن است تحت فشار هزینههای بالاتر قرار بگیرند. از سوی دیگر، صادرکنندگان آمریکایی با تعرفههای تلافیجویانه از سوی شرکای تجاری مانند کانادا، اتحادیه اروپا و چین مواجه هستند که این موضوع به کاهش درآمد آنها منجر خواهد شد.
تغییر دیدگاهها؛ از خوشبینی تا بدبینی
در حالی که سرمایهگذاران در ابتدا نسبت به سیاستهای ترامپ امیدوار بودند، بیثباتی و تصمیمات متناقض او باعث تغییر دیدگاهها شده است. دیوید سرّا، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری Algebris Investments، معتقد است که سیاستهای ترامپ شبیه یک سیرک است و هیچ چیز منحصربهفردی در مورد آمریکا وجود ندارد.
علاوه بر سیاستهای تجاری، تغییرات گسترده در ساختار دولت، از جمله اخراج هزاران کارمند دولتی و لغو قراردادهای دولتی، باعث ایجاد اختلالات بیشتری شده است. این اقدامات نهتنها اعتماد عمومی را کاهش داده، بلکه باعث شکافهای سیاسی در میان جمهوریخواهان نیز شده است.
نگرانیهای رکود و واکنش بازارها
با وجود نگرانیها درباره رکود اقتصادی، برخی پیشبینیها هنوز نشاندهنده رشد اقتصادی در سال جاری هستند. بر اساس نظرسنجی Consensus Economics، پیشبینی میشود که اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۲۵ به میزان ۲ درصد رشد کند که نسبت به پیشبینیهای قبلی کاهش یافته است. با این حال، این رقم هنوز از رشد پیشبینیشده منطقه یورو بالاتر است.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، معتقد است که این کندی رشد بخشی از یک «دوره سمزدایی» است که در آن اقتصاد آمریکا کمتر به هزینههای دولتی وابسته خواهد شد. او نوسانات بازار را کماهمیت جلوه داده و بر ضرورت تغییرات ساختاری تأکید کرده است.
آیا آمریکا همچنان درخشان خواهد ماند؟
با وجود آشفتگیهای اقتصادی، برخی سرمایهگذاران هنوز به سیاستهای ترامپ امیدوار هستند. جوزف آماتو، رئیس بخش سرمایهگذاری Neuberger Berman، معتقد است که در بلندمدت، اقتصاد آمریکا از این تغییرات بهرهمند خواهد شد. اما او به اختلالات ناشی از سیاستهای تجاری نیز اذعان دارد و میگوید: “کاهش هزینهها آسانتر از تحریک رشد است.”
شرکتهای بزرگ آمریکایی نیز نسبت به تعرفهها دیدگاه متفاوتی دارند. به عنوان مثال، شرکت Mattel که نیمی از فروش خود را از آمریکا به دست میآورد، معتقد است که تعرفهها انگیزه کافی برای تولید داخلی فراهم نمیکنند. این شرکت در حال تلاش برای متنوعسازی پایگاه تولید خود است و انتظار دارد تا سال ۲۰۲۷ هیچ کشوری بیش از یکچهارم تولید محصولاتش را تأمین نکند.
نگرانیهای مصرفکنندگان و اثرات تعرفهها
شاخص احساسات مصرفکننده دانشگاه میشیگان در ماه مارس کاهش قابلتوجهی داشت و به پایینترین سطح خود رسید. محققان تأکید کردند که بسیاری از مصرفکنندگان به عدم اطمینان در سیاستها و عوامل اقتصادی اشاره کردهاند. این موضوع نشاندهنده تأثیر منفی سیاستهای اقتصادی ترامپ بر اعتماد مصرفکنندگان است.
از دست رفتن درخشش آمریکا و فرصتهای جدید
با ادامه آشفتگیهای اقتصادی، برخی سرمایهگذاران معتقدند که اقتصاد آمریکا دیگر نمیتواند همان درخشندگی گذشته را حفظ کند. این تغییر دیدگاه باعث افزایش توجه به بازارهایی مانند اروپا شده است. سرمایهگذاران امیدوارند که بیثباتی ترامپ باعث شود اروپا اقدامات بیشتری برای تحریک رشد اقتصادی انجام دهد.
از سوی دیگر، نوآوریهای اخیر چین، به ویژه در زمینه فناوری، دوباره برتری آمریکا را به چالش کشیده است. ظهور مدلهای هوش مصنوعی جدید و برنامهریزی چین برای رقابت با پروژههای ماهوارهای آمریکا، نشاندهنده تغییرات در تعادل قدرت جهانی است.
در نهایت، کاهش ارزش دلار و عملکرد ضعیف بازار سهام آمریکا، منعکسکننده فضای بدبینانهتر در اقتصاد این کشور است. این تغییرات نشاندهنده زنگ خطری برای سیاستگذاران آمریکایی است که باید به بازنگری در رویکردهای اقتصادی خود بپردازند.
منبع: فایننشیال تایمز
نظر شما