میرزا آقاخان که نام اصلی او میرزا نصرالله بود، کوچکترین فرزند میرزا اسدالله محسوب میشد، اما به لحاظ ذکاوت، برترینِ پسران وی بود. او از دوران کودکی وارد دربار شد و پس از مرگ پدر، مدارج ترقی را پیمود؛ هرچند بخش مهمی از این ترقی را مدیون چربزبانی و تملقگویی ماهرانهاش بود. میرزا آقاخان در دوران محمدشاه قاجار با حاجی میرزا آقاسی، صدراعظم وی دچار اختلاف شد و به همین دلیل، او و برادرش را به کاشان تبعید کردند. با مرگ محمدشاه و آغاز سلطنت ناصرالدینشاه و صدارت امیرکبیر، میرزا آقاخان بدون کسب اجازه از دربار، راهی پایتخت شد. البته میرزا تقیخان به دلیل نقش میرزا آقاخان در فرونشاندن شورش گروهی از نظامیان و همچنین طرفداری مهدعلیا، مادر شاه، وی را دوباره به کاشان تبعید نکرد و گستاخی او را نادیده گرفت. مدتی بعد، با پادرمیانی مهدعلیا که حالا مادرزن امیرکبیر نیز بود، میرزا آقاخان به «اعتمادالدوله» ملقب شد. «محمود محمود» در جلد دوم کتاب «تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس» با استناد به برخی متون تاریخی مربوط به دوره قاجار، آشکارا از ارتباط تنگاتنگ میرزا آقاخان با سفارت انگلیس سخن میگوید. ظاهراً همین ارتباطات و البته نظر مثبت مهدعلیا، مادر شاه نسبت به میرزا آقاخان سبب شد وی در رأس گروه مخالفان امیرکبیر قرار بگیرد؛ گروهی که سرانجام موفق شد زمینه برکناری وی از صدراعظمی را فراهم کند و میرزا آقاخان را به قدرت برساند. او ۱۰ آذر ۱۲۳۰ به جای امیرکبیر به صدراعظمی رسید و پیش از آن، طبق گزارش اسماعیل رائین در کتاب «حقوقبگیران انگلیس در ایران» با نگارش نامهای به سفیر انگلیس، خواستار سلب تابعیت بریتانیایی خود شد.
دوران صدراعظمی
هفت سال پس از شهادت امیرکبیر، شاه نسبت به او غضب و از صدارت خلعش کرد. میرزا آقاخان که به گفته کنت گوبینو، سفیر فرانسه در ایران، قصهگویی چیرهدست بود، راه قم و اصفهان را پیش گرفت و سرانجام در ۵۹سالگی درگذشت. پیکر او را به عتبات بردند و در مسجدی دفن کردند که از ثُلث اموال امیرکبیر ساخته شده بود!
نظامالملک؛ مرد ازدواجهای پرمنفعت!
با مرگ میرزا آقاخان، اقتدار خانواده وی کمتر شد، اما از بین نرفت. پسران او در دوران صدارتش به دربار راه یافتند و با خاندان سلطنتی و دیگر صاحبمنصبان قاجاری وصلت کردند. این اقدام سبب تداوم اقتدار آنها شد. پسر بزرگ او، میرزا کاظمخان نظامالملک، پس از شهادت امیرکبیر و به دستور مهدعلیا با عزتالدوله، خواهر تنی شاه و همسر امیرکبیر ازدواج کرد؛ ازدواجی که به دلیل علاقه عزتالدوله به همسر مرحومش با اجبار انجام شد. با این حال، پس از طرد شدن میرزا آقاخان، پسر وی نیز همراه او به تبعید رفت و به دستور شاه، خواهر وی را طلاق داد. اما فرزند میرزا آقاخان که از این ازدواجهای مصلحتی، سودها دیده بود، مدتی بعد و هنگامی که نائره آتش خشم شاه فروکش کرد، نیمتاج خانم، نوه فتحعلیشاه و بیوه امیراصلانخان مجدالدوله، دایی ناصرالدینشاه را به زنی گرفت و به این ترتیب، هم دوباره مقرب درگاه ناصری شد و هم با خانواده میرزاحسینخان سپهسالار، صدراعظم آینده ناصرالدینشاه، خط و ربطی پیدا کرد. با این حال، این ازدواج چندان هم مثمرثمر نبود. شایعاتی وجود داشت که نیمتاج خانم با اغیار ارتباط دارد و حتی نظامالملک، فرزندش از نیمتاج خانم را متعلق به خود نمیدانست! نظامالملک بعدها با بیوه برادرش داوودخان ازدواج کرد، اما از او صاحب اولادی نشد.
فرزند میرزا آقاخان در واشنگتن
حسینقلیخان صدرالسلطنه بیتردید معروفترین فرزند میرزا آقاخان نوری است. او در میان ایرانیان با نام «حاجی واشنگتن» شناخته میشود. حسینقلیخان، هفتمین پسر میرزا آقاخان نوری بود. او پس از مرگ پدرش با اجازه ناصرالدین شاه و زیر نظر میرزا سعیدخان مؤتمنالملک، در وزارت خارجه مشغول به کار شد. ناصرالدینشاه، حسینقلیخان را به عنوان نخستین سفیر ایران راهی «ینگه دنیا» یا همان ایالات متحده کرد. روایت سفر پرماجرا و عجیب وی به آمریکا، دستمایه آثار هنری متعددی شده است که در میان آنها فیلم سینمایی «حاجی واشنگتن» اثر زندهیاد علی حاتمی با نقشآفرینی مرحوم عزتالله انتظامی در نقش حسینقلیخان، شهرت فراوانی دارد. «حاجی واشنگتن» در محل مأموریت خود چندان موفق عمل نکرد. او روز عید قربان بدون توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر محل مأموریتش، روی بالکن اتاق خود در هتل «والدورف - آستوریا» گوسفند قربانی کرد و با جاری شدن خون از روی بالکن به داخل خیابان، جنجالی به پا شد! این اقدام در کنار برخی ضعفهای دیگر و شاید دسیسههایی که علیه وی در دربار جریان داشت، سبب شد از سوی ناصرالدین شاه به تهران فراخوانده و بهشدت توبیخ شود. با این حال، گزارشهای حسینقلیخان به وزارت خارجه ایران، نقش مهمی در جلب توجه مقامات دولت ایران به آمریکا و شرایط حاکم بر آن داشت. او پس از بازگشت به ایران، به «حاجی واشنگتن» معروف شد و با وجود توبیخ، لقب «صدرالسلطنه» گرفت و حتی در سال ۱۳۱۰ هـ.ق، وزیر فوائد عامه شد. حسینقلیخان یک سال بعد با اعطای پیشکشی ۱۰هزار تومانی به شاه، به جای ناظمالدوله به عنوان وزیرمختار بغداد دست پیدا کرد؛ اما در پی مشکلاتی که برای او ایجاد شد، به تهران بازگشت. «حاجی واشنگتن» تا سال ۱۳۱۶ هـ.ش در قید حیات بود و در این سال درگذشت.




نظر شما