گرچه طرفهای غربی همچنان لای در را باز گذاشتهاند برای بازگشت به میز مذاکره و رؤیافروشی بیشتر و البته تداوم اثرگذاری بر تلاطمهای اقتصادی.
مکانیسم ماشهای که یک ماه پیش اثرش را روی اقتصاد و بازار گذاشت و فشارش تخلیه شد، با توافق ایران و آژانس دوباره انرژی گرفت تا باز هم در همین واپسین لحظات، منشأ اثر باشد و شاخصها را جابهجا کند و باز هم ظرفیتش را دارد که همچنان استخوانی لای زخم بماند و با هر حرکتش شوک جدیدی به اقتصاد وارد کند.
شوکهایی که من را یاد تعبیر آوینی از ماهواره میاندازد که خودش در عالم واقع، آن همه ترس ندارد که طنین این خبر در عالم وهم: «ماهواره دارد میآید!» و عدهای که از ترس مرگ، خودکشی میکنند و از هم اکنون فاتحه همه چیز را خواندهاند!
اما پس از ۳۵ سال گفتوگو با اروپاییها و تحمل یکطرفه انتقادها و دغدغههایشان و ۲۲ سال تلاش نافرجام برای اقناع و اعتمادسازی تروئیکای اروپایی و آمریکا و در نهایت مقاومت در برابر تهاجم نظامی نیروی نیابتی آنها در منطقه، قانون روابط بینالملل دارد چهره خود را با عریانترین شکل نشان میدهد.
هر چند خوشخیالی برجام، سادهانگاری اعتماد به امضای آمریکا و اعتقاد متوهمانه به همراهی اروپا پایانی نخواهد داشت و غربگرایی نهادینه در بخشی از ساختار و فرهنگ سیاسی، همین امروز هم علاج را نه در وطن، که در
گوشه چشم ترامپ به هیئت دیپلماتیک ایرانی در راهروهای سازمان ملل میبیند، ولی میتوان امیدوار بود انباشت تجربه تاریخی بتواند فصل دیگری را رقم بزند.
فصل تازهای که نگاه جامعه، سیاست و اقتصاد را بهجای متغیرها و متشابهات خارجی بر محکمات داخلی معطوف کند و بازگشتی هوشمندانه به خویشتن و تکیه بر توان داخلی را رقم بزند. پایانی بر معطلی ۱۰ساله، زیر سایه جنگ، پای قول و قرارها برای رفع تحریم که حتی خسارت محضش به همین جا ختم نشد و به حمله نظامی نیز آراسته شد.
این اتفاق هر چه زودتر بیفتد، زودتر تکلیف جامعه مشخص میشود و هر لحظه تأخیرش خسارتی دارد که حسابگران باید محاسبهاش کنند؛ با همان ضرایبی که خسارت امضا نشدن برجام خسارتبار را محاسبه میکردند.
البته این بازگشت نه بازگشت انفعالی به ۱۰ سال پیش و بالا بردن دستها در برابر تحریم و انزوا، بلکه بازگشت فعال به زندگی در دنیای جدیدی است که واقعیت عریانش را دیدهایم. دنیایی که برای صلحش باید جنگید و برای استقلالش باید به پیروزی بر تحریمها اندیشید و غربش را با شرق به موازنه درآورد.
دکتر شریعتی در «بازگشت به خویشتن»، گرچه دلیل انحطاط ما را در جهل و رکود داخلی میبیند، اما باز هم چاره را تنها در بازگشت به خویشتن و رفع استثمار، استعمار، استضعاف و استحمار میشمارد. خویشتنی که مسخ شده و امکان بازگشت را از او سلب کردهاند، اما تنها دارایی زنده و قابل اتکای ما در این دنیاست.
بازگشت شیعه البته بازگشتی سَلفی و رو به عقب نیست؛ رجعتی رو به جلو است. بازگشتی که میتواند از تهدید تحریم، فرصت پیشرفت بسازد و این تجربه تاریخی و بصیرت جمعی را به برکت خون شهدایش به پیشران ملی تبدیل کند.
بازگشت حتی میتواند همان خسارت محض را به منفعت محض تبدیل کند. و مگر جز این است که در فرهنگ قرآنی ما «بازگشت» مبدل سیئات به حسنات است؟
۳۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۴:۲۶
کد خبر: ۱۰۹۷۳۹۳
با رد قطعنامه رفع تحریمهای ایران در شورای امنیت توسط محور غربی، فاصله چندانی با غروب برجام و بازگشت به نقطه صفر نداریم.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما