آلو بخارا، چه از بخارا آمده باشد چه از جای دیگری، باز هم آلوی خراسان است؛ آلویی که اینجا در دامنههایی آفتابگیر درست میشود. در شیب کوههای مرتفع بینالود و در جوشش چشمهسارها و خروش رودخانهها و در پیچ و خم باغها شهری به قدمت چند صد سال شکل گرفته که «خَرو» نام دارد؛ هرچند اهالی آن را «خور» میدانند.
براساس آنچه در متون تاریخی آمده، خرو با خور، با واژه «خورشید» مرتبط است. شاید دلیل این نامگذاری این باشد که این منطقه مرتفعترین بخش شهر نیشابور است و اولین نقطه طلوع خورشید، آنجاست. البته در بعضی از کتابهای تاریخی هم آمده نام این شهر برگرفته از زبانهای ایرانباستان و زرتشتی و به معنای «شرقیترین سرزمین» یا «جای گودی که نور خورشید، آنجا را روشن میکند» بوده که به مرور مخفف شده است.
خرو، شهری در شیب کوهستان بینالود
اگر از مشهد قصد سفر به خرو، بزرگترین و پرجمعیتترین نقطه شهرستان پس از نیشابور را دارید، باید در مسیر اتوبان مشهد به نیشابور، حدود ۲۰کیلومتر مانده به شهر نیشابور و در سمت راست وارد جاده فرعی شده و به سمت خرو حرکت کنید. حالا دیگر راهی نیست و پس از طی ۶کیلومتر دیگر به بهشتی در شرق کشور خواهید رسید. مسیری حدود ۱۱۰ کیلومتری که برای رسیدن به آن با خودرو شخصی بیشتر از یک ساعت و ۲۰ دقیقه زمان لازم نیست.
حالا چهار محله بزرگ خرو علیا، خرو سفلی با بافتی قدیمی، شهرک امام رضا(ع) با بافت جدید شهری و ساحل برج با مردمانی پرتلاش و خستگیناپذیر منتظر پذیرایی از شماست.
هر چند حالا زمانه عوض شده و همه چیز، حتی شکل معماری روستاها در این سالها تغییر کرده اما خانههای این روستایِ زیبایِ حالا شهرشده، سبک همان خانههای قدیم است و هنوز هم میتوان خانههایی از سالهای دور با معماری پدران و پدربزرگان را دید.
خرو سالهاست به خاطر همان معماری خاصش ماسوله خراسان نام گرفته است. در خرو هم خانههایی را میبینید که به شکل پلکانی و در دامنه کوهپایه ساخته شده و پشتبام خانه پایینی، حیاط خانه بالایی است. خانههایی زیبا که در فضایی کم به صورت عمودی دو یا سه طبقه و با استفاده از مصالح موجود در روستا مثل سنگ، خشت خام و چوب ساخته شده است. گذر از کوچههای پر شیب روستا گامهایی قوی و محکم نیاز دارد مثل گامهای مردمان سختکوش خرو که روزی حلال خود را از دستان پربرکت درختان و دارهای قالی به خانه میبرند.
آلوهایی با شهرت جهانی
باغهای میوه که مثل حریری سبز اطراف محله خرو علیا را دربرگرفته و از قسمت جنوبی به خرو سفلی وصل میشود؛ منظرهای زیبا و چشمنواز درست کردهاست. بیشتر اهالی خرو به کار باغداری و کشاورزی مشغولاند و البته محصولات منطقه هم بیشمار است؛ از ریواس، گردو، گلابی، سیب، آلبالو و گیلاس و هلو گرفته تا انگور و عسل طبیعی و کشمش. محصولاتی که هر چند کیفیت بینظیری دارند اما نتوانستهاند مثل آلو بخارای این باغها شهرت جهانی بدست بیاورند.
از ۳ هزار و ۶۰۰ هکتار باغ آلوی نیشابور، هزار هکتارش در خرو قرار دارد؛ بسته به شرایط آب و هوایی و... از هر هکتار حدود ۱۶تن آلو برداشت میشود که علاوه بر تازهخوری، مقدار زیادی از آن فراوری و حدود ۱۱تن به صورت آلوی خشک علاوه بر مصرف داخلی، به کشورهای همسایه هم صادر میشود. باغهای زیاد آلو، وسعت کشت و کیفیت عالی محصول این دیار سبب شده لقب پایتخت آلوی ایران در کنار لقبهای دیگری مثل پایتخت طلایی، نگینییلاقات کشور و... به خرو برسد؛ هرچند آلوبخارا نه فقط در خرو که در همه روستاهای دامنه بینالود و حتی غیر از آن، بدست میآید.
از نخستین روزهای پاییز تا آخر آبان ماه، هر سال از دیزباد بالا تا گرینه و درود و باغشن و قدمگاه زبرخان تا بوژان و کلیدر و بار و همینطور اردوغش، همه و همه در کار تولید آلوبخارا هستند اما آلوهای خرو چیز دیگری است.
امیر محمدی یکی از مردمان این دیار است که پدر و پدربزرگش و حتی نسلهایی دورتر که دیدنشان به سن او قد نمیدهد همه در همین روستا به دنیا آمدهاند، بزرگ شدهاند، روی همین زمینها کار کردهاند و در گوشهای از همین خاک آرام گرفتهاند. هر چند او ۴۱سال بیشتر ندارد اما با مهارت، تمام ریزهکاریهای کار در روستا را بلد است و با شوق برایمان توضیح میدهد.
از نهالهای آلو باید مثل بچه مراقبت کرد
«آب و هوای سرد خرو کاملاً برای کاشت آلو مناسب است. نهال آلو را یا خودمان پیوند میزنیم یا نهال پیوندزده را از گلخانه تهیه کرده و در زمینی که از قبل آماده و در نظر گرفتهایم با فاصلهای حدود ۳ تا ۴ متر از هم میکاریم و بعد از آن هم حداقل تا دو سال، مثل یک بچه تازه متولد شده از نهالهای تازه کاشته شده مراقبت میکنیم تا بزرگ شوند. سال اول فقط یکی دو کیلو و هر چه بگذرد بیشتر محصول میدهد تا اینکه تقریباً از سال دهم به سوددهی و باردهی میرسد. در این مدت باید به آب و کود نهالهای تازه کاشته شده خیلی بیشتر از درختان قدیمی توجه کرد چون قدیمیترها ریشههای عمیق دارند و کمتر آسیب میبینند. اگر بهار کم آبی باشد و از بارندگی خبری نباشد، از همان اولِ بهار و فروردین تقریباً هر ۱۲روز یک بار باید به نهالها آب داد. آبیاری در پاییز و حتی یخآب زمستانه هم باید با نظم و حساب شده انجام شود تا نهالها از آفت به دور باشند و آسیب نبینند. آبیاری منظم درختان در سلامتی و افزایش محصول و حتی عمر مفید و محصولدهی درخت اثر دارد. اگر تمام مراحل بهخوبی انجام شود و از درخت خوب مراقبت شود، یک نهال کاشته شده، ۲۰ و حتی تا ۲۵ سال هم محصول خوبی میدهد. آلوهایی که مدلها و اسمهای مختلفی دارند؛ آلو رسمی، شوقانی، شمس، طرقبه که برای خورشت خیلی خوب است، حاج حسنی، کبرایی و... ».
او از تفاوت این اسمها هم برایمان میگوید؛ «آلو بخارا که همان آلوی رسمی است، از معروفترین و پرفروشترین انواع آلو خشک خرو است که سایز متوسط و طعمی ملس دارد. آلو حاج حسنی، سایز درشتتر و رنگی زردتر دارد و البته طعمش هم مقداری ترش است. آلوی شوقانی، آلویی هسته جدا با سایزی بزرگ و زرد رنگ و طعمی ملس است. آلوی پر طرفدار بعدی هم آلوی طرقبه است که رنگی سبز مایل به نباتی و طعمی شیرین دارد».
آلوها به شکل سنتی جمع میشوند
زمان جمع کردن آلوها که برسد، کوچه باغهای خرو میزبان آمد و شد باغدارانی میشود که با موتور، نیسان و حتی قاطر راهی زمینها میشوند. آنها مدام کوچهباغها را آبپاشی میکنند تا غبار کمتری روی آلوها بنشیند و محصول با کیفیتتری برداشت کنند. حالا همه چیز برای جمعآوری یک محصول خاص آماده است.
امیر آقا با صورتی آفتاب سوخته میگوید: «اینجا هنوز جمعآوری محصولات به صورت سنتی است و گاهی موجب آسیب به شاخههای درختان هم میشود. مردان روی تنه درختان رفته و آنها را تکان میدهند تا آلوهای قرمز رسیده روی برگهای زرد و علفهایی که قبلتر از آلوها زمین را پرکردهاند، بریزند و زخمی نشوند. البته برای چیدن آلوهای سرشاخههای درخت، از چوبهای نازک و بلند درخت سپیدار کمک میگیریم. حالا به کمک زنها و بچهها آلوها را از روی زمین و پای درختها برمیداریم و در جعبههای چوبی روی هم میریزیم و جعبهها را گوشهای از باغ میگذاریم تا برای انجام کار اصلی به خانهها ببریم. جمع کردن محصول چند روزی طول میکشد. به همین خاطر باید هر دو سه روز یک بار به باغ سر بزنیم تا آلوهایی که دفعه قبل نرسیده و با تکان از درخت جدا نشده را هم جمع کنیم».

پوست کردن آلو، سختترین بخش کار
پس از اینکه مردان با زحمت بسیار، جعبههای آلو را به منزل میرسانند، کار زنان و دختران خانه تازه شروع میشود. زنان با سرانگشتان ظریف خود پوست سفت آلو را جدا کرده و دانه دانه، کنار هم روی سبدهای بزرگ چوبی قرار میدهند.
صغری خانم، پیرزنی دوستداشتنی و آرام با موهای حنایی، صورتی استخوانی و لبهایی خندان؛ مادری است مثل تمام مادران و مادربزرگان مهربانی که سراغ داریم. او هم مثل تمام زنان روستا، آستینهایش را بالا داده و پا به پای عروس و نوههایش مشغول پوست کردن آلوهاست. ابزار کارشان هم خیلی ساده است؛ چهارپایهای کوچک، سطلهایی پر از آب و نمک و سبدهایی برای گذاشتن آلوهای پوست شده.
او برایمان از آماده کردن آلوها برای خشک شدن میگوید؛ «آلوهای خورشتی را پس از جمع کردن در سطل آب نمک میگذاریم، حدود ۱۲ساعت باید بماند تا پوستشان راحتتر کنده شوند. تقریباً چهار پنج قاشق نمک توی چهار لیوان آب کفایت میکند. نمک موجب میشود پوست آلوها نازک شده و راحتتر کنده شوند. زمان ماندن آلوها در آب و نمک هم نباید طولانی باشد، چون رنگ آلوها را خراب و قرمز میکند و بد بازار میشود».
دستان پینه بسته و ترک خورده پیرزن سختی کار را واضحتر نشان میدهد. «بعضیها دستکشهای پلاستیکی نازکی دستشان میکنند اما باز هم نمیشود با دستکش راحت کار کرد. پوست دست وقتی زیاد با آب نمک در تماس باشد، حساس میشود و ترک میخورد و تا چند وقت بعد از تمام شدن آلوها هنوز دستان ما خوب نشده است».
صغری خانم وقتی بلند میشود تا آلوهای پوست شده را روی توری جابهجا کند، قد خمیدهاش بیشتر به چشم میآید. او با پیراهن بلندی از پارچههای گلدار بر تن و چارقد سفید و سادهای بر سر، با کاربلدی و تجربه زیاد میگوید: «سختترین قسمت کار، پوست کردن آلوهاست. سالهای قبل بعد از پوست کردن، آلوها را مستقیم روی سبدها برای خشک شدن میگذاشتیم، اما الان چند سالی است که آنها را مقداری بخار میدهیم. این بخار دادن سبب میشود ماندگاری آلوها بیشتر شده و حداقل سه تا چهار ماه بیرون از یخچال بماند و حشره سراغشان نرود، رنگشان هم بهتر میشود».
سبدهای بزرگ ارغوان برای خشک کردن آلوها
و قسمت آخر کار، گذاشتن آلوها برای خشک شدن. امیر آقا که حالا برای جابهجا کردن سبدهای آلو و گذاشتن در گوشهای که آفتاب بهتری دارد به کمک مادر و همسرش آمده، در مورد سبدهای چوبی میگوید: «بیشتر مردم خودشان این سبدها را درست میکنند. در اطراف خرو، چوب ارغوان و جودانه فراوان پیدا میشود و با همین چوبها سبدهای بزرگی بافته میشود که بهترین وسیله برای خشک کردن آلوهاست. البته قابهای چهار گوش که با چوبهای نازک درست شده و کف آن توری نازک فلزی دارد هم وسیله خوبی برای خشک کردن است».
او که دل پری از اوضاع فروش محصول روستایش دارد، توضیح میدهد: «از هر درخت بسته به اندازه و عمرش، 50 تا 200 کیلو آلو برداشت میشود و پس از خشک کردن، تقریباً یک چهارم آن باقی میماند. تقریباً هر ۲۰ کیلو آلوی تازه، ۵ کیلو آلوی خورشتی میدهد که در بازار آنقدرها قیمت ندارد. پرورش آلو زحمت خیلی زیادی دارد و تمام خانواده درگیر آن هستند اما چون مکان مشخصی برای خرید و بستهبندی محصولات نیست، دلالان و واسطهها با کمترین قیمت، آنها را از کشاورزان میخرند که جوابگوی گرانی سم، کود و ابزار کشاورزی نیست».
حالا آلوهای زرد، زیر نور خورشید مثل ستارههایی در پشت بام خانه خودنمایی میکنند. هر چند باغها از آلو خالی شده اما پشتبامها مثل باغهای آلو میدرخشند.




نظر شما