تحولات منطقه

مریم شیدا، نویسنده شیرازی و خواهر شهید، در تازه‌ترین اثر خود به نام «واگن آخر»، زندگی دو برادر شهید «سیدعبدالرضا» و «عبدالرسول سجادیان» را، در قالب یک رمان، روایت می‌کند.

«واگن آخر»؛ روایت ایثار و دلاوری دو برادر شهید در دوران دفاع مقدس
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

این کتاب که توسط انتشارات «به نشر» منتشر شده، مستندی داستان‌گونه از جنایات سازمان مجاهدین خلق و ازخودگذشتگی مردان شهید ایران، از آغاز انقلاب اسلامی تا پیروزی در جنگ تحمیلی، است.
مریم شیدا، نویسنده فعال حوزه دفاع مقدس از سال ۱۳۹۰، به جمع نویسندگان پیوسته است.
این خواهر شهید که از کودکی با مضمون شهادت آشنا شده و با چشمان خویش نظاره‌گر سال‌ها انتظار مادر برای بازگشت فرزندانش به دامان خانواده بوده، دست به قلم می‌برد تا آنچه شنیده و دیده را، روایت کند.
او درسال ۱۴۰۱ به‌عنوان چهره هنری در قسمت ادبیات پایداری در استان فارس شناخته شده و تاکنون ۱۶ اثر ازجمله رمان پشت در بهشت، باران‌ تشنه؛ جانباز آزاده احمد شیدا، عشق چرا ندارد، الشام؛ خاطرات حسین عباسی در چهل و پنج‌روز سفر به سوریه، آوریل 2015؛ روایت داستانی اکبر عبدا... ‌نژاد شهید امنیت و... را نوشته است که کتاب میان‌دار و کتاب پشت در بهشت، ازجمله آثار برگزیده این نویسنده در جشنواره کتاب سال دفاع مقدس و کتاب سال ایثار و شهادت است.
کتاب "واگن آخر "، جدیدترین اثر این نویسنده اهل شیراز است که با طراحی جلد محمد رزاقی در قطع رقعی، ۲۶۷ صفحه و شمارگان هزار نسخه از سوی انتشارات به نشر منتشر شده است.
هم زمان با هفته دفاع مقدس، فرصتی پیش آمد تا در مورد این اثر، با وی گفت‌وگو کنیم:

روایتی از محله شیشه‌گری شیراز

مریم شیدا درباره انتخاب موضوع این کتاب، می‌گوید: این اثر زندگی‌نامه شهیدان سید عبدالرضا و سید عبدالرسول سجادیان است؛ دو برادری که در زمان حیاتشان از فعالان مسجد امام حسن (ع) در محله شیشه‌گری شیراز، بودند.
او ادامه می‌دهد: وقتی مصاحبه‌ها و اطلاعات شهید را دیدم در ظن خودم برای رمان شدن بسیار سوژه‌های خوبی بودند؛ چرا که این دو برادر شهید، شخصیتی جاندار برای قهرمان شدن بودند.
دو برادری که در محله‌ای در شیراز زندگی می‌کردند که اراذل‌واوباش زیاد داشت و آنها با شجاعت و درایت خودشان در پایگاه بسیج آنها را جمع و ارشاد می‌کردند.
به گفته این نویسنده، این دو شهید بااخلاق و رفتار خود سعی در هدایت این افراد داشتند.
شخصیت کاریزماتیک آنها چنان تأثیری داشت که حتی «قلدر محله» نیز پس از شهادت آنان، اشک ریخت.
شیدا، ادامه می‌دهد: نگارش این اثر از سوی فعالان پایگاه بسیج مسجد امام حسن (ع) محله شیشه‌گری، پیشنهاد شد.
آنها قصد داشتند اقدامی فرهنگی در راستای بزرگداشت مقام شهیدان انجام دهند که با بررسی و تحقیقات به این نتیجه رسیدم که در مورد شهیدان سجادیان بنویسم و ازآنجاکه قصه زندگی آنها بار دراماتیک داشت سعی کردم روایت قصه زندگی آنها را به شکل داستان درآورم.
قصه‌هایی که در اطراف زندگی این دوبرادراتفاق می‌افتد، شاخصه اصلی زندگی آنها را در مبارزه با منافقان و اهدافشان نشان می‌دهد. اینجا شخصیت‌هایی به کمک قصه می‌آیند و باعث می‌شوند راه، روش و منش شهدا را بهتر و بیشتر معرفی کنیم و تا آخر داستان پیش ببریم.

تقابل خیر و شر برای مخاطب جوان

نویسنده در «واگن آخر» تقابل خیر و شر را به‌صورت موازی در سراسر داستان پیش می‌برد.
هدف از این کار، آشناکردن خواننده جوان باسیاست و تفکرات مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق بوده است. شیدا تأکید می‌کند: دوست نداشتم این اثر کاری کلیشه‌ای و فاقد کشش برای مخاطب نوجوان باشد، ازاین‌رو یک رمان برای مخاطب نوجوان و جوان نوشتم.

معنای عنوان کتاب

عنوان کتاب «واگن آخر» نیز، از زندگی شهید عبدالرسول سجادیان، الهام‌گرفته شده است. شیدا توضیح می‌دهد: شهید عبدالرسول بعد از شهادت برادرش عبدالرضا، به‌شدت تشنه شهادت می‌شود و سعی می‌کند راه برادرش را ادامه دهد. وقتی جنگ به پایان نزدیک می‌شود، قطار به مقصد پایانی می‌رسد. در آخرین ایستگاه به واگن قطار می‌چسبد و با خودش می‌گوید: "یا شهید می‌شوم یا زنده می‌مانم".

انگیزه‌های یک خواهر شهید

پشت این قصه، انگیزه‌های شخصی عمیقی نهفته است. مریم شیدا که خود خواهر شهید، جانباز و آزاده است، از کودکی با مفاهیم ایثار و شهادت آشنا شده است.
وی می‌گوید: از زمانی که خودم را شناختم به نویسندگی روی آوردم. ابتدا با نوشتن رمان‌های تخیلی شروع کردم، اما وجود برادر شهیدم و برادر دیگرم که جانباز است، دغدغه ذهنی‌ام شد تا به سمت نوشتن با موضوع دفاع مقدس، بروم.
اولین اثر او با محوریت دفاع مقدس، کتاب «پشت در بهشت» بود که به گفته وی، مورد استقبال خوانندگان، قرار گرفت.
وی، ادامه می‌دهد: در این کتاب که در انتشارات به نشر منتشرشده است، حدیث دختری جوان و هنرمند روایت می‌شود که برادرش حسین، جانباز شیمیایی است.
حسین برای درمان به آلمان می‌رود؛ اما مداوا مؤثر نیست و حسین، به شهادت می‌رسد.
شیدا با اشاره به اینکه، کتاب "پشت در بهشت"، رمانی تخیلی گرفته از واقعیت برخی از جامانده‌های جنگ است، ادامه می‌دهد: جنگی که نه در دل خاکریزها بلکه در خانه‌ها و راه‌ها اتفاق افتاده، زاویه‌ای دیدی متفاوت نسبت به جنگ و اتفاقات بعد از آن است. رمانی پر تعلیق از یک خانوادهٔ جانبازی که شهید می‌شود و برگ دیگری از زندگی را، رو می‌کند.

منبع: آستان نیوز

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha