تحولات منطقه

این روزها سکوت خانه‌ها از همیشه عمیق‌تر است و پژواک صدای بازی کودکان، کمتر از گذشته در کوچه‌هایمان می‌پیچد.

هیاهوی خواهر و برادر، امن‌ترین مدرسه برای تربیت فرزند است / پیامدهای خطرناک برای خانه‌های تک‌فرزند
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

این در حالی است که در آموزه‌های غنی دین مبین اسلام، همواره بر فرزندآوری و تکثیر نسل به عنوان هدیه‌ای الهی و مایه‌ مباهات پیامبر(ص) تأکید فراوان شده است. کاهش نگران‌کننده نرخ فرزندآوری، نه تنها زنگ خطر پیری جمعیت را به صدا درآورده، بلکه سایه سنگین خود را بر نشاط، پویایی و حتی اقتدار آینده کشورمان افکنده است.
رهبر معظم انقلاب نیز بارها این مسئله را نه صرفاً یک چالش اجتماعی، بلکه یک راهبرد حیاتی در مواجهه با جنگ نرم دشمن و ضامن اقتدار و پیشرفت ملی قلمداد کرده‌اند؛ مسئله‌ای که به تهدیدی خاموش اما بسیار تعیین‌کننده تبدیل شده که غفلت از آن می‌تواند فرصت تمدنی بی‌بازگشت «پنجره جمعیتی» را از ما بگیرد و کشور را با چالش‌های غیرقابل جبران مواجه کند. در چنین شرایطی که فرزندآوری از یک انتخاب فردی فراتر رفته و به وظیفه‌ای همگانی و ملی بدل شده است، ضرورت بازنگری عمیق در نگرش‌های اجتماعی و فرهنگی بیش از پیش احساس می‌شود.
اما چگونه می‌توان این مسیر را تغییر داد و با احیای ارزش‌های اصیل، شور و شوق فرزندآوری را دوباره به کانون خانواده‌ها بازگرداند؟ در این میان، نقش نهادهای دینی به عنوان پیشرانان فرهنگ‌سازی و حافظان آموزه‌های حیات‌بخش، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای واکاوی این دغدغه ملی و بررسی چگونگی ایفای نقش مؤثر نهادهای مذهبی در ترویج فرزندآوری و تغییر گفتمان جامعه، به سراغ حجت‌الاسلام محمدتقی شفیعی، دبیر قرارگاه جمعیت کشور و پژوهشگر حوزه جمعیت رفته‌ایم.

پیامدهای خطرناک برای خانه‌های تک‌فرزند / هیاهوی خواهر و برادر، امن‌ترین مدرسه برای تربیت فرزند

حرف‌های نگفته فرزندآوری

دکتر شفیعی در پاسخ به این پرسش که نقش نهادهای دینی در ترویج فرزندآوری چیست، بیان می‌کند: نقش نهادهای دینی در این زمینه، گسترده و قابل توجه است و باید به آن توجه شود. به عنوان مثال، اگر مساجد را درزمینه مسئله فرزندآوری فعال کنیم، به مرور زمان یک گفتمان در جامعه ایجاد می‌شود. ما ده‌ها هزار مسجد در کشور داریم؛ اگر هیئت‌ها، جلسات خانگی و کلاس‌های قرآن را پای کار بیاوریم، می‌توانیم با تربیت اساتید متخصص در این حوزه، هم جامعه نخبگانی و هم جامعه عمومی را اقناع کرده و یک گفتمان جدید ایجاد کنیم. اگر نتوانیم گفتمان کنونی جامعه را که فرزند کمتر، زندگی بهتر است، به فرزند بیشتر و زندگی شادتر تغییر دهیم، قادر به فرهنگ‌سازی نخواهیم بود. ابتدا باید گفت‌وگو در جامعه ایجاد شود، سپس این گفت‌وگو به گفتمان تبدیل شده و در نهایت به فرهنگ فرزندآوری بیشتر و خانواده‌های پرنشاط و پرجمعیت برسیم. این نقش، بسیار کلیدی و مؤثر برای نهادهای دینی است که البته کارهای زیادی انجام شده و بسیاری از عزیزان پای کار آمده‌اند، اما حقیقت این است هنوز رضایت‌بخش نیست و آن‌طور که باید و شاید عمل نشده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا آموزه‌های دینی کنونی درباره ازدواج، فرزندآوری و مسئولیت‌پذیری والدین کافی است، توضیح می‌دهد: آموزه‌های دینی در مورد ازدواج، فرزندآوری و مسئولیت‌پذیری والدین، فوق‌العاده هستند و تمام آنچه خداوند تبارک و تعالی و ائمه اطهار(ع) برای صلاح بشریت به آن اشاره کرده‌اند را دربرمی‌گیرند. اما اینکه ما این آموزه‌ها را تا به حال به اندازه کافی در جامعه گسترش داده و تبیین کرده‌ایم، خیر. معتقد هستم کافی نیست و باید این اتفاق به‌طور جدی‌تری رقم بخورد. باید تلاش کنیم مفاهیمی مانند فرزند به‌عنوان امانت الهی یا تکثیر نسل برای مباهات پیامبر(ص) و... را به‌گونه‌ای جذاب به نسل جوان منتقل کنیم. بیان همین مفاهیم به خودی خود جذاب است. ما آن‌قدر این‌ها را نگفته‌ایم و فکر می‌کنیم نسل امروز با آن‌ها ارتباط برقرار نمی‌کند؛ کاملاً با این سخن مخالف هستم چرا که وقتی همین نکات در دانشگاه برای جوانان مطرح می‌شود، شاهد این ارتباط هستیم.

