آنچه در ظاهر به عنوان «ابزار حقوقی» معرفی میشود، در واقع سلاح فشار سیاسی و روانی است که هدفی جز تضعیف روحیه مردم و کند کردن حرکت رو به جلو کشور ندارد. تجربه برجام و خروج یکجانبه واشنگتن، به خوبی نشان داد غربیها نه تنها پایبند به تعهدات نیستند، بلکه در بزنگاهها، چهره واقعی خود را آشکار میکنند. همین واقعیت، امروز حتی برای خوشبینترین جریانهای داخلی نیز روشن شده است: اتکا به غرب سرابی بیش نیست.
در چنین شرایطی، ضرورت بازخوانی ظرفیتهای داخلی، تکیه بر اقتصاد مقاومتی و همگرایی قوای سهگانه بیش از گذشته احساس میشود. همان گونه که رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند، قدرت ایران در «قوی بودن» در همه عرصههاست؛ از دانش و صنعت تا اقتصاد و فرهنگ.
گفتوگوی پیش رو با دکتر سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم و معاون امور مجلس رئیسجمهور در دولت سیزدهم، نگاهی روشن به ابعاد مختلف این ماجرا و راهکارهای عبور از فشارهای غربی ارائه میدهد.
آقای دکتر، به نظر شما اکنون پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، فضای عمومی جامعه به چه سمتی خواهد رفت؟
مردم ما سالهاست با سختترین تحریمها دست و پنجه نرم کردهاند. آمریکاییها در همین مدت تحریمهای بسیار شدیدتری را اعمال کردند. آنچه اکنون شاهدیم بیشتر نوعی جنگ روانی و عملیات ترکیبی است تا مردم را دچار دلهره کنند، به ویژه در حوزه اقتصادی.
اینجاست که نقش مسئولان برای نظارت بیشتر، گفتوگوی مستقیم با مردم و تبیین شرایط اهمیت مییابد. ممکن است در کوتاهمدت فشار روانی ایجاد شود، اما در بلندمدت این فرصتی است تا بیش از گذشته به توانمندیهای داخلی تکیه کنیم.
رهبر معظم انقلاب همواره تأکید کردهاند باید در همه عرصهها ـ از علم و دانش تا نظامی، اقتصاد، صنعت و کشاورزی ـ قوی باشیم. ما این ظرفیت را داریم. حتی در ورزش دیدهایم که با روحیه جهادی میتوان موفقیت آفرید، همان طور که در عرصه موشکی بدست آمد. بنابراین هم مسئولان باید بیش از پیش کار کنند و هم مردم با همان روحیه دوران دفاع مقدس، انسجام ملی خود را حفظ کنند تا از این مرحله نیز با قدرت عبور کنیم.
اما در همین فضا صداهای دیگری هم شنیده میشود. مثلاً برخی نمایندگان مجلس اظهاراتی درباره احتمال ساخت سلاح هستهای هم مطرح کردهاند.
خب این هم میتواند جزئی از فضای سیاسی کشور باشد. طبیعی است که نمایندگان مجلس به عنوان اشخاص حقیقی یا حقوقی، حق دارند اظهار نظر کنند اما سیاستهای کلان نظام را فرمانده کل قوا تعیین میکنند و مواضع نمایندگان الزاماً موضع رسمی کشور نیست. نمایندگان میتوانند دیدگاههای خود را بیان کنند، البته آنها هم وقتی بدانند رهبری معظم با موضوعی مخالفاند، ادامه نخواهند داد. احتمالاً برخی دوستان تحلیل میکنند برای بازدارندگی باید پیام قدرت به دشمن منتقل شود؛ شبیه آنچه در کره شمالی رخ داد. آنچه در این اظهارنظرها پررنگ است، احتمالاً همین است. نمایندگان هم به سهم خودشان هدفشان این است که سایه جنگ از سر کشور برداشته شود؛ اما میدانیم تصمیمهای اصلی مجلس، در چارچوب کمیسیونها، صحن علنی و شورای نگهبان گرفته میشود و نباید نگران اظهار نظر نمایندگان بود.
راهکار اصلی عبور از این مرحله و مقابله با فشارهای غرب چیست؟
مهمترین راهکار، به نظر من همگرایی قواست. دولت، مجلس و قوه قضائیه باید در کنار هم باشند و مردم نیز این انسجام را ببینند. دشمنان وقتی وحدت داخلی را مشاهده کنند، طمع نخواهند کرد. سیاسیها باید الگوی وحدت مردم باشند نه آینه عبرتشان؛ چنان که این روزها در برخی اظهار نظرها و دعواهای سیاسی میبینیم.
در دولت شهید رئیسی دیدیم که با وجود مشکلات آب، برق و دهها چالش دیگر، کارهای بزرگی انجام شد. اکنون نیز فرصتهای بینالمللی فراوانی داریم؛ عضویت در شانگهای و بریکس نمونه آن است. با فعال شدن مکانیسم ماشه، دنیا برای ما تمام نشده است. ما تنها کشور تحریم شده دنیا نیستیم. «باشگاه کشورهای تحریم شده» خود ظرفیتی جدید برای همکاریهای متقابل ایجاد کرده است. اگر مسئولان در هر جایگاهی که هستند، وظیفه خود را به درستی انجام دهند، کشور روز به روز پیشرفت خواهد کرد. غیر از اینها، برنامه هفتم توسعه پیش روی ماست و اگر بر اساس آن حرکت کنیم، میتوانیم به رشد اقتصادی و تولید بالاتر دست یابیم. در یک کلام؛ با وحدت داخلی و بهرهگیری از فرصتهای خارجی، ملت ایران از این مرحله نیز با اقتدار عبور خواهد کرد.



نظر شما