سادهتر اینکه محتوای تولید شده از حیث ماهیت و کارکرد، یک ساز بزند و توقعات و حقوق مخاطب، ساز دیگر! این واقعیت، البته در مورد بسیاری از تولیدات رسانه ملی و آنچه به عنوان سکوها شناخته میشود تا همین کلیپهای ریز و درشت فضای مجازی، صدق میکند.
«شِفِرونی» جدیدترین تولید سرویس اشتراکی «فیلیمو»، تنها یک روز پس از انتشار قسمت اول، به یک نمونه بارز از این واقعیت تبدیل شد که فاصله قابل توجه میان نیازها و انتظارات مخاطب و اهداف تولیدکنندگان را آشکارتر کرد. انتخاب عنوان شفرونی که از ترکیب و قاطی کردن «شف» به معنای آشپز یا سرآشپز و «رونی» (احتمالاً برگرفته از پپرونی) حاصل شده، برای یک «مسابقه آشپزی ملل»، میتواند به حساب خوشسلیقگی گذاشته شود، اما بیانگر این نکته هم است که اثری با «پِیرنگ» فرهنگی و موسیقایی، اصرار دارد، آشکارا هرگونه پیوند با جامعه میزبان را انکار کند! احتمالاً «شفرونی» از این رهیافت و به باور خود، درصدد ارتباط گرفتن با جامعه مصرفی بهویژه در طبقه متوسط برآمده و باز هم احتمالاً با منطق بازاریابی درست عمل کرده است! در ادامه اما، با دکور پرخرج و تشریفات عجیب و غریب، تا ریختوپاش مواد غذایی به عنوان عنصری مبارک و مورد احترام در فرهنگ جامعه میزبان، باز هم اصرار بر جدا بودگی از آن را دارد و لاجرم همان هدف قبلی را دنبال میکند؛ جلب توجه جامعه مصرفی طبقه متوسط ایرانی!
با حساب و کتاب اقتصادی و با منطق برنامهسازیهای پیدرپی، تا این جای کار همه چیز منطقی به نظر میرسد؛ یک میزبان شناخته شده و طناز که در نمایشهای واقعگرایانه (ریلیتیشو) و برنامههای گفتوگومحور (تاکشو) قبلی، با اقبال مخاطب روبهرو شده، حالا به صورت مستقل در پی بهرهبرداری از این اقبال نیک است و به قول خودش: «نیما شعباننژاد... تقدیم میکند...»! میهمانانی هم از جنس همان همیشگیها هستند که لابد نقش «مواد لازم» برای تولید چنین محصولاتی را بازی میکنند.
بیشتر از این جای نقد و گلایه نیست؛ چون ظرفیت محصولی که تولید شده بیشتر از این نیست! اصولاً این نمایش، یک آگهی تبلیغاتی پر خرج، ستارهدار، با ادعای نوآوری (در بازار ایران) و با اهداف کاملاً سوداگرانه است که تا حدی اعتبار سکوی نمایش خود را هم زیر سؤال میبرد.
یعنی محتواهایی از این دست را میشود فقط در حد و اندازههای یک تیزر لاکچری برای «حامی مالی» آن در نظر گرفت، نه اثری که برای مخاطب خود احترام قائل شده و سطحی حداقلی از مفهوم و تکنیک را به او عرضه کند.در بسیاری از نوشتههای قابل تأمل در حوزه نقد و آثار منتقدان بزرگ سینمایی، «سرگرمی» کارکرد نخست یک اثر عنوان شده و این در حالی است که «سرگرم شدن» حاوی یک بار معنایی و کارکردی هم هست که الزاماً از طریق مشاهده و حتی خندیدن با ویدئویی مثل «شفرونی» حاصل نمیشود. پس اجازه بدهید این محصول نهچندان سرگرمکننده را فقط یک پیام بازرگانی خیلیخیلی طولانی به حساب بیاوریم و مطلبمان را طولانیتر از این نکنیم.
۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸
کد خبر: ۱۰۹۹۹۶۶
مشکل از آنجایی شروع میشود که آنچه روی نمایشگر گوشی یا صفحه تلویزیون نقش بسته با انتظارات ما از یک اثر هنری، سرگرمی، فرهنگی و... همخوانی نداشته باشد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما