این روزها دولت برنامههای متعددی برای مقابله با مکانیسم ماشه ارائه کرده است؛ از وزارت خارجه تا وزارت بهداشت و درمان. اما میزان موفقیت این برنامهها به توان وزیران و بدنه اجرایی دولت بستگی دارد، در غیر این صورت ممکن است صرفاً در حد شعار باقی بماند. همزمان، رئیسجمهور امروز سفرش به نیویورک را برای حضور در هشتادمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل آغاز میکند. آن هم در حالی که پیش از عزیمت، فضای سیاسی کشور تحت تأثیر برخی دوقطبیسازیها از سوی جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا قرار گرفته است. برخی معتقدند رئیسجمهور به هر قیمتی شده از فرصت حضور در نیویورک برای آغاز مذاکره مستقیم با آمریکا استفاده کند و برخی به رئیسجمهور هشدار میدهند چشم امید به رایزنی در نیویورک نداشته باشد.
عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگوی اختصاصی با قدس به بررسی دو مسئله توان دولت در مواجهه با مکانیسم ماشه و نیز پیامدهای سیاسی سفر رئیسجمهور پرداخت.
آقای دکتر، این روزها اخبار مربوط به تحریمها و مکانیسم ماشه بسیار پررنگ شده است. آیا دولت برنامه جدیدی برای مقابله با این تحریمها دارد، یا همان سیاستهای گذشته ادامه خواهد یافت؟
تحریمها همواره وجود داشته و سیاستهای دولت ایران برای مقابله با آنها مستمر بوده است. بزرگنمایی تحریمها و القای دشواری بیش از واقعیت، صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد و نباید مردم را گمراه کند. ما با یک مسئله عادی مواجه هستیم نه یک بحران جدید.
واقعیت اینکه تحریمها پدیدهای جدید برای کشور ما نیست. ما پیش از این هم با تحریمهای سخت مواجه بودهایم و تبعات آن را مدیریت کردهایم. تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل نیز اجباری نیستند و تنها توصیههایی به کشورها ارائه میشود. بنابراین در فرایند مکانیسم ماشه بنا نیست اتفاق تازهای بیفتد. جامعه باید این مسئله مهم را بداند. مواجهه با این مسائل برای ما تازگی ندارد و طبیعتاً دولت هم همان سیاستهای گذشته، یعنی بهرهگیری از روابط چندقطبی و کاهش اقتدارگرایی غرب را ادامه خواهد داد. آنچه غرب و برخی جریانها تلاش میکنند، بزرگنمایی این موضوع به منظور القای دشواری و اضطرار غیرواقعی است که البته تا حدودی هم در این امر موفق شدهاند؛ اما واقعیت این است که ما با یک مسئله جدید مواجه نیستیم.
شماری از چهرههای دولت از برخی برنامههای عملی برای مقابله با پیامدهای بازگشت تحریمها خبر دادهاند. شما توان دولت برای اجراییسازی برنامهها و بیاثر کردن بازگشت تحریمها را چگونه ارزیابی میکنید؟
موفقیت دولت بستگی مستقیم به توان وزیران و بدنه اجرایی دارد. اگر وزیران و بدنه دولت توانمند باشند، برنامهها عملیاتی خواهد بود، در غیر این صورت، این اقدامها ممکن است صرفاً در حد شعار باقی بماند و شکل عملیاتی مؤثری پیدا نکند. البته در مورد شخص آقای پزشکیان باید بگویم که وی صداقت و توانمندی بالایی دارد و قوتهای او بسیار بیشتر از برخی ایرادهایی است که به ایشان وارد میشود. این درباره خود رئیسجمهور است اما اجراییسازی برنامهها صرفاً به دست رئیسجمهور انجام نمیشود و بدنه دولت در آن نقش مؤثری دارند. کنار اینها فضای جامعه هم باید فضای همدلی باشد. اگر فضای جامعه و فضای سیاسی، فضای همدلی نباشد، پیشبرد این برنامهها سخت خواهد شد.
اما در آستانه سفر رئیسجمهور به نیویورک، فضای سیاسی کشور تحت تأثیر دوقطبیهای اصلاحطلب و اصولگرا قرار دارد، این موضوع، همدلی مد نظر شما را تحت تأثیر قرار نمیدهد؟
طبیعی است که فضای همدلی با این دوقطبیسازیها آسیب میبیند. تندروها تلاش میکنند با ایجاد دوقطبی، رئیس دولت را تحقیر کنند. پیشنهادهایی که برای مذاکره در بالاترین سطح با آمریکا مطرح میشود در واقع نوعی بیاحترامی به دولت و رئیسجمهور است. جریانهای سیاسی به خوبی میدانند در این شرایط طرف آمریکایی پاسخ مناسبی نخواهد داد، اما با وجود این باز هم به پزشکیان پیشنهاد میکنند در نیویورک به دیدار ترامپ برود. این نوع تحقیرها نه تنها بیمنطق است، بلکه با مصالح ملی در تضاد قرار دارد. از آن طرف هم، برخی جریانها هر تلاش دولت در عرصه بینالمللی را بلافاصله با انگ سازش و... تخریب میکنند.
