در عصری که شخصی مانند ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به عنوان مدعی یکهتازی و ابرقدرتی در مقیاسی جهانی است، کمتر موضوعی برای شگفتزده شدن وجود خواهد داشت؛ حتی خبر تلاش نافرجام سرویس جاسوسی آمریکا برای ربایش رئیس جمهور ونزوئلا هم چندان موجب تعجب رسانهها و افکار عمومی جهان نشده و احتمالاً با یک زمزمه ذهنی و بینالاذهانی نظیر «ترامپ است دیگر» یا «آمریکا همیشه آمریکاست» غائله خاتمه خواهد یافت.
اما همین زمزمه ذهنی، شاید مهمترین قسمت این ماجرا باشد؛ آنجا که مردم جهان، افکار عمومی و رسانههای مستقل، بارها و بارها به خاطر دارند بسیار دولتهای منتخب و ملی، بسیار سیاستمداران محبوب و مردمی، بسیار سرزمینهای غنی و راهبردی، در فرایند یک دستور کار ثابت آمریکایی، از هستی ساقط شده و به تاریخ پیوستهاند؛ از شبهجزیره کره تا بالکان، از کارائیب تا شاخ آفریقا، از مصدق تا مادورو!
دستورکاری که صریح است و عملگرایانه. هر گرایش، جنبش، حزب یا شخصیتی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، کسب، حفظ و توسعه منافع و علایق آمریکایی در سراسر گیتی را به چالش میکشد، به هر روشی که شده، باید از میان برداشته شود. از اینرو، هر صدای مخالف یا دستکم منتقدی از ایالات متحده که در هرگوشه از جهان شنیده میشود، صرفاً به این خاطر است که به هر دلیلی، آمریکا موفق به خفهکردن آن نشده است.
ماهیت تمامیتخواهانه و استکباری آمریکا بهوضوح در محیط پیرامونیاش با شدت و جدیت بیشتری در جریان است. سالهای سال است که دولتهای مستقل و نیمهمستقلی مانند کوبا، ونزوئلا، بولیوی، نیکاراگوئه، تا حدی برزیل و بهتازگی کلمبیا، در بازی ژئوپلیتیکی بزرگی که در یک سو چین و روسیه و در سوی دیگر آمریکا آن را برگزار میکنند، مغضوب سردمداران واشنگتن بوده و پس از دهها سال تهدید، تحریم، محاصره و مناقشه، امروز کار به جاهای باریک کشیده و حیاط خلوت یانکیها شلوغ و اسباب خشم آنان فراهم شده است.
ترامپ عاشق نمایش است و چه نمایشی جذابتر از این سناریو که هواپیمای نیکولاس مادورو، مثلاً به جای هاوانا (پایتخت کوبا) در واشنگتن فرود میآید و رئیس جمهور یاغی و سرکرده نافرمانی در نیمکره غربی، توسط مأموران «خوش قد و قامت آمریکایی» با دستبند، پابند و شاید با چشمان بسته، از پلههای هواپیما پایین بیاید و فاکسنیوز در مصاحبه با ترامپ، از دستنشانده امپراتوری در مستعمره جدیدش رونمایی کند!
همهچیز بینقص بهنظر میرسد، غیر از اینکه هنوز به واقعیت تبدیل نشده است. بر پایه گزارشهایی که روز چهارشنبه منتشر شد، یکی از مأموران فدرال آمریکا پیشنهادی جسورانه به خلبان اصلی مادورو داده تا او را وسوسه کند و علیه او دست به خیانت بزند. طبق این پیشنهاد، خلبان باید بهطور مخفیانه مسیر هواپیمای رئیسجمهوری ونزوئلا را تغییر میداد تا نیروهای آمریکایی بتوانند مادورو را بازداشت کنند. بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، آن مأمور آمریکایی در یک دیدار محرمانه به خلبان گفته بود اگر همکاری کند، به مردی بسیار ثروتمند تبدیل خواهد شد. در این گزارش ادعا شده فضای گفتوگو پرتنش بود و خلبان بدون آنکه قولی بدهد، جلسه را ترک کرد. با این حال، او شماره تلفن همراه خود را در اختیار این مأمور که «ادوین لوپز» نام داشت، قرار داد؛ اقدامی که میتوانست نشانهای از تمایل احتمالی او به همکاری با دولت آمریکا باشد.
هر چند فرضیه صرفاً تخیلی و «خالیبندی» بودن این داستان، منتفی نیست اما تغییری در اصل موضوع ایجاد نمیکند. این سناریو یا یک حمله تمام عیار! اگر این اطمینان برای طرف آمریکایی حاصل شود که سرنگونی دولت مادورو با حمله نظامی یا حتی اشغال، ترور گوستاوو پدرو، رئیسجمهور انقلابی کلمبیا یا بمباران گسترده کوبا، در سوی دیگر اقیانوس آرام به الحاق دوباره تایوان به سرزمین اصلی (چین)، سرنگونی دولتهای غربگرا در فیلیپین و ... منجر نمیشود، ثانیهای تعلل نخواهد کرد. از اینرو، چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، فارغ از اهمیت و حساسیت همیشگی جنوبغرب آسیا و شمال آفریقا بهعنوان کانونهای سنتی تنش و چالش، باید دوربینها روی دریای چین جنوبی، جنوبشرق آسیا، تنگه مالاکا؛ تایپه، هنگکنگ و مانیل در یک سو و کارائیب، آمریکای مرکزی و لاتین؛ هاوانا، کاراکاس و بوگوتا در سوی دیگر متمرکز شوند.
۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۸
کد خبر: ۱۱۰۶۳۴۹
در عصری که شخصی مانند ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به عنوان مدعی یکهتازی و ابرقدرتی در مقیاسی جهانی است، کمتر موضوعی برای شگفتزده شدن وجود خواهد داشت.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما