در ادامه مسیر پرنور چهارشنبههای امام رضایی، این هفته نیز جان و دلمان را به پنجره فولاد حکمت رضوی گره میزنیم و گوهری دیگر از کلام حیاتبخش عالم آل محمد(ص) را چراغ راه خویش میسازیم. در روزگاری که سرعت سرسامآور زندگی، مرزهای میان کار، استراحت، معنویت و روابط انسانی را در هم میشکند و بسیاری را در ورطه فرسودگی و سردرگمی رها میکند، امام رئوف ما قرنها پیش، منشوری دقیق و بیبدیل برای دستیابی به تعادل و آرامش پایدار ارائه فرمودهاند.
این راهنمای گرانبها که در کتاب ارزشمند فقه الرضا(ع) به یادگار مانده است، نه یک دستورالعمل خشک که یک نقشه راه روانشناختی عمیق برای مدیریت انرژی روح و جسم است؛ نسخهای شفابخش که نشان میدهد چگونه میتوان در هیاهوی دنیای مدرن، زندگی را به هارمونی و توازن رساند.
حضرت ثامنالحجج(ع) با نگاهی جامع به ابعاد وجودی انسان، اینگونه راه را بر ما روشن میسازند: «اِجْتَهِدُوا فِی أَنْ یَکُونَ زَمَانُکُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ: سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اَللَّهِ، وَ سَاعَةً لِأَمْرِ اَلْمَعَاشِ، وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ اَلْإِخْوَانِ وَ اَلثِّقَاتِ اَلَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی اَلْبَاطِنِ، وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ؛ وَ بِهَذِهِ اَلسَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَی اَلثَّلاَثِ سَاعَاتٍ.» به این معنا که تلاش کنید که وقت شما چهار قسمت باشد: قسمتی برای مناجات با خدا، قسمتی برای کار و زندگی، قسمتی برای معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتماد که شما را از عیبهایتان آگاه نمایند و از دل با شما خالص و یکرو باشند، و قسمتی که در آن برای لذتهای مشروع خویش خلوت کنید و با این قسمت اخیر، برای سه قسمت دیگر نیرو مییابید.
برای آنکه ابعاد مختلف این کلام گهربار را بهتر بشکافیم و راهکارهای عملی آن را برای چالشهای زندگی امروز پیدا کنیم، با حجتالاسلاموالمسلمین مرتضی کشاورز، دانشآموخته دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دکترای علوم قرآنی و حدیث، به گفتوگو پرداختهایم.

در دنیای پرشتاب امروز که مرز میان کار و استراحت تقریبا از بین رفته، بسیاری احساس آشفتگی و عدم تعادل میکنند. حدیث امام رضا(ع) زندگی را به چهار بخش کلیدی تقسیم میکند. آیا باید این تقسیمبندی را یک تکنیک مدیریت زمان برای برنامهریزی روزانه بدانیم، یا این یک نقشه راه عمیقتر برای مدیریت انرژی روانی و معنوی است که حتی اگر نتوانیم ساعتهای روز را دقیقاً تفکیک کنیم، باز هم به ما آرامش و تعادل میبخشد؟
در این روایت، امام رضا(ع) فراتر از یک تکنیک مدیریت زمان، سبک زندگی مؤمنانه را تعلیم میدهند و از نگاه تک بعدی به زندگی به صورت ضمنی نهی میکند. انسان همانگونه که به کار و تلاش برای تامین معاش زندگی روزمره خود نیاز دارد، به همان میزان بلکه بیشتر به انس و مناجات با خدا نیاز دارد تا زمینه آرامش خود و دیگران را فراهم کند. از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است ناگزیر از ارتباط با دیگران خصوصاً کسانی است که نسبت به او خیر خواه بوده و عیبهای او را به او گوشزد نموده تا زمینه اصلاح و رشد او را فراهم سازند. در کنار این امور انسان از آنجاکه موجودی زمینی و بعد مادی دارد از کار و تلاش خسته شده و نیاز به استراحت و تجدید قوا دارد باید با استفاده از لذتهای حلال و خواب کافی تجدید قوا نموده تا بتواند در مسائل سه کانه از پیش گفته شده موفق و کارآمد باشد.
اولین مطلبی که امام به آن توصیه می کند این است که انسان زمانی را برای مناجات با خدا در نظر بگیرد. مناجات باخدا شامل امور واجب و مستحبی چون نماز، قرائت قرآن، دعا، زیارت اهل بیت علیه السلام و ذکر و یاد خدا می شود. در این دنیای پر تلاطم و اسباب غفلتی که دنیای مدرن برای انسان فراهم نموده انسان مومن بیش از گذشته نیاز به انس و مناجات با خالق هستی دارد تا بتواند با انس و رابطه با خدا خستگی های روحی را برطرف و آرامش مورد نیاز خود را بدست بیاورد.
حتی انسان می تواند در هنگام کار به یاد خدا بوده و چون وقت نماز شد کار را ترک نموده و به نماز بایستد. خداوند متعال در قرآن کسانی راکه در وقت نماز، کار و تجارت را رها نموده و به اقامه نماز می پردازند به عظمت یاد می نموده و آنها را ستایش می کند(رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ....)، نور/37.
نکته مهم دیگر تأکید امام(ع) بر «اجتهدوا...» یعنی اگر چند بار برنامه ریزی کردید و موفق نشدید، بار دیگر تلاش کنید تا زندگی شما بر اساس این چهار محور استوار باشد. این روایت شریف ضمن دستور به کار و تامین معاش زندگی، دستور به روابط اجتماعی سالم، دستور به استراحت و لذت حلال و ارتباط معنوی با خداوند متعال میدهد.
نقطۀ عطف حدیث امام رضا(ع) آنجاست که ساعت لذت و تفریح را نه یک هدف، بلکه ابزاری استراتژیک برای تقویت سه بخش دیگر یعنی عبادت، کار، معاشرت معرفی میکند. این نگاه، با تصور رایج از دینداری به عنوان ریاضت و دوری از لذت، در تضاد کامل است. این تبدیل چگونه رخ میدهد؟ لذت حلال دقیقاً از طریق چه سازوکاری از یک امر شخصی و تفننی، به یک ابزار راهبردی برای تقویت اراده در کار، شکوفایی خلاقیت، و مهمتر از آن، عمق بخشیدن به مناجات با خدا تبدیل میشود؟
طبیعتا اگر انسان لذت حلال کافی نداشته باشدکه شامل خواب و استراحت کافی، تغذیه مناسب، تفریحات شاد و مفرح و...می شود در هنگام مناجات با خدا کسل و بیحال است. در هنگام کار و تامین معاش زندگی توان کافی برای کارکردن ندارد و چون از نظر جسمی و روحی حال مناسبی ندارد امکان ارتباط صحیح با سایرین را نیز نخواهد داشت.
از آنجا که از لوازم مهم هرکار و حسن انجام آن توانمندی و شادابی لازم برای آن کار است انسان باید در برنامه ریزی خود حتما ساعت استراحت و تفریح و بهره برداری از لذت حلال را فراهم کند. تا بتواند در هنگام مناجات، کار و ارتباط با دیگران ، سرحال، دارای انرژی لازم بوده و از کسالت و تنبلی فاصله بگیرد.
امام رضا(ع) دوستی را به آینهای تشبیه میکنند که صادقانه عیبهایمان را نشان میدهد؛ مفهومی که دقیقاً در تضاد با روابط سطحی و فرهنگ تأییدمحور امروز است. برای کسی که در این دنیای دیجیتال به دنبال چنین ارتباط عمیق و سازندهای است، نقطه شروع عملی کجاست؟ چگونه میتوانیم ابتدا در خود این ظرفیت را ایجاد کنیم که از یک تأییدکننده صِرف به یک آینه دلسوز برای دیگران تبدیل شویم و متقابلاً چنین افرادی را به زندگی خود جذب کنیم؟
نقطه شروع برای یافتن چنین دوستی، همانطور که در رهنمودهای اهل بیت(ع) آمده، دقت در انتخاب و آزمودن دوست است، در این مسیر، روایات معیارهای روشنی برای این آزمون ارائه میدهند؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرمایند تا کسی را در سه موقعیت کلیدی نیازمودهاید، او را به دوستی نگیرید: واکنش او در هنگام عصبانیت، رفتارش در زمان نیاز مالی و منش او در سفر.(امالی شیخ طوسی ص 646)
ایشان همچنین تأکید میکنند دوستی که پس از سه بار دلخوری، همچنان زبان به بدی نگشاید، شایسته رفاقت است.(امالی صدوق، ص532). فراتر از این آزمونهای عملی، یکی از مهمترین صفات باطنی چنین دوستی، انصاف است؛ به این معنا که خوبی و بدی شما را از آن خود بداند و آنچه برای خود نمیپسندد، برای شما نیز نپسندد. اما پس از یافتن چنین دوستی، حفظ و تعمیق این رابطه نیز نیازمند رعایت حد و مرزهایی دقیق است. تعریف و تمجید باید بهاندازه و شایسته باشد، نه اغراقآمیز. امیرالمؤمنین(ع) در کلامی دقیق به حارث اعور، این چارچوب را به زیبایی ترسیم میکنند و میفرمایند: «اگر مرا دوست داری، با من دشمنی نکن، مرا به بازی نگیر، در پی برتریجویی علمی نباش، بیجا شوخی نکن، و مرا نه از جایگاهم بالاتر ببر و نه پایینتر بیاور.»(خصال شیخ صدوق،ص 334).
این سخن امام به خوبی اصول و قواعد دوستی را بیان می کند خصوصا دو مورد اخیر که در دنیای مجازی هم بسیار کاربرد دارد. ما باید مراقب باشیم بی جهت مطلب و پست کسی را تایید یا رد نکنیم بلکه باید ملاک تایید و رد یک مطلبی بر پایه حق و حق مداری باشد. در جایی دیگر ایشان می فرمایند: خوشا به حال کسی که علم و عملش، دوستی و دشمنیش ، انجام و ترک کارش ، سخن و سکوتش، و کردار و گفتارش فقط برای خدا باشد.(تحف العقول ابن شعبه حرانی ص 100)
بسیاری از ما کار را ضرورتی خستهکننده و کاملاً جدا از دنیای معنوی مناجات میدانیم. با این حال، حدیث امام رضا(ع) امر معاش را یکی از چهار ستون اصلی زندگی معرفی میکند. سازوکار عملی برای پر کردن این شکاف چیست؟ چگونه میتوانیم با یک تغییر نگرش بنیادین، شغل و تخصص خود را، فارغ از اینکه چه باشد، به جایگاه یک عبادت و فرصتی برای خدمت به خلق و تقرب به خدا ارتقا دهیم؟
در منطق اسلام، عبادت به دو شکل تجلی مییابد. نخست، عبادات مطلق مانند نماز و روزه هستند که تکالیفی با شکل و دستور مشخصاند. دوم، عباداتی هستند که با نیت پاک و الهی شکل مییابند. در این نگاه، کارهای روزمره و مباحی همچون خوردن، آشامیدن و کار کردن، میتوانند به عبادت تبدیل شوند؛ کافی است نیت انسان این باشد که آن کار را برای خدا انجام دهد و به آن رنگ الهی بزند..
رسول گرامی اسلام(ص) به ابوذر فرمودند: در هرکاری که انجام می دهی نیت کن حتی در خوردن و آشامیدن(بحار الانوار ج74 ص 82). .مثلا انسان می تواند وقتی می خوابد نیت کند به این خاطر می خوابم که استراحت کنم، تجدید قوایی حاصل شود تا بتوانم بهتر به خلق خدا خدمت کنم. در این صورت خواب او هم شکل عبادت به خود می گیرد. برجستهترین مصداق این امر، تلاش برای تأمین معاش خانواده است. هنگامی که فردی با هدف برطرف کردن نیازهای خانوادهاش کار میکند، این عمل صرفاً یک وظیفه دنیوی نیست، بلکه به چنان جایگاه والایی میرسد که در روایات اهل بیت(ع)، همردیف جهاد در راه خدا شمرده شده است: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه» (الکافی، ج ۵، ص ۸۸).
این نقشه چهاربعدی برای یک زندگی متعادل، روی کاغذ بینقص است. اما برای کسی که زیر فشار کار و روزمرگی، انرژیاش کاملاً تخلیه شده، این نقشه بیشتر شبیه به یک هدف دستنیافتنی است تا یک راه حل عملی. پس پرسش نهایی این است: نقطه اهرم برای چنین فردی کجاست؟ طبق منطق حدیث امام رضا(ع)، کدام بخش از این چرخه، کلید اصلی برای شکستن قفل فرسودگی و بازیابی بقیه بخشهاست و اولین قدم باید از کجا آغاز شود؟
طبق منطق دقیق این روایت، اولین و حیاتیترین گام، تأمین استراحت کافی و بهرهمندی از لذت حلال است. تا زمانی که جسم و روح انسان از این منبع انرژی اولیه تغذیه نشود، توان لازم برای کار مفید، حال خوش برای عبادت و حوصله کافی برای روابط اجتماعی سازنده را نخواهد داشت. در واقع این بخش، زیربنای بازیابی سایر ابعاد زندگی است.




نظر شما