دکتر فردوسی مشهدی در این نشست با اشاره به درونمایه تمثیلی روایی از مثنوی معنوی و توضیح درباره درونمایه فلسفی آن، به شرح مفاهیم «ذاتی» و «عرضی» و «هویت» و «ماهیت» پرداخت و تأکید کرد: زبانآموزی از دوره کودکی با مفهومسازی همزمان است؛ یعنی کودکان آرام آرام نام پدیدههای پیرامونی را فرامیگیرند و این نامها، تصوری را در ذهن آنان پدید میآورند. این تصورها، مفاهیمیاند که به گفته فیلسوفان، قوام و دوام آنها به کلیاتی ذاتی و عرضی وابسته است. برای نمونه، کودک در فرآیند زبانآموزی، «درخت» را میشناسد و بنابراین، هر گاه به شکل شفاهی یا کتبی با کلمه درخت مواجه شود، تصوری درباره روییدنی خاصی در ذهن او پدید میآید. این تصور، مفهومی کلی است که مصادیقی دارد؛ یعنی «این درخت در خانه» و «آن درخت در بوستان نزدیک خانه»، مصداقهای این مفهوم به شمار میروند.
فرض کنید شما طبقه و تختهای را از قفسهای چوبی به او نشان دهید و بگویید: «این درخت است». کودک تصدیق نمیکند که این طبقه و تخته، درخت است؛ زیرا آن را مصداق مفهوم درخت نمیداند. پرسش بسیار محوری این است که چرا طبقه چوبی، درخت نیست؟
فردوسی مشهدی با طرح چند مثال دیگر در همین زمینه، باز بر همین پرسش تأکید کرد و افزود: درخت بنابر تعریف، ویژگیهایی دارد که آن ویژگیها در آن طبقه چوبی نیستند و طبقه چوبی بنابر تعریف، ویژگیهایی دارد که آن ویژگیها در درخت نیستند. هنگامی که میگوییم «بنابر تعریف» به ماهیت اشاره میکنیم. بنابراین، ویژگیهایی باید باشند تا ماهیت چیزی پدید بیاید که این ویژگیها، یا ذاتیاند یا عرضی.
دکتر فردوسی مشهدی سپس با اشاره به مثالهایی درباره مفاهیم ذاتی و عرضی، همچنین به توضیح مفهوم «هویت» به معنای جامعهشناسانه آن پرداخت و در دنباله مباحث خود، تأکید کرد: قصه مذکور در این بخش از مثنوی معنوی که از قصههای حیوانات یا فابلهای مثنوی به شمار می رود، به دوگانه «هویت ـ ماهیت» ناظر است و دستمایه بسیار کارآمدی برای تحریک فکری مخاطب کودک و نوجوان در این زمینه است و به او در تفکیک و تمایز مفاهیم حقیقی و اعتباری هم کمک میکند.
وی با طرح چند نمونه از بازیهای کودکانه بهویژه بازیهای نمایشی کودکان؛ مانند «خالهبازی»، آن را ابزاری دانست که به کمک تسهیلگر باهوش، به تمییز مفاهیم اعتباری و قراردادی و نقشهای اجتماعی از مفاهیم حقیقی و ویژگیهای ذاتی میانجامد و در پایان تأکید کرد: قصه مذکور نه تنها قصهای فلسفی که قصهای اخلاقی است؛ زیرا بر تظاهر به رفتار اخلاقی در برابر تخلق به خصلتهای اخلاقی، متمرکز است. به تعبیر دیگر مولانا میگوید: میتوان خود را به رنگ فضیلتهای اخلاقی، آغشته کرد و نمایش تخلق به اخلاق داد، اما تا زمانی که فضیلتها درونی نشوند و ویژگیای از ویژگیهای فرد نباشند و به تعبیری تسامحی، تغییری ذاتی و ماهوی در فرد به شمار نروند و بخشی از هسته فرهنگی او نباشند، مطلوب و مؤثر نخواهند بود. بنابراین، با استفاده از محرک این قصه مثنوی معنوی و بیست پرسش مطرح شده ناظر به این قصه، زمینه برای انتخاب آگاهانه فضیلتهای اخلاقی و پرهیز از ریاکاری و نفاق که از آسیبهای جوامع دینی است، فراهم خواهد آمد.
دوره آموزشی «امثال مثنوی معنوی» به همت باشگاه دانشافزایی و بهرهوری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک) با همکاری کتابکافه ماجرا، یکشنبه هر هفته با حضور گروهی از نویسندگان و علاقهمندان ادبیات کودک و نوجوان برگزار میشود.
۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳
کد خبر: ۱۰۷۰۴۶۳
هفتمین جلسه از دوره آموزشی «امثال مثنوی معنوی» در قالب مثنویکاوی با کودکان، با حضور دکتر مهدی فردوسی مشهدی، پژوهشگر ادبیات دینی کودک و نوجوان و با همکاری کتابکافه ماجرا، برگزار شد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه



نظر شما