فرزند؛ هدیه‌ای الهی و معجزه‌ زندگی

این کارشناس دینی ادامه می‌دهد: هر کجای قرآن کریم که نام فرزند می‌آید، خداوند از او با تعبیر هبه و هدیه یاد می‌کند. این تعابیر بسیار زیبا و جذاب است. آنجا که می‌فرماید: «وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ»(سوره ص، آیه ۳۰) یعنی ما سلیمان را به داوود هدیه دادیم. یا در جایی دیگر «وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ» (سوره عنکبوت، آیه ۲۷) یعنی ما اسحاق و یعقوب را به ابراهیم هدیه دادیم. جناب زکریا وقتی دید خداوند به مریم از بهشت میوه می‌دهد، بغضش ترکید و گریه کرد و گفت: «رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً» (سوره آل عمران، آیه ۳۸) پروردگارا، از جانب خود فرزندی پاک به من هدیه کن. او که پیر و بدون فرزند بود، از خدا هدیه‌ای زیبا طلب کرد. در دعا نیز می‌خوانیم: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ» (سوره فرقان، آیه ۷۴)؛ پروردگارا، از همسران و فرزندانمان، مایه روشنایی چشم ما قرار ده. خداوند هر جا از فرزند سخن می‌گوید، آن را هدیه می‌نامد. گاهی این هدیه برای حل مشکل فقر یا حل مشکلات زناشویی است. مثلاً خانمی که می‌خواست فرزند سومش را سقط کند، پس از گفت‌وگو منصرف شد. مدتی پس از تولد این فرزند، بچه دومش سرطان گرفت و هیچ خونی برای پیوند پیدا نمی‌شد، نه از پدر و مادر، نه از فرزند بزرگ‌تر و نه از فامیل‌ها. پزشکان ناامید شده بودند تا اینکه از نوزاد تازه متولد شده خون گرفتند و خون او با بچه سرطانی مطابقت داشت و جان او را نجات داد. خدا این بچه را ناخواسته نداده بود، بلکه خواسته بود تا فرزند دوم را نجات دهد. این هدیه الهی و برکت است. بیان این داستان‌ها و القای این مسائل، به خودی خود جذابیت دارد. اگر این‌ها با ادبیاتی مناسب، همراه با نکات مشاوره‌ای ضمیمه شود، تأثیرگذاری فوق‌العاده‌ای خواهد داشت.

کیفیت تربیت، ثمره محیط امن خانواده

اما می‌دانیم در منابع دینی، هم به کمیت جمعیت مسلمانان و هم به تربیت فرزندان صالح تأکید شده است. چگونه می‌توان در سیاست‌های جمعیتی، همزمان به افزایش تعداد و ارتقای کیفیت نیروی انسانی یعنی سلامت، آموزش و اخلاق توجه کرد؟
حجت‌الاسلام شفیعی در تبیین این پرسش با بیان اینکه مشکلاتی مانند فقر فرهنگی، طلاق یا بزهکاری جوانان ناشی از کم‌کاری در تربیت است، نه صرف افزایش جمعیت؛ تصریح می‌کند: یقیناً در کنار کمیت جمعیت باید به کیفیت آن نیز توجه کرد و دغدغه تربیت نسلی سالم و صالح را داشت. اما نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است اگر فکر کنیم افزایش جمعیت سبب بی‌کیفیتی در تربیت جامعه می‌شود، کاملاً غلط است. یعنی اینکه برخی می‌گویند به جای تعداد زیاد بچه بی‌کیفیت، یک بچه باکیفیت بیاورید، این باور اشتباه است. معتقدم ۶۰ تا ۷۰ درصد تربیت در محیط خانواده شکل می‌گیرد. متأسفانه تربیت‌های امروزی به سمت آموزش‌محوری یا دستورمحوری سوق پیدا کرده‌اند؛ یعنی یک بچه شبانه‌روز یا به او دستور داده یا آموزش می‌دهند و حتی تابستان‌هایش نیز پر از کلاس‌های آموزشی است. آموزش صرف، تربیت ایجاد نمی‌کند، بلکه تنها بخشی از آن را رقم می‌زند.
وی یادآور می‌شود: آنچه تربیت را به صورت خوب، عالی و باکیفیت تحقق می‌بخشد، محیط خانه است. امروز بسیاری از روان‌شناسان بر این باورند محیط خانه را امن کرده و بچه را در آن محیط امن رها کنید. در این میان، ناامن‌ترین محیط برای تربیت بچه، خانه‌های کم‌فرزند هستند؛ یعنی خانه‌هایی که تعاملات اجتماعی در آن‌ها شکل نمی‌گیرد. بچه در این خانه‌ها، تعاملات اجتماعی را تجربه نمی‌کند؛ قهر کردن، دوستی، آشتی‌ها و دعوا کردن‌ها را در آنجا یاد نمی‌گیرد. اولین دعوا را در زندگی مشترکش تجربه می‌کند. خانه‌هایی که معمولاً از حضور برادر و خواهر خالی‌اند، مفاهیم مقدسی چون عشق، گذشت، محبت، ایثار، فداکاری، تعامل، مدیریت بحران، صبر بر مشکلات و به‌خصوص قناعت در آن‌ها معنا و مفهوم خاصی ندارد. در گذشته، بچه‌ها از لباس‌ها و اسباب‌بازی‌های همدیگر استفاده می‌کردند، بازی‌هایشان گروهی بود و دائم در حال تعامل و رفت و برگشت بودند. امروز بچه این‌ها را تجربه نمی‌کند. یکی دیگر از آسیب‌هایی که در این خانه‌ها به وجود می‌آید، جایگزینی رسانه به جای خواهر و برادر است که بسیار آسیب‌زننده است.

کم‌فرزندی و آسیب‌های تربیتی

نویسنده کتاب کابوس سالمندی به دیگر آسیب‌های کم فرزندی اشاره و بیان می‌‎کند: مسئله بلوغ زودرس یکی دیگر از آسیب‌هاست که هم به دلیل جایگزین شدن رسانه و هم به این خاطر رخ می‌دهد که بچه بیشترین زمان و تعاملاتش را به جای خواهر و برادر، با پدر و مادری می‌گذراند که ۲۵ تا ۴۰ سال با او فاصله سنی دارند. به خاطر ارتباط گسترده با آدم‌های بزرگسال، بچه چهار تا پنج سال جلوتر از سن طبیعی خودش حرکت می‌کند و زودتر به مرحله بعدی گذار سنی وارد می‌شود. بعضاً می‌بینیم سن بلوغ در برخی پسرها حتی تا چهار یا پنج سال کاهش پیدا کرده و در ۱۰ یا ۱۱ سالگی به بلوغ می‌رسند و این‌ها آسیب‌های جدی را برای خانواده‌ها، خود فرزند و برای زندگی آینده‌اش رقم می‌زند.
دکتر شفیعی با قاطعیت تأکید می‌کند: تربیت صحیح، ارتباط مستقیمی با کم‌فرزندی ندارد؛ بلکه گاهی این رویکرد، آسیب‌های جدی‌تری به همراه دارد. وی با اشاره به شواهد تاریخی و مشاهدات عینی، یادآور می‌شود: در گذشته، خانواده‌های پرجمعیت با والدین بعضاً کم‌سواد، فرزندانی تربیت می‌کردند که امروز در جایگاه‌های عالی اجتماعی، با زندگی‌هایی سرشار از آرامش، محبت و احترام عمیق به والدین، الگو هستند. در مقابل، امروز شاهدیم برخی خانواده‌ها با یک فرزند و فراهم کردن بهترین امکانات آموزشی و رفاهی، از مهدکودک تا مدرسه، باز هم در تربیت اولیه و رعایت ادب ابتدایی دربرابر والدین ناکام می‌مانند. این تضاد، به وضوح نشان می‌دهد تربیت صرفاً با آموزش‌های فشرده و دستورالعمل‌های مداوم محقق نمی‌شود. جوهره تربیت در «محیط» شکل می‌گیرد و امن‌ترین و غنی‌ترین بستر برای رشد شخصیت فرزند، محیط چندفرزندی است؛ جایی که الگوهای رفتاری و اخلاقی، نه از بیرون، بلکه در دل تعاملات خانوادگی تعریف می‌شوند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha