تحولات منطقه

کشورهای عربی خلیج فارس، برخلاف سرزمین‌های سخت‌دیده و جنگ‌زده شام، همواره از رفاه ناشی از نفت و سهم خود در تجارت جهانی بهره‌مند بوده‌اند و همین امر تصوری ایجاد کرده بود که آنان از آشوب‌های منطقه در امان‌اند.

خلیج فارس در مسیر شرق؛ از شریک اقتصادی تا تضمین‌کننده امنیتی
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

میدل‌ایست‌مانیتور با اشاره به اینکه حمله اسرائیل در سپتامبر گذشته به پایتخت قطر، دوحه بسیاری از ناظران جهان را غافلگیر کرد، نوشت: این رویداد یادآور واقعیتی بود که حتی کشورهای خلیج فارس نیز از دامنه‌ی عملیات توسعه‌طلبانه اسرائیل مصون نیستند؛ هرچند فاصله جغرافیایی آن‌ها از سرزمین‌های اشغالی زیاد و نقش‌شان بیشتر میانجی‌گرانه بوده است.

این حمله نه تنها توهم امنیت را در هم شکست، بلکه جایگاه کشورهای خلیج و دیگر متحدان آمریکا را به عنوان بازیگران محافظت‌شده در زیر چتر هژمونی نظامی واشنگتن به چالش کشید. توافق‌های امنیتی تاریخی میان دوحه و واشنگتن نتوانست مانع از حمله اسرائیل شود؛ حتی وجود پایگاه هوایی «العدید» ــ که بخش عمده هزینه‌های آن را خود قطری‌ها می‌پردازند ــ نیز هیچ بازدارندگی‌ای ایجاد نکرد.

طبیعی بود که این ماجرا، همسایگان قطر و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس را نگران کند؛ زیرا هر یک از آنان می‌توانست هدف بعدی تل‌آویو باشد و همچنان این احتمال روی میز باقی است.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، نیز تلویحاً بر همین نکته تأکید کرد. او ضمن پذیرش مسئولیت کامل حمله به دوحه و تأکید بر اینکه این اقدام «کاملاً مستقلانه و اسرائیلی» بوده، از احتمال انجام حملات بیشتر علیه رهبران حماس خبر داد و گفت آنان را «هر جا که باشند» هدف قرار خواهد داد.

جست‌وجوی تضمین‌کنندگان امنیتی جدید

این حمله اسرائیل و احتمال آگاهی یا حتی موافقت ضمنی آمریکا با آن، نه تنها بحران دیپلماتیک بلکه بحرانی دفاعی و راهبردی در پی داشت. پرسش مشترک میان دولت‌های خلیج این بود: اگر آنان که از نزدیک‌ترین متحدان واشنگتن هستند، حتی با وجود حضور نیروها و تجهیزات آمریکایی در خاک خود، از حملات خارجی در امان نیستند، پس چگونه می‌توانند به تضمین‌های دفاعی آمریکا اعتماد کنند؟

بر اساس گزارش «اکسیوس»، نخست‌وزیر قطر در پی این حادثه به دولت ترامپ اعلام کرده است که دوحه این حمله را «اقدامی خائنانه» از سوی واشنگتن می‌داند و به فرستاده ویژه آمریکا، استیو ویتکاف، اطلاع داده که قطر قصد دارد «ارزیابی عمیقی از مشارکت امنیتی خود با آمریکا انجام دهد و شاید به دنبال شرکای دیگری باشد.»

این نخستین‌بار نبود که یکی از کشورهای خلیج هدف حمله قرار می‌گرفت؛ حمله ایران در ماه ژوئن نیز پیش‌تر این آسیب‌پذیری را نشان داده بود. اما حمله اسرائیل آشکارا ضعف و بی‌میلی آمریکا برای مقابله یا جلوگیری از چنین تهدیداتی را نمایان ساخت.

اکنون مجموعه‌ای از اقدامات در حال شکل‌گیری است تا توافق‌های امنیتی چند دهه‌ای ــ هرچند غیرالزام‌آور ــ میان آمریکا و کشورهای خلیج را به نفع تضمین‌کنندگان جدید امنیتی بازنویسی کند.

سخنرانی یا واقعیت؟ نشست دوحه و محدودیت‌ها در رویارویی با اسرائیل

در ماه سپتامبر، عربستان سعودی با پاکستان پیمان دفاع متقابل امضا کرد. به گفته دفتر نخست‌وزیری پاکستان، بر اساس این توافق «هرگونه تجاوز علیه یکی از دو کشور، تجاوز علیه هر دو کشور محسوب می‌شود.»پاکستان، به عنوان تنها کشور مسلمان دارای سلاح هسته‌ای و یکی از بزرگ‌ترین و نیرومندترین ارتش‌های جهان اسلام، دهه‌هاست شریک نظامی کشورهای عربی بوده است. نیروهای پاکستانی در آموزش ارتش‌های عربی و شرکت در ابتکارات دفاعی عمده نقش داشته‌اند. ارتش و نیروی هوایی پاکستان نیز تجربه‌های رزمی قابل توجهی در مقابله با تجاوزات هوایی، به‌ویژه از سوی هند، دارند؛ تجربه‌ای که بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی فاقد آن بوده‌اند.

از این‌رو، اسلام‌آباد گزینه‌ای آشکار برای ایفای نقش «تضمین‌کننده امنیت» جدید در خلیج فارس به نظر می‌رسد.اگرچه به گفته یک مقام سعودی، این توافق حاصل سال‌ها گفت‌وگو بوده و «واکنشی به کشور یا رویداد خاصی نیست بلکه نهادینه‌سازی همکاری عمیق و دیرینه میان دو کشور است»، اما تردیدی نیست که زمان امضای آن ــ در بحبوحه تجاوزات اسرائیل ــ برای منطقه بسیار معنادار بود.

چرخش به سوی شرق؟

فارغ از رقابت‌های منطقه‌ای، گزینه بالقوه دیگری نیز پیش روی کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارد؛ گزینه‌ای که در سایه بی‌اعتمادی روزافزون به آمریکا جذاب‌تر شده است: چین، رقیب ژئوپلیتیک واشنگتن و متحد نزدیک پاکستان.در حالی که آمریکا تلاش می‌کرد خود را از هرگونه دخالت در حمله اسرائیل به دوحه مبرا بداند و حتی از محکوم کردن آن خودداری کرد، چین از جمله کشورهایی بود که این اقدام را به شدت محکوم نمود و واشنگتن را متهم کرد که در خاورمیانه میان اسرائیل و کشورهای عربی «طرف‌داری» می‌کند.

پکن از مدت‌ها پیش یکی از مهم‌ترین شرکای تجاری کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده است؛ این کشورها نیز از اصلی‌ترین صادرکنندگان نفت و انرژی به چین محسوب می‌شوند. روابط میان دو طرف پایدار، تثبیت‌شده و رو به گسترش است؛ به‌ویژه در شرایطی که تنش‌ها و جنگ تجاری چین با آمریکا و اتحادیه اروپا، پکن را به سوی بازارهای خلیج سوق داده است.

با این حال، هنوز نشانه‌ای جدی از همکاری نظامی میان چین و ارتش‌های خلیجی دیده نمی‌شود؛ جز افزایش خرید پهپادها، موشک‌ها و قطعات تسلیحاتی چینی توسط عربستان. پرسش اساسی این است: آیا کشورهای خلیج حاضر خواهند بود با چین توافق دفاعی امضا کنند یا حتی میزبانی پایگاه نظامی چین را بپذیرند؟

قمار هسته‌ای پاکستان و بازی بزرگ جدید در خاورمیانه

در حال حاضر، چین تنها یک پایگاه نظامی خارج از مرزهای خود دارد ــ در جیبوتی در شرق آفریقا ــ اما ممکن است در آینده به دنبال ایجاد نسخه‌ای از «العدید» در قطر یا سایر کشورهای خلیج باشد؛ در مجاورت همان مناطقی که نیروهای آمریکایی مستقرند. چنین سناریویی، جلوه‌ای آشکار از چندقطبی‌شدن جهان خواهد بود.با این حال، موانع متعددی بر سر راه این همکاری دفاعی وجود دارد. مهم‌ترین آن این است که آیا پکن اصولاً تمایلی به ایفای نقش «تضمین‌کننده امنیت» در غرب آسیا دارد یا خیر. چین در عرصه عمومی، بیشتر خود را قدرتی اقتصادی و تجاری معرفی کرده تا نظامی.

یکی از ابزارهای کلیدی پکن در گسترش روابط با جنوب جهانی، تأکید بر مخالفت با استعمار و تفاوت با سیاست‌های امپریالیستی غرب است. چین به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و همکاری‌های هسته‌ای در خلیج فارس است، اما نشانه‌ای وجود ندارد که بخواهد در این منطقه به برتری نظامی ــ حتی محدود ــ دست یابد.با توجه به پیمان دفاعی پاکستان و عربستان و احتمال پیروی سایر کشورهای خلیج از این الگو، چین ممکن است در آینده نزدیک موضعی محدود اما مؤثر اتخاذ کند؛ از جمله حمایت دیپلماتیک و فنی از این نوع اتحادهای نظامی.

بیدارباش برای پادشاهان حاشیه خلیج فارس

در حال حاضر، بعید است که کشورهای خلیج، به‌ویژه ریاض و دوحه، به‌طور ناگهانی و کامل از زیر چتر دفاعی آمریکا خارج شوند. آنان همچنان به تضمین‌های امنیتی واشنگتن وابسته‌اند و با سیاست‌های دفاعی آن در منطقه پیوند دارند. با این حال، بی‌عملی یا همراهی ضمنی آمریکا در برابر تهدیدات اسرائیل، اعتماد آنان را به‌شدت متزلزل کرده است.اگر قرار باشد ماه گذشته معنایی داشته باشد، آن بیدارباشی بود برای پادشاهی‌های ظاهراً آرام خلیج فارس.آن‌ها فعلاً با احتیاط زمان می‌خرند و در پی مجموعه‌ای از تضمین‌کنندگان امنیتی تازه‌اند؛ رویکردی محتاطانه که به معنای گسست کامل از آمریکا نیست، بلکه تلاشی برای تنوع‌بخشی به تکیه‌گاه‌های خود است.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha