گرچه در این اطلاعیه هدف از دوگانهسوز کردن رایگان خودروها «افزایش سهم سوخت پاک سیانجی در سبد سوخت خودروها» ذکر شده است، اما ناگفته پیداست که این طرح در چارچوب سیاست ناگزیر اصلاح ناترازی مصرف انرژی و در آستانه بحران مصرف بنزین معنا مییابد.
به گفته نایبرئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، پولی که در بودجه امسال برای واردات حاملهای انرژی درنظر گرفته شده بود، در نیمه اول سال به اتمام رسید و دولت، ارزی برای وارد کردن بنزین و پاسخ به مصرف روبهتزایدش ندارد.
همزمان با طرح رایگان گازسوز کردن خودروها، زمزمههای تغییر قیمت بنزین هم بیش از پیش به گوش میرسد و بنابر اخبار منتشره دولت قرار است ضمن تثبیت و تحدید دو قیمت فعلی در کارتهای سوخت شخصی، نرخ دیگری هم، نزدیک به نرخ فعلی به عنوان بنزین آزاد جایگاه تعیین کند تا عملا با بنزین سهنرخی مواجه شویم و با اندکی صرفهجویی، فعلا از این گردنه عبور کنیم!
در مطلوبیت توسعه ظرفیت گازسوز کشور، بهویژه برای خودروهای عمومی و شبکه حملونقل مسافر و بار، تردیدی وجود ندارد و علاوه بر مزیتهایی مثل آلودگی پایین، متنوع شدن سبد سوخت خودروها، وجود شبکه سراسری گاز و کاهش حمل جادهای سوخت، گازسوز کردن خودروها حرکتی مثبت و زیرساختی است و با توجه به عمر مفید پانزده تا بیستساله سیستم گازسوز و کپسولهای سیانجی، بخشی از زیرساختهای لازم برای اصلاح وضعیت بنزین را فراهم خواهد کرد.
میتوان پیشبینی کرد که با توجه به رایگان بودن طرح، استقبال مناسبی از تبدیل خودروها به دوگانهسوز خواهد شد، ولی بازدهی واقعی این طرح همچنان محل تردید است؛ چراکه استفاده واقعی از این قابلیت در خودروهای گازسوزشده با توجه به سایر شرایط بعید به نظر میرسد. کمااینکه آمارها نشان میدهد طی ۱۰ سال اخیر با وجود افزایش پرهزینه خودروهای دوگانهسوز، روند مصرف گاز طبیعی در خودروها تقریبا ثابت بوده و در چهار سال اخیر با کاهش شدید چهل درصدی مواجه شده است.
واقعیت آن است که قیمت فعلی بنزین و حتی قیمتهای بالاتر از آن، کشش کافی برای گرایش به مصرف گاز و پذیرش تبعات ناگزیر آن را ندارد؛ تبعاتی مثل هزینههای استهلاک خودرو، پیمایش پایین گاز با هربار سوختگیری، افت قدرت و شتاب خودرو، کمبود جایگاه، صفهای طولانی و تعطیلی گاه و بیگاه جایگاهها، اشغال فضای خودرو توسط کپسول، خطرات آزمایشهای دورهای خودرو، احتمالی و... که صرفا با وجود محدودیتهای حجمی و قیمتی در بنزین قابل جبران است.
از سوی دیگر مسئله اصلی دولت «ناترازی در انرژی» است که صرفا در بنزین خلاصه نمیشود. علاوه بر بنزین، گاز طبیعی نیز وضعیتی بحرانی دارد که تبعات آن را در زمستان گذشته با قطعی گاز صنایع، نیروگاهها و افت فشار یا قطعگاز در بسیاری از روستاها و شهرستانهای مناطق سردسیر تجربه کردیم. بحرانی که به گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در زمستان امسال هم ادامه خواهد داشت و ناترازی گاز را به رقم عجیب چهارصد میلیون مترمکعبی در روز خواهد رساند!
افزایش مصرف گاز با کاهش سوخت نیروگاهها به افزایش ناترازی برق هم منجر خواهد شد و قطع گاز نیروگاهها آنها را به ورطه مازوتسوزی خواهد انداخت تا کاهش آلودگی احتمالی خودروهای گازسوز را با نسبت چندبرابری جبران کنند...
البته همانطور که اشاره شد هدف از این نوشتار نفی اقدام مثبت و زیرساختی توسعه خودروهای دوگانهسوز نیست. اما باید توجه کرد که مسائل چندبعدی مثل ناترازی انرژی را با پاک کردن صورتمسئله یا تغییر آن نمیشود حل کرد. با روند کنونی باید گفت ناترازی قرار نیست حل شود؛ بلکه صرفا از یک ناترازی به ناترازی دیگر منتقل خواهیم شد!



نظر شما