در هفتههای اخیر، موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی به ویژه بنزین، از یک مسئله صرفاً اقتصادی به عرصهای سیاسی و حتی جناحی کشیده شده است؛ فضایی که بیش از آنکه به تصمیمگیری منطقی و کارشناسی کمک کند، بر التهاب روانی جامعه میافزاید. با این حال، آنچه امروز باید مورد توجه قرار گیرد، بازگرداندن این بحث به مسیر عقلانیت اقتصادی و سیاستزدایی از قیمت بنزین است؛ چراکه معیشت مردم و منافع ملی نباید بازیچه رقابتهای سیاسی شود.
در همین راستا، روزنامه قدس به سراغ کارشناسان رفته تا درباره این مهم نظر بدهند.
سیاستزدایی از بنزین؛ ضرورت امروز اقتصاد ایران
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران:
وقتی مردم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند و کشور درگیر تحریمهای سنگین است، طبیعی است هر تصمیم اقتصادی، حتی در حوزه قیمتگذاری، رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد؛ اما نباید از این وضعیت ناگزیر، بهرهبرداری جناحی کرد. در شرایطی که منابع درآمدی دولت محدود، فعالیت بخش خصوصی کمرمق و بار اصلی اداره کشور بر دوش مردم است، هر گونه تغییر قیمت به ویژه در حوزه انرژی، ناگزیر با تبعات سیاسی و اجتماعی همراه خواهد بود. موضوع سوخت به ویژه بنزین، جایگاه ویژهای در اقتصاد ایران دارد، زیرا یکی از ارکان اصلی هزینههای حمل و نقل و بهتبع آن، شاخص مهمی در تعیین قیمت کالاها و خدمات است. امروز مصرف روزانه بنزین کشور به حدود ۱۳۵ میلیون لیتر رسیده؛ عددی سنگین برای اقتصادی که بخشی از زیرساختهای تولیدیاش با محدودیت مواجه است. این میزان مصرف، بهویژه در شرایط خاص از جمله تحولات منطقهای و حتی بحرانهایی مانند جنگ ۱۲روزه اخیر که موجب افزایش تردد و سفرهای ناگزیر مردم شد، بهوضوح نشان میدهد سوخت ارزان، هم فرصت است و هم تهدید.
از سوی دیگر اما باید با صراحت گفت که ما گرفتار مجلس پوپولیستی هستیم؛ مجلسی که به جای حرکت در چارچوب منطق اقتصادی، گاه برای حفظ محبوبیت، در برابر تصمیمهای کارشناسی مقاومت میکند. نمایندگانی که با شعار تثبیت قیمتها، شاید مردم را موقتاً خوشحال کنند، اما واقعیت آن است که هزینه این رضایت زودگذر، در نهایت از جیب همان مردم پرداخت میشود؛ چراکه وقتی دولت برای جبران کسری بودجه به چاپ پول بدون پشتوانه روی میآورد، تورم، نتیجه مستقیم آن خواهد بود و باز هم این مردماند که زیر بار گرانی کمر خم میکنند.بنابراین اگر نتوانیم با تبلیغ، آموزش و تغییر الگوی مصرف، مصرف سوخت را در حد ظرفیت تولید داخلی نگه داریم، ناچار به واردات خواهیم شد و بار مالی آن دوباره بر دوش دولت و در نهایت مردم میافتد. از همین رو، در شرایط کنونی هیچ دلیلی برای افزایش قیمت بنزین وجود ندارد، اما باید سیاستی هوشمندانه برای مهار مصرف و جلوگیری از فشار بودجهای اتخاذ شود.
در نهایت، راه برونرفت از این وضعیت، نه در تصمیمهای مقطعی، بلکه در اراده مشترک میان تمام ارکان حاکمیت است. دولت، مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح و نهادهای اقتصادی باید با یک زبان واحد سخن بگویند و جامعه را برای تغییر تدریجی الگوی مصرف آماده کنند. تنها در چنین فضایی میتوان به تثبیت واقعی قیمت سوخت و آرامش اقتصادی امیدوار بود، نه از مسیر تصمیمهای احساسی، بلکه با عقلانیت، هماهنگی و پرهیز از سیاستزدگی.
یک سناریو تکراری برای التهاب افکار عمومی
دکتر غلامرضا خواجهسروی، کارشناس ارشد مسائل سیاسی:
اکنون که کشور نیازمند انسجام، اقتدار و تقویت توان داخلی است، برخی چهرههای نفوذی با طرح موضوعات حساس مانند قیمت بنزین، ذهن مردم را به سمت نگرانی و تشویش سوق میدهند. در ظاهر دم از شفافیت میزنند، اما در باطن، همان خط عملیات روانی دشمن را دنبال میکنند.
نکته قابل توجه این است که این جریان، اغلب خود صاحبمنصب نیست، اما با بهرهگیری از تریبونها و فضