ایشان در سال ۱۲۸۱ش در خانوادهای روحانی در خمینیشهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش میرزا اسدالله، فرزند میرزا محمد جعفر از منبریان و امامان جماعت و جد بزرگش از علمای جبل عامل بوده است.تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در مدرسه «نوریه» یاد گرفت.
در نه سالگی کتاب نصاب الصبیان را حفظ کرد. در ۱۲ سالگی جهت ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و دروس ادبیات و سطح فقه و اصول و نیز یک دوره درس خارج اصول را در درس سید مهدی درچهای، سید محمد نجفآبادی، فشارکی و میر سید حسن مدرس شرکت کرد.
در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیل به قم رفت و به مدت بیستوسه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه تحصیل کرد و در ۴۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید. او در دروس شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت و سید حسین بروجردی شرکت کرده و فلسفه را از سید روحالله خمینی فرا گرفت. سید محمدتقی خوانساری به وی درجه اجتهاد داد. در دورهای، اشرفی در غیاب آیتالله خوانساری و امام خمینی امامت جماعت مدرسه فیضیه را بر عهده گرفت.
آیتالله بروجردی نیز عنایت ویژه به او داشت بهطوری که هر وقت اشرفی به اصفهان میرفت و بازمیگشت، به دیدار شاگردش به حجره او در مدرسه فیضیه میآمد. به دستور استادش آیت الله بروجردی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان میگرفت.
در سال ۱۳۳۵ش بهدستور آیتالله بروجردی به همراه برخی از علما به کرمانشاه هجرت کرد و با اداره حوزه علمیه تازهتأسیس آیتالله بروجردی در باختران، تدریس معارف اسلامی را با ۶۰ نفر از طلاب شروع کرد. از جمله فعالیتهای وی در این دوره میتوان به تکمیل ساخت مدرسه آیتالله بروجردی و توسعه کتابخانه آن مدرسه اشاره کرد.
از جمله آثار مکتوب ایشان عبارتند از:
البیان، در موضوع علوم قرآن، به زبان فارسی.
تفسیر قرآن، خلاصهای از تفاسیر شیعه و سنی.
مجمع الشتات، در اصول دین و عقاید و کلام، به زبان عربی در چهار جلد.
مجموعهای پیرامون حروف مقطعه قرآن، به زبان فارسی.
کتابی در موضوع «غیبت امام عصر»(عج).
مبارزات سیاسی
پس از دستگیرشدن امامخمینی در سال ۱۳۴۲، اشرفی اصفهانی در مسجد آیتالله بروجردی کرمانشاه سخنرانی کرد و از مردم خواست در اعتراض به دستگیری ایشان تظاهرات کنند؛ به همین دلیل وی به شهربانی احضار شد تا تعهد بدهد و بر ضد مصالح رژیم اقدامی نکند؛ اما او تأکید کرد ورقهای را که در آن به رهبر مذهبی مردم توهین شده، امضا نخواهد کرد، سپس همراه گروهی از علمای کرمانشاه به عنوان علمای مهاجر برای آزادی امامخمینی به تهران رفت. همچنین با علما و مراجع قم و مشهد دیدار کرد و از حضرات آیات سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی از مراجع وقت خواست از حرکت امامخمینی حمایت کنند.
اشرفی اصفهانی پس از آزادی امامخمینی از زندان در فروردین ۱۳۴۳، به قم رفت و با ایشان دیدار کرد و در اردیبهشت همان سال اجازه امور حسبیه از امامخمینی دریافت نمود وی وجوه شرعی را از طریق بانک برای امامخمینی میفرستاد تا به رژیم پهلوی نشان دهد به ایشان علاقهمند است و او را مرجع اعلم میداند. وی پس از تبعید امامخمینی به نجف، وجوه شرعی را به نجف میفرستاد این امور باعث شد ساواک بار دیگر او را به تبعید و زندان تهدید کند.امامخمینی در نامههای خود از آیت الله اشرفی اصفهانی به شیخ العلماء الاعلام و عماد الاعلام یاد کردهاست.
ایشان با نشر اعلامیه و نوار سخنرانی امامخمینی در کرمانشاه، زمینه گسترش قیام را فراهم کرد و با دعوت از روحانیان مبارز مانند ابوالقاسم خزعلی، سیدعبدالکریم هاشمینژاد و محمد یزدی در ایام تبلیغی در گسترش مرجعیت امامخمینی و زمینهسازی نهضت اسلامی در کرمانشاه کمک میکرد.
در اسفند ۱۳۵۰ امامخمینی در جواب نامه وی دربارهٔ اختلافاتی که میان روحانیان کرمانشاه در خصوص مرجعیت مطرح شده بود، اظهار تأسف کرد و تأکید کرد مرجعیتی که نقشاش امروز به بیان مسئله خلاصه شدهاست و نه چیز دیگر، ارزش آن را ندارد که دربارهٔ آن بحث شود و آنچه امروز مورد نیاز است مسئله وحدت و تفاهم بین مردم است که نباید از آن غفلت کرد.
در آبان ۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک آقاسیدمصطفی خمینی، ضمن فرستادن تلگرام تسلیت به امامخمینی، مجلس بزرگداشتی در کرمانشاه برگزار کرد، و ایشان نیز طی نامهای از وی تشکر کرد.پس از اهانت روزنامه اطلاعات در هفدهم دی ۱۳۵۶ به امامخمینی و شهادت گروهی از مردم قم در نوزدهم دی همان سال، اشرفی اصفهانی در برپایی اعتراضات مردمی کرمانشاه علیه رژیم پهلوی نقش اساسی ایفا کرد[۲۶] وی در مهر ۱۳۵۷ رهبری راهپیماییای را بر عهده داشت که برای محکومکردن فاجعه کشتار هفدهم شهریور به دست رژیم پهلوی برگزار شده بود. در حالیکه او پیشاپیش مردم حرکت میکرد، نظامیان رژیم و نیروهای ساواک به او حمله کردند که چند نفر از مردم مجروح و شهید شدند و وی به شدت آسیب دید.
ساواک سپس در چهاردهم مهر ۱۳۵۷ به خانه اشرفی حمله کرد و او را به اتهام اخلال در نظم و امضای اعلامیه تحریکآمیز و ایجاد شورش، دستگیر کرد و به تهران برد و در کمیته شهربانی زندانی کرد؛[۲۸] اما به دنبال اعتراضهای شدید مردمی، اشرفی پس از چند روز آزاد شد و بار دیگر به فعالیت سیاسی خود در کرمانشاه ادامه داد؛[۲۹] و چنانکه طی اعلامیهای مشترک همراه روحانیان ازجمله عبدالجلیل جلیلی، محمدرضا کاظمی، سیدمحمود لاری و سیدمرتضی حسینی نجومی، دربارهٔ غارت بیتالمال به دست کارگزاران رژیم پهلوی و توطئه جدایی میان ارتش و ملت، به مردم هشدار داد.ازجمله فعالیتهای وی امضای اعلامیهای به عنوان خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت بود که همراه سیداسدالله مدنی، سیدعبدالحسین دستغیب، سیدجلالالدین طاهری اصفهانی و محمد صدوقی امضا شد.
ویژگیهای اخلاقی
شهید اشرفی اصفهانی، در مدت اقامتشان در قم، معمولا یک ساعت قبل از اذان صبح، به حرم حضرت معصومه (علیها السلام) می رفتند و به راز و نیاز می پرداختند. حضرت آیة الله مرعشی می فرمود: همیشه قبل از اذان صبح که به حرم مطهر مشرف می شدم، یا اولین نفر من بودم، یا حاجی آقا اشرفی. فرزندشان می گوید: هیچ گاه زیارت عاشورای او قطع نمی شد. او از تربت مقدس امام حسین ( علیه السلام) شفا می گرفت و دیگران رانیز به این عمل سفارش می کرد.
آیت اللّه اشرفی اصفهانی در دوره طاغوت با هر نوع استبداد مبارزه می کرد. زبان حق گوی او در اوج خفقان نظام ستم شاهی رسواگر باطل بود. این مجاهد نستوه بی اعتنا به یاوه سرایی های عده ای سست ایمان و بی اراده و نیز تهدیدهای ساواک، ابوذرگونه بر شاه ظالم می تاخت و امام خمینی را مرجع و رهبر و منشأ خیر و برکت معرّفی می کرد.
شهید آیت الله اشرفی اصفهانی، با وجود سن هشتاد سال، با شور فراوان به جبهه های غرب و جنوب می شتافت و می گفت: وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی است. قدرت خدا در جبهه هاست. هر کس می خواهد خدا و دست خدا را ببیند، به جبهه ها برود. باور کنید اگر من دستم رعشه نداشت، چند روزی برای اسلحه آموزی می رفتم و با کمال افتخار مانند حبیب بن مظاهر، آنجا در راه اسلام کشته می شدم....بهترین ذکر کربلائیان در مناطق عملیاتی ذکر یا زهرا(س) بود و آن هنگام که عملیاتی با نام مقدس فاطمه الزهرا(س) آغاز می شد، چه شور دگری بر قلبها حاکم می گشت. و چه شگفت!؟ که عملیاتهای پیروزمندانه با رمز زهرا(س) بود و حکمت این شگفتی را در این جملات باید یافت: «شهید اشرفی اصفهانی رمز عملیات فتح المبین را به فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد دادند و اظهار داشتند حضرت زهرا(س) مظهر غضب خداوند است و اگر این عملیات به نام آن حضرت شروع شود قطعا پیروز می شوید».
محراب خونین
دیدار سرخ در محراب با خدا که صاحب محراب است، زیباترین دیدار دنیاست. دیداری که به نام امام علی(ع) مزین است. آیت الله اشرفی یکی از آن هاست که زیبا دیدار کرد و زیبا پرواز کرد. آیت الله اشرفی اصفهانی نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه بیست و سوم مهرماه سال ۱۳۶۱ در حین خواندن خطبه های نماز جمعه بدست منافقین کور دل به شهادت رسید و به عنوان شهید محراب برگی پرافتخار در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زد.
دو آرامگاه
شهید اشرفی اصفهانی جزو شهدای نادری است که دارای دو آرامگاه است. آرامگاه اصلی وی در تخت فولاد اصفهان است و آرامگاه دیگر در کرمانشاه است. چرا که پس از چند روز از شهادت وی یک تکه از پایش در محراب نماز جمعه پیدا می شود؛ پس از این ماجرا از حضرت امام(ره) درباره نبش قبر اجازه میگیرند امام(ره) اجازه نمیدهند و میفرمایند یک یادمانی برای شهید محراب در گلستان شهدای کرمانشاه درست کنید که یک تکه از پایش را در کرمانشاه به خاک میسپارند.
متن وصیت نامه شهید آیت الله اشرفی اصفهانی ره
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه احقر عباد الله و احوجهم الی رحمت الله عطا الله اشرفی اصفهانی
بر حسب وظیفه شرعیه که به عهده هر فرد مسلم و مؤمن و مسلمه و مؤمنه است که باید قبل از مرگ وصیت کند این چند کلمه را این بنده عاصی و محتاج به رحمت خالق عالم من باب وصیت در این ورقه ذکر می کنم، در حالت صحت و سلامتی بدن و عقل و لاحول ولا قوه الا بالله العی العظیم و هو حسبی و نعم الوکیل و انا اشهد الله و اشهد جمیع الانبیاء و رسله و ملائکه و جمیع خلقه بانه عزاسمه و جله جلاله و عظمه شانه لااله الاالله هوالحی القیوم السمیع البصیرو ان محمدا" صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و انه خاتم النبیین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و انه وصی رسول الله و وزیره و خلیفه من بعده و ان فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین و ان الائمه من ولد هما الحسن و الحسین و علی ابن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و الحجه بن الحسن المهدی الامام المنتظر علیهم سلام الله و برکاته و رحمه و رضوانه مادامت حیا و مادامت السموات و الارض هم ائمتی و سادتی و اشهد ان الموت حق و الجنه حق والدار حق و ان الساعه آتیه لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور و امنیت بجمیع انبیائه و رسله و کتبه و ملائکه اللهم صلی علی محمد و آل محمد یا من یقبل الیسیر و یعفوعن الکثیر اقبل متی الیسیر و اعف عنی الکثیر انک انت الغفور الرحیم و اسئلک یارب بمحمد و آله صلواتک علیهم و بدم الحسین ان تعفو عنی و تقفرلی و ترحمنی و تستر عیوبی فی الدنیا و الاخره یا کریم یا رحیم و یا رؤفا بالعباد المؤمنین.
و بعد به سه نفر از بنده زاده ها حاج آقا حسین و حاج آقا محمد و آقا احمد و دو نفر از صبیه ها عزت آغا و عصمت آغا وصیت می کنم به تقوی و پرهیز از گناه و عفت و پاکدامنی و مودت و دوستی با هم و حفظ کردن ناموس های آن ها امر حجاب را و اقامه نماز در اوقات خود و سایر واجبات شرعیه و این که حقیر را در هر حالی از دعاهای خیر و طلب مغفرت و رحمت فراموش نکنند و آن ها را به خدا می سپارم و دختر و عروس و نوه و همشیره های حقیر اگر رعایت حجاب اسلامی را نکنند مورد نفرین واقع می شوند در حال حیات و ممات و خداوند بصیر و خبیر است به اعمال ماها و مدفن این جانب در تخت فولاد قرار دهید. ان شاء الله
در هفتمین سالروز شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی چهارمین شهید محراب، خانوادهی معظم ایشان به حضور حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی رسیدند و با ایشان دیدارکردند.حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار ضمن گرامیداشت یاد شهید آیتالله اشرفی اصفهانی خطاب به خانوادهی معظم ایشان فرمودند: پدر شما شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، عالمی ربانی، مجاهدی پارسا و عاشق حضرت امام(ره) بود و همواره از امام مدد میگرفت و من عمیقاً به ایشان ارادت می ورزیدم. این پیر سالخورده و روشنضمیر در دوران جنگ تحمیلی لباس نظامی به تن کرده و اسلحه به دوش گرفته و در صحنههای گوناگون نبرد حضوری فعال داشت و همواره در دفاع از اسلام و انقلاب پیشقدم بود.
منابع:
پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir
ویکی امام خمینی
محراب خونین باختران، ص۸۱
ویکی شیعه
گلشن ابرار ج ۲ ذکر شهید محراب



نظر شما