این فقط یک ادعای احساسی نیست اگر بدانیم با اینکه اواخر خرداد سال جاری علی شکاری، مدیرکل منابع طبیعی خراسان رضوی، وسعت کانونهای بحرانی گرد و غبار در استان را ۱۸هزار برابر پارک ملت مشهد عنوان کرده است، در آخرین پنجشنبه شهریور ماه امسال جلسه ستاد برنامهریزی و هماهنگی مبارزه با گرد و غبار در شهرستان سرخس برگزار شد و بهزاد رایگانی، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در این جلسه به صراحت از محقق نشدن اجرای کامل مصوبات جلسه ستاد ملی مقابله با گرد و غبار که در بهمن سال ۱۴۰۲ در سرخس برگزار شده بود، خبر داده و گفته است شأن برگزاری این جلسه ریشهیابی محقق نشدن مصوبات سال ۱۴۰۲ است.
البته این خبر جدید نیست و سال گذشته در همین روزنامه در گزارشی با عنوان «طرح پنج ساله مقابله با ریزگردهای سرخس بر زمین مانده و نیازمند ۱.۷همت است؛ تأمین اعتبار صفر برای مقابله با بحران گرد و غبار» به محقق نشدن مصوبات و وعدههای داده شده در روزهای بحران و فراموشی مسئولان پس از بحران پرداختیم و اگر حالا برخی مسئولان به دنبال ریشهیابی هستند، باید گفت در کنار کوتاهیهایی از جمله برگزار نشدن مرتب جلسات کمیته فنی مقابله با گرد و غبار و بیتوجهی دستگاههایی که باید در مقابله با ریزگردها پای کار باشند، درد اصلی اما بودجه بود و بودجه هست و بعید نیست پس از این هم بودجه باشد.
وقتی اعتبار سال جاری این ستاد ۴۰۰ میلیارد تومان برای کل کشور است، در حالی که سال ۱۴۰۲ در میانه بحران گرد و غبار در زمستان که دامنه آن حتی از سرخس به دیگر شهرها از جمله مشهد هم رسید، برآورد نیاز واقعی برای مقابله با بحران ریزگردها در سرخس ۲همت عنوان شده، چطور میشود امید داشت درد آینده هم مثل دیروز و امروز بودجه نباشد؟
البته میدانیم بودجه ستاد ملی سیاستگذاری و هماهنگی مدیریت پدیده گرد و غبار در آن زمان هم ۲همت نبود و معاون رئیسجمهور وعده داده بود در دور دوم سفر رئیسجمهور به استان، این پیشنهاد را بدهد تا از اعتبارات سفرهای استان مصوب شود؛ ولی با شهادت آیتالله سید ابراهیم رئیسی این سفر تحقق نیافت. اما وقتی بدانیم در چند روز گذشته دبیر ستاد ملی سیاستگذاری و هماهنگی مدیریت پدیده گرد و غبار با استناد به گفته مسئولان محلی سرخس درباره اثر مساعد قرق گوسفندان بر گرد و غبار گفته است که «چرا مقابله با گرد و غبار از بخش مدیریت کشاورزی و قرق پیگیری نشود؟!» باید نگران بود نکند مسئولان برای مواجهه با یک بحران چندوجهی که گاه و بیگاه ریزگردها را میهمان ناخوانده زندگی مردم این دیار میکند، به دنبال راه حلی دمدستی و اگر نگوییم ناکارآمد، دستکم نامتوازن نسبت به ابعاد ماجرا هستند. کفه بودجه در خراسان رضوی همیشه سبک بوده و سهم ما ناترازی داشته و امروز که مسئولان به جای مواجهه جدی و کارآمد پیشنهادهایی را که در حد یک مُسکن موقت هستند، مطرح میکنند، به این فکر میکنیم آیا سهم ناچیز و محقق نشده مردم این دیار قرار است به فراموشی سپرده شود؟
درد بودجه را که کنار بگذاریم، میرسیم به مقصری که دستکم ۳۰درصد ریزگردها را به سوی خراسان رضوی میفرستد و آن یکی از بزرگترین کویرهای شنی جهان یعنی صحرای قرهقوم ترکمنستان است. سالهاست در بیان مسئولان استانی و ملی به عنوان مقصر فراسرزمینی معرفی میشود؛ اما همین مصداق نشان میدهد جدیت مسئولان در دیپلماسی محیط زیستی در عمل برای مردم آوردهای نداشته است.
از نتایج اجلاس بینالمللی مقابله با گرد و غبار که شهریور سال ۱۴۰۲ در تهران با حضور ۵۵ کشور و نهاد بینالمللی برگزار و بیانیه آن با عنوان قطعنامه «مقابله با طوفانهای شن و گرد و غبار» در ششمین مجمع جهانی محیط زیست ملل متحد در نایروبی تصویب شد، در عمل هیچ آوردهای برای خراسان رضوی نمیبینیم کما اینکه اگر پیگیری تحقق برخی بندهای بیانیه همان اجلاس فقط با چند کشور همسایه خودمان انجام میشد، امروز شاید افق روشنتری برای کاهش پدیده گرد و غبار متصور بودیم و فقط انگشت اتهام را به سوی ریزگردهای قرهقوم نمیگرفتیم.
متولیانی که امروز به دنبال ریشهیابی درد پابرجای ریزگردها در خراسان رضوی هستند، خوب است توجه کنند اگر بحران بودجه، ناتوانی در اجرای مصوبات و سکوت دیپلماتیک همچنان ادامه یابد، آیندهای جز افزایش مهاجرت روستایی، خالی شدن کانونها از سکنه و فشار بر حاشیه شهرها در انتظار استان نخواهد بود. گرد و غبار زودتر از ما برای آینده تصمیم خواهد گرفت.
۲۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۴:۵۲
کد خبر: ۱۰۹۶۹۰۰
در حالی که رشد بیابانزایی دو برابر بیابانزدایی عنوان میشود و ریزگردها با سرعت در مسیر توسعه بسترهای خودشان میتازند، منابع مالی و دیپلماسی محیط زیستی ما همچنان با گامهایی کُند و بیرمق به دنبال بحران میخرامند!
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس





نظر شما