بسیاری از این افراد و جریانها تجربه سیاسی ندارند و رفتارهایشان هدایت شده است. اینها صرفاً به خاطر منافع حقیر جناحی، بر اختلافها دامن میزنند. این را با قاطعیت به شما میگویم کسانی که امروز بر طبل اختلاف میکوبند، یا نادان هستند یا توسط عوامل بیگانه هدایت میشوند. حداقل آن، خوشبینانهترین حالت این است که این افراد از نظر سیاسی ناپختهاند و درک واقعی از مسائل منطقهای و جهانی ندارند.
تشکیلات حزبی اصلاحطلبان هم بیشتر در دست نیروهای تندرو است. البته کسی مثل حسن روحانی هم در این میان تلاش کرده خود را به این نیروهای تندرو نزدیک کند تا موضع انتقادی نسبت به خود را کاهش بدهد؛ وگرنه به هیچ وجه نیروهای تندرو اصلاحطلب، او را قبول نداشته و ندارند.
تندروهای جناح اصولگرا تصور میکنند میتوانند از اختلافات داخلی بهرهبرداری و موقعیت خود را در انتخابات آتی تقویت کنند. این اقدامها نه تنها علیه مصالح ملی است، بلکه فرصت را به دشمن میدهد تا از ضعفهای داخلی سوءاستفاده کند. شایسته این گروهها نیست که مصالح کشور را خرج مصالح جناحی خود کنند.
در این وضعیت که دولت از هر دو طرف تحت فشار است، کار برای اجرای سیاستها سخت میشود. دولت باید حمایت عمومی و حزبی بیشتری دریافت کند تا بهتر بتواند برنامههایش را پیاده کند. این در حالی است که عموم جامعه معتقد است قوتهای شخص آقای پزشکیان و دولت ایشان، بیش از محدودیتهایش است.
این محدودیتهایی که دولت با آن مواجه است محدودیت مذاکره مستقیم با آمریکا را هم شامل میشود؟
تجربه تاریخی نشان میدهد مذاکرات از سمت طرف ایرانی هیچ وقت محدود نشده است و دولت ایران اعلام کرده مذاکره میتواند صورت بگیرد، البته در چارچوب اصول ملی و امنیتی. تلاش برای القای محدودیت یا تحقیر دولت، غیراصولی و غیرمنطقی است، اما کسانی که پیشنهاد مذاکره مستقیم در سطح رؤسای جمهور را دادهاند، واقعیت وضعیت بینالمللی را در نظر نگرفتهاند. البته منطقیتر این است که بگوییم میدانند وضعیت بینالمللی چطور است اما باز هم به خاطر برخی منافع، ایدهشان را تکرار میکنند. در واقع هر کس اندک تجربهای در عالم سیاست داشته باشد، میداند ترامپ و دولتهای مشابه، پاسخ مناسبی به این ایدهها نخواهند داد.
با این حساب و با توجه به فشارهای داخلی، آیا شخص مسعود پزشکیان برنامهای برای مدیریت این سفر و مذاکرات آن دارد؟
آقای پزشکیان صداقت و توانایی قابل توجهی دارد و این یکی از سرمایههای مهم او است. اگرچه پشتیبانی حزبی اصلاحطلبان از وی کامل نیست، اما قوتهایش بسیار بیشتر از محدودیتها و ایرادهایش است. او توان مدیریت داخلی و خارجی را دارد و باید تقویت شود.
آقای پزشکیان تجربه کافی در مدیریت مسائل داخلی و خارجی دارد. او در گذشته با کشورهای منطقه و جهان تعامل داشته و در مذاکرات منطقهای و بینالمللی عملکرد مناسبی داشته است. صداقت و تعهد او به منافع ملی، یک سرمایه بسیار مهم است که میتواند در شرایط کنونی کشور به ویژه در مجمع عمومی سازمان ملل مؤثر واقع شود.
بنابراین همه ما باید در مسیر حمایت از دولت گام برداریم تا بتواند برنامههای خود را به درستی اجرا کند.
البته دشمنان خارجی همیشه در کمین بوده و به دنبال بهرهبرداری از هر ضعفی هستند. اگر اختلافات داخلی افزایش یابد، فرصتهای سوءاستفاده برای دشمنان بیشتر میشود. در چنین شرایطی وحدت ملی و پیروی از رهنمودهای رهبری معظم اهمیت حیاتی دارد. کسانی که اختلافافکنی میکنند، یا نادان هستند یا هدایت شدهاند و در هر دو صورت به منافع ملی ضربه میزنند.
باید وحدت ملی حفظ شود و همه در مسیر تقویت دولت گام برداریم. شناخت موقعیت واقعی کشور و پیروی از رهبر معظم انقلاب، کلید موفقیت است. اختلافات داخلی نباید فرصتی برای دشمنان فراهم کند. ما امروز در شرایط حساسی قرار داریم و باید هوشمندانه عمل کنیم تا منافع ملی حفظ شود. حمایت از رئیسجمهور و اقدامهای او به ویژه در عرصه بینالملل، جزو همین هوشمندی است.



نظر شما