تحولات منطقه

۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۲۵
کد خبر: ۱۱۰۸۴۰۰

تجزیه و ترکیب در استعمار فرانو

محمد ولیان‌پور، روزنامه‌نگار

تجزیه کشورهای منطقه از منظر تاریخی و پس از فروپاشی عثمانی مسبوق به سابقه نیست و این کشورها با وجود ظرفیت بالقوه تجزیه‌طلبی، درگیری در منازعات سیاسی و نظامی متعدد و زمینه‌های فراوان دخالت‌های خارجی، هیچ‌گاه طعم تجزیه را تجربه نکرده‌اند.

تجزیه و ترکیب در استعمار فرانو
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

تجزیه کشورهای منطقه از منظر تاریخی و پس از فروپاشی عثمانی مسبوق به سابقه نیست و این کشورها با وجود ظرفیت بالقوه تجزیه‌طلبی، درگیری در منازعات سیاسی و نظامی متعدد و زمینه‌های فراوان دخالت‌های خارجی، هیچ‌گاه طعم تجزیه را تجربه نکرده‌اند. بنابراین سابقه تاریخی و برخی شواهد عملیاتی نشان‌دهنده تلاش قدرت‌ها برای تجزیه واقعی کشورهای منطقه نیست.
اما چرا در دو سوی ماجرا به چنین توهمی دامن زده می‌شود و این توهم چه تبعاتی برای منطقه ما دارد؟ آیا با وجود این واقعیت تاریخی باید همچنان بر این ادعا پافشاری کرد؟
در این سوی میدان، دغدغه مردم منطقه طبیعی است؛ چراکه جنبش‌های تجزیه‌طلبانه از سوی اقلیت‌ها در بیشتر کشورهای منطقه کمابیش وجود دارد و حمایت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از این جنبش‌ها نیز اظهر من الشمس است. حمایت‌هایی که البته تاکنون محدود بوده و به سرانجام واقعی نرسیده است.
گویا این راهبرد صرفاً با هدف افزایش اختلافات و بروز درگیری‌های داخلی عملیاتی می‌شود، نه فعلیت یافتن تجزیه. مناقشاتی که خود زمینه تضعیف و خنثی شدن کشورهای منطقه را فراهم می‌کند و نیاز به تجزیه واقعی و پذیرش ریسک‌های آن را از بین می‌برد.از سوی دیگر، وجود چنین خطری ممکن است موجب انسجام‌بخشی به اکثریت حاکم بر کشورها شود تا هوشیاری بیشتری برای حفظ تمامیت ارضی کشورشان از خود نشان دهند. اما باید توجه داشت این انسجام اکثریت، به‌طور طبیعی در برابر اقلیت‌ها روی می‌دهد و به همان میزان ممکن است شکاف‌های اکثریت-اقلیت را تشدید و بحران‌های داخلی را تصعید ‌کند.
به‌نظر می‌رسد دامن زدن به «توهم تجزیه» نیز بخشی از راهبرد دشمن باشد، چراکه می‌خواهد خود را حامی حقوق اقلیت‌های قومی، نژادی و مذهبی و استقلال‌طلبی آن‌ها نشان دهد و شکاف‌های داخلی کشورهای هدف را عمیق‌تر کند.اثر این توهم بر اقلیت‌ها در کشورهای منطقه به روشنی قابل مشاهده است و بسیاری از آن‌ها با وجود سنت‌های اصیل و بنیان‌های اعتقادی و روحیه ضدظلم، گرایش عجیبی به همکاری با قدرت‌های خارجی نظیر اسرائیل و آمریکا پیدا کرده‌اند و گاه به خدمت دشمن درآمده‌اند. چراکه سال‌ها به درست یا غلط، خود را تحت ظلم و تبعیض و پایمال شدن حقوقشان تصور کرده و تحت تبلیغات دشمن، تنها راه چاره را در تجزیه و استقلال با آویختن به قدرت‌های خارجی می‌جویند.
اما اقلیت‌هایی که مدت‌ها وابستگی سیاسی و اقتصادی به قدرت‌های خارجی پیدا کرده‌اند، این راه را به‌تنهایی نمی‌توانند طی کنند و برای مقابله با ساختار سیاسی حاکم، هرچه بیشتر به قدرت‌های خارجی پناه می‌برند و گاه منافع مشترک ایجاد شده، آن‌ها را به ورطه همراهی با دشمن می‌کشاند.
بنابراین در این سوی میدان، تکرار و تعمیق توهم طرفداری قدرت‌های سلطه‌گر از حقوق اقلیت‌ها و تلاش دشمن برای تجزیه، نتیجه‌ای جز ایجاد تنفر از اقلیت‌ها و افزایش دوقطبی‌های داخلی از یک‌سو و سوق دادن اقلیت‌ها به دامن دشمن و تقویت ستون پنجم از دیگر سو نخواهد داشت.باید این باور به وجود بیاید که تجزیه کشورها اولویتی برای غرب ندارد و حمایت‌های آن‌ها از کنش‌های تجزیه‌طلبانه، تنها با هدف ناامن‌سازی و درگیر کردن مردم منطقه و تضعیف هرچه بیشتر آن‌هاست. حتی اگر تجزیه‌ای هم به پشتیبانی قدرت‌ها اتفاق بیفتد، بر مبنای حقوق و منافع هیچ گروهی از مردم منطقه نخواهد بود و فرجامی جز تأمین منافع دشمن نخواهد داشت.
ترس از تجزیه نباید منجر به درجا زدن در فهم سیاست‌های استعمار قدیم و غفلت از سیاست‌های اعمالی استعمار جدید شود. چه‌بسا همین محقق نشدن فروپاشی و تجزیه نیز موجب احساس رضایت، پیروزی و تخدیری شود که مانع از درک بازی‌های پیچیده دشمن در زمین استعمار فرانو باشد!

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha