عبادت بلند بالای روزه نه تنها عبادتی است که از حیث امتثال فرمان الهی پاداش خاصی از جانب ذات یکتای بیهمتای او دارد، بلکه تنها عبادتی است که طبق حدیث قدسی «الصوم لی و أنا أجزی به» شرافت یافته تا پاداشی به میزان توان و پیشکشی به اندازه زمان از سوی فقیر مطلق به غنی مطلق در برابر نعمتهای بیشمارش باشد؛ زیرا همانطور که کعبه مشرفه و مکه مکرمه در میان تمام بخشهای زمین این شرافت و لیاقت را یافته که خانه خداوند متعال در آنجا باشد، در حالی که درواقع تمام بخشهای زمین از آن و برای خداست، همانطور نیز هر چند تمام عبادات شرعی از آن و برای خداست ولی تنها روزه است که این شرافت و لیاقت بزرگ را یافته که بیشتر از همه، از و برای خداوند متعال باشد و با عبارت «الصَّوْمُ لِی» به ذات اقدس و ربانی او نسبت داده شود.
البته روشن است که این حدیث قدسی به معنای نفی مالکیت معنوی سایر عبادات برای ذات اشرف الهی نیست، بلکه با توجه به صدر یکی از نقلهای این حدیث که فرمود: «کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلَّا الصِّیَامَ، فَإِنَّهُ لِی وَأَنَا اُجْزی بِهِ» به معنای آن است که در میان تمام عبادات، هیچ کدام قابل اهدا به خدای منان نیست و تنها روزه است که در برابر شکر نعمات الهی قابل هدیه دادن به خداوند تبارک و تعالی است.
روشن است که خدای متعال در این حدیث قدسی تنها به بخش نخستین «الصَّوْمُ لِی» بسنده نفرموده تا اختصاص روزه را به ذات کبریایی خویش بشناساند، بلکه با عبارت «وَأَنَا اُجْزی بِه» که به نظر صحیح باید مجهول و بر مبنای مفعول خوانده شود، با تأکید و تصریح به مخاطب میفهماند مقصود ذات مقدس او از اینکه ضمیر متکلم وحده را پیش از فعل مضارع مجهول ثلاثی مجرد صیغه سیزدهم آورده این است که «روزه مال من است و من به روزه پاداش داده میشوم» نه اینکه «من پاداش روزه هستم» چنانکه برخی گفتهاند.
به عبارت دیگر، تحلیل بخش نخستین روایت قدسی یاد شده روشن میکند که از حیث ادبی فراز «أَنَا أَجْزی بِه» را باید به نحو «أَنَا اُجْزا بِه» یا مبنی بر مفعول خواند.
بنا بر این خوانش و معنا، این حدیث قدسی، روزه را پاداشی میشمارد که بندگان میتوانند به ذات اقدس الهی پیشکش کنند. پاداشی مرسوم که انسانها به محبتکننده و ولی نعمت مجازی خود همچون پدر، مادر، استاد و دوست به اندازه توان میدهند و نسبت به ولی نعمت حقیقی خود باید به طریق اولی بدهند. پاداشی از بندگانی راستین که با روزه به شکر منعم حقیقی میپردازند و با فقر مطلق خود، پاداشی ناچیز را به اندازه بندگی خود به سوی یکتا دادار دارای بیهمتای کائنات روانه میکنند. پاداشی از روی محبت و نهایت معرفت. پاداشی از روی بینش و پیشکشی از ژرفنای منش. پاداشی اخلاقبنیان و پیشکشی عقلبنیاد. پاداشی عارفانه و پیشکشی عاشقانه، با زبانی تشنه و شکمی گرسنه، با جسمی بسته و روحی وارسته، با ذهنی فرهیخته و عملی پیراسته، هدیه و ارمغانی را به بینیاز واقعی و آفریدگار جهانیان پیشکش میکنند که هم عبادت است و هم عبودیت، هم هدیهدادن است و هم هدیهگرفتن و هم ارمغانی است از خدا و هم ارمغانی است برای خدا.
بر همین اساس جناب شیخ الاسلام محمد تقی مجلسی(ره) در کتاب روضة المتقین درباره چنین قرائتی مینویسد: «و أما قوله: (و أنا أجزی به) ... بالمجهول یعنی ... الصوم جزاء نعمائی» همچنین فرزند برومند ایشان، علامه مجلسی(ره) نیز در کتاب مرآة العقول فی شرح أخبار آلالرسول(ع) این معنا را از قول برخی اساتیدش اختیار کرده و مینویسد: «أقول: رویت من بعض مشایخی: أنه کان یقرأ أجزی به علی بناء المفعول أی هو جزاء لنعمی و شکر لها».
با توضیح داده شده درباره روایت «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزی بِه» به نظر میرسد مقصود ذات اقدس کبریایی از بیان این حدیث شریف قدسی این است که اگر بندهای بخواهد برای پروردگار بینیاز خود هدیهای را از باب اثبات عبودیت و بندگی بفرستد و به وسیله آن، نعمتهای بیپایان الهی را شکر کند و در مقابل انواع و اقسام این نعمتهای بیشمار الهی، پاداشی را به ذات شریف او بدهد، باید هدیه و ارمغانی را پیشکش ذات مبارک عظمای او کند که ارزش و اهمیت عبادی بسیار بالایی نزد ذات قدسی اله داشته باشد، هر چند خدای متعال، طبق عقیده صحیح اسلامی نیاز به هیچ هدیه و پاداشی ندارد، اما همانطور که به پیامبرانش دستور داد «کَلِّم الناسَ علی قَدْرِ عُقُولهِم» همانطور نیز خود به اندازه درک عقول و به میزان فهم اصول توسط انسانها و به جهت محدودیتهای امکانی مخلوقش با این الفاظ قدسی با آنها گفتوگو کرده است که ای انسان، اگر بخواهی در مقابل نعمتهای بیشمار و غیرقابل شمارش اعطایی من، پاداشی به من بدهی، باید بدانی آن پاداش، روزه است و «روزه برای من است و من به روزه پاداش داده میشوم». پاداشی که هم هدیهای است از من به بندگانم و هم هدیهای است از بندگانم به من. هم ارمغانی است از من به آنها و هم ارمغانی است از آنها برای من. هدیه و ارمغانی عبادی برای اثبات واقعی دانش دانشمندان، حکمت حکیمان، اخلاق متخلقان، خرد خردمندان، دیانت متدینان، کلام متکلمان، فلسفه فیلسوفان، عرفان عارفان، سلوک سالکان، بندگی بندگان و عبودیت عابدان. هدیهای سرنوشتساز و ارمغانی انسانساز با نامی برجسته در ماهی خجسته. نامی که نام عبادت خداست و ماهی که ماه زیارت خداست. عبادتی برجسته به نام روزه و زیارتی خجسته به نام رمضان.
نظر شما