ایران روی یکی از دو کمربند بزرگ لرزهخیزی جهان موسوم به «آلپا» قرار دارد و هر از گاهی زمینلرزههای بزرگی در آن به وقوع میپیوندد.
تعداد گسلهای شناخته شده کشورمان ۵۷۵ عدد و تعداد گسلهای خطرناک ایران ۱۲۰ عدد بوده و میزان شهرهای لرزان ایران -یعنی شهرهای با ریسک خطر بالا ۷۸ درصد است.پایتخت ایران نیز یکی از شهرهای با ریسک بالا محسوب میشود و اصلیترین گسلهای این کلانشهر عبارتاند از گسل«مشاء- فشم»، «شمال تهران»،«جنوب تهران»، «پارچین»، «شمال ری»، «جنوب ری»،«کهریزک»،«اشتهارد» و گسل «ایپک».
در همین ارتباط برای بررسی لرزهخیزترین شهرهای کشور و ضرورت اندیشیدن تمهیدات در برابر خطرات احتمالی با دکتر فریبرز ناطقی الهی دارای مدرک دکترای مهندسی سازه از دانشگاه کلمبیای آمریکا، فوق تخصص در مقاومسازی از مرکز اروپایی زلزله و دانشگاه آکسفورد و ویسکانسین آمریکا و بنیانگذار مقاومسازی و مدیریت بحران کشور به گفتوگو نشستیم.
ایران به لحاظ لرزهخیزی در میان کشورهای دنیا چه جایگاهی دارد؟
ایران پهنهای بسیار لرزهخیز است، به طوری که در نقشه جهانی جزو یکی از ۱۰ کشور حادثهخیز و جزو سه کشور نخست لرزهخیز جهان است. در پهنه ایران بزرگ دو رشتهکوه داریم که دلیل اصلی پدیدار شدن این رشتهکوهها زلزلهها و گسلهایی بوده که در طول میلیونها سال رخ داده و با فشار گسلها روی یکدیگر این رشته کوهها به وجود آمده است.
کدام استانها را میتوان در زمره لرزهخیزترین استانهای کشور قلمداد کرد؟
رشته کوههای البرز که یکی از مناطق لرزهخیز کشور محسوب میشوند از غرب کشور شروع میشوند و از شمال عبور میکنند و تا مرزهای شرقی ادامه دارند، بنابراین شهرهایی که در مجاورت این رشته کوهها قرار دارند - ارومیه، تبریز، قزوین، زنجان، تهران، سمنان، مناطقی از گلستان و خراسان- مناطقی هستند که همواره احتمال وقوع زلزلهای با بیشینه شتاب بزرگ در آنها وجود دارد؛ زیرا ویژگی منطقه البرز این است که در فاصلههای زمانی زیاد اما با شدت زیاد زلزله رخ میدهد، یعنی دیر دیر زلزله رخ میدهد، اما شدت زلزلهها بیش از ۷ ریشتر است.
کدام یک از شهرهای کشور در وضعیت نگران کنندهتری قرار دارند؟
رشته کوههای زاگرس تقریباً از غرب تهران شروع میشود و به موازات مرز غربی -تا هرمزگان و مناطق جنوب- کشور ادامه پیدا میکند، بنابراین بخشی از اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، ایلام، قسمتهایی از خوزستان و همین طور به سمت پایین کرمان، شیراز، بندرعباس، بوشهر و بخش کوچکی از سیستان و بلوچستان را در برمیگیرد که البته مناطقی که در مجاورت این رشته کوهها هستند زلزلههایی با تکرار بیشتر اما شدت پایینتری- نهایتاً ۶ ریشتر- را تجربه میکنند.

مناطقی از کشور در مجاورت رشته کوههای البرز و زاگرس قرار گرفتهاند و از نظر لرزهخیزی، شهرهای لرزهخیزی هستند که با توجه به سوابق تاریخی در حال حاضر اولویت نخست کشور، تهران است زیرا هر لحظه بیم آن میرود که زلزلهای ۷ تا ۳/۷ ریشتری در این کلانشهر رخ دهد که بیتردید زلزلهای بسیار وحشتناک خواهد بود و پس از تهران نگران خراسان، تبریز، کرمان، ضلع غربی اصفهان، کردستان، شیراز و بوشهر هستیم. بنابراین وجود رشته کوههای البرز و زاگرس نشان میدهد ایران سرزمینی لرزهخیز است و بیشتر شهرهای ما در معرض زلزله قرار دارند.
آیا فعالیت و دخالتهای انسان در طبیعت در وقوع زلزله نقش دارد؟
در علم مهندسی زلزله نقش عوامل انسانی کمتر از ۵ درصد است که البته این ۵درصد نیز به اثبات نرسیده، با این حال آماری ثبت شده که نشان داده در مناطقی که سدهای بزرگ ساخته شده به دلیل انباشت و تراکم حجم بسیار زیاد آب در پشت سد برخی مواقع زلزلههایی رخ داده ولی این قبیل زلزلهها زیر ۵ ریشتر بوده که زلزلههای مهمی محسوب نمیشوند. با این حال در دنیا مکتوباتی هست که نشان میدهد عواملی همچون آتشفشان، یخچالهایی که ذوب میشوند و ایجاد دریاچهها و سدهای بزرگ میتوانند در وقوع ۵ درصد زلزلهها نقش داشته باشند.
فرضیه تأثیر آزمایشهای اتمی و هستهای در ایجاد زلزله چقدر صحت دارد؟
با توجه به اینکه برخی از کشورها همچون کره شمالی و فرانسه آزمایشهای اتمی و هستهای خود را در خاک انجام میدهند -تا خسارتهای ناشی از این آزمایشها قابل کنترل باشد و از چشم دیگر کشورها پنهان بماند- که موجب تداخل در لایه زمین میشود و از آنجا که انفجارهای هستهای به صورت پنهانی انجام میشود، ایستگاههای لرزهنگاری دنیا این انفجارها را به عنوان زلزله ثبت میکنند. البته بسیار بعید به نظر میرسد که آزمایشهای هستهای بتوانند گسلی را فعال کنند و در هیچ یک از منابع علمی به این موضوع اشاره نشده است و در حال حاضر میتوان گفت آزمایشهای هستهای نقشی در وقوع زلزله ندارد، با این حال میتواند تا حدود زیادی انفجار را مخدوش کند که مثل زلزله دیده شود.
با توجه به سایه سنگین زلزله بر ایران تا چه میزان الزامات مقاومسازی در قوانین ساخت و ساز رعایت میشود؟
اینکه ایران در کمربند زلزله جهانی قرار دارد و استفاده از تجربههای دیگر کشورهای زلزلهخیز و موفق در ساماندهی امور شهری و مقاومسازی شهرها در مناطق زلزلهخیز بیش از گذشته احساس میشود، یک واقعیت است و اگر از هم اکنون مقاومسازی ساختمانها و ایجاد تغییرات بنیادی در حوزه شهرسازی برای پیشگیری از حوادث غیرمترقبه در دستور کار متولیان این حوزه قرار گیرد، به مراتب هزینههای بسیار کمتری از امدادرسانی و جبران خسارتهای مادی و معنوی پس از وقوع زلزله را به همراه خواهد داشت.
قانون همیشه هست زیرا همواره پیشنهاد آییننامه و قوانین توسط بخش علمی و فنی کشور تولید و از سوی مجلس شورای اسلامی مصوب میشود، به طوری که ما افزون بر آییننامه زلزله، آییننامههایی نیز در سطح شهرها داریم که باید اقدامهایی را برای مقابله با زلزله در ساخت و سازها انجام دهند.
اما واقعیت این است که تا امروز آن گونه که باید شاهد اجرای این آییننامهها و دستورالعملها در ساخت و سازها نبودهایم و تنها اقدامی که در حال حاضر- طبق آییننامه زلزله - انجام میشود، تحلیل خطر زلزله - بررسی فاصله زمین با گسلها در ساخت و سازهای بلندمرتبه- است که البته با وجود آنکه در بسیاری از موارد این تحلیلها انجام و پارامترهای لازم مشخص میشود تا اگر زمین نزدیک گسل است شرایط خطرناک برای زمین فرموله و از سوی مهندسان در سازه اعمال شود، متأسفانه هیچ یک از این موارد در ساخت و سازها لحاظ نمیشود.
در واقع محاسبات خوبی که برای مقابله با زلزله و شرایط خطر طراحی میشود، در عمل اجرا نمیشود و این غفلت از سوی سازندگان در استانهای مختلف موجب شده بیشتر ساختمانها تابآوری لازم در برابر زلزله را نداشته باشند از این رو به نظر میرسد این موضوع را چندان جدی نگرفتهایم!
زمین لرزهها تا چه میزان برای اماکن تاریخی آسیبزا هستند و چگونه باید از آنها حفاظت کرد؟
اماکن تاریخی بسیاری در شهرهای ایران وجود دارند که در مقابل زلزله مقاومسازی نشدهاند و با وقوع زلزلههای شدید یا حتی متوسط به طور کامل از بین خواهند رفت؛ وضعیتی که چند سال پیش در ارگ تاریخی بم کرمان رخ داد نمونهای از تأثیرات مخرب زلزله بر اماکن تاریخی بود.
در زمان ساخت اماکن تاریخی به این موضوع که ایران روی خط زلزله قرار گرفته توجه نشده، پس لازم است سازمان میراث فرهنگی اماکن تاریخی را در مقابل زلزله مقاوم کند.
محاسبات خوبی که برای مقابله با زلزله و شرایط خطر طراحی میشود، در عمل اجرا نمیشود و این غفلت از سوی سازندگان در استانهای مختلف موجب شده بیشتر ساختمانها تابآوری لازم در برابر زلزله را نداشته باشند از این رو به نظر میرسد این موضوع را چندان جدی نگرفتهایم!
طی ۴۰ سال گذشته روشهای مقاومسازی برای همه ابنیه و مصالح توسعه یافته و به استناد مدارک علمی چاپ شده، ایران در این زمینه پیشرفتهای ارزندهای داشته است و روشهای بسیاری وجود دارد که میتواند پایداری این ساختمانها را در برابر زلزله افزایش دهد.
ساختمانهای تاریخی به دلیل قدمت و نوع مصالحی که در آنها استفاده شده است در برابر زلزله آسیبپذیری بیشتری دارند، بنابراین باید از روشهای علمی معتبر برای مقاومسازی آنها استفاده شود تا تابآوری آنها در برابر زلزله افزایش یابد.
به عنوان نمونه ایتالیا یکی از کشورهایی است که در این زمینه پیشرفت بسیار خوبی داشته و اغلب ساختمانهای تاریخی این کشور با روشها و تکنیکهای مختلف مقاومسازی شده اند. این علم در ایران نیز توسعه یافته و اجرای آن ممکن است، اما از آنجا که تحقق این مهم نیازمند بودجه بوده هنوز موفق به اجرای آن نشدهایم.
اگرچه در سالهای گذشته به برخی بناهای تاریخی رسیدگی شده، اما این رسیدگیها در حد مرمت بوده نه مقاومسازی در برابر زلزله!
مخربترین زلزلههای ایران
به گزارش قدس از سال ۱۳۴۰ تاکنون زمینلرزههای مختلف و در مواقعی ویرانکننده مناطق مختلف کشور را با خسارتها و تلفات سنگینی روبهرو کرده است که آخرین آنها، زمینلرزهای با بزرگی ۶/۶ ریشتر در ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ به مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند.

زمینلرزه بم بیشترین تلفات انسانی - حدود ۵۰هزار تن کشته و ۳۰ هزار تن مصدوم - را در میان تمام زمینلرزههای تاریخ ایران بر جای گذاشت. بزرگترین زمینلرزهای که پیش از زمینلرزه بم در ایران به وقوع پیوست مربوط به ۳۱خرداد ۱۳۶۹ در استانهای گیلان و زنجان با قدرت ۷/۳ در مقیاس ریشتر بود. این زمینلرزه بیش از ۴۰ هزار کشته بر جای گذاشت. این زلزله در عرض چند ثانیه حدود هزار و ۱۰۰ کیلومترمربع که ۲۷ شهر و هزار و ۸۷۱ روستا را در برمیگرفت، ویران کرد.
فهرستی از زمان و میزان قربانیان زمینلرزههای به وقوع پیوسته در ایران نشان میدهد، ایران زمین لرزههای متعددی را از ۷۰ سال پیش تاکنون تجربه کرده که تلفات جانی بیشماری به همراه داشته است، به عنوان نمونه اردیبهشت ۱۳۳۹ زمینلرزهای در شهر لار -واقع در جنوب کشور- منجر به کشته شدن ۴۵۰ تن از هموطنانمان شد و مهر ۱۳۴۱ وقوع زمینلرزهای در غرب تهران ۱۱ هزار تن کشته به همراه داشت.
شهریور ۱۳۴۷ در پی زمینلرزهای در استان خراسان حدود ۱۰ هزار تن جان سپردند. اردیبهشت ۱۳۵۱ هم با وقوع زمینلرزهای در جنوب کشور ۵ هزار و ۴۴ تن کشته شدند. اردیبهشت ۱۳۵۶ نیز زمینلرزهای در اصفهان جان ۹۰۰ تن از شهروندان این شهر را گرفت.
زمینلرزه طبس در مهر ۱۳۵۷ که در واقع یکی دیگر از تلخترین زلزلههای تاریخ ایران بود ۲۵ هزار کشته به همراه داشت.
اردیبهشت ۱۳۷۵نیز تعدا یک هزار و ۶۱۳ تن در بیرجند بر اثر زمینلرزهای با بزرگی ۱/۷ درجه در مقیاس ریشتر جان باختند و اسفند همان سال زلزلهای با بزرگی ۵/۵ ریشتر در اردبیل به وقوع پیوست که هزار و ۱۰۰ تن کشته به همراه داشت.




نظر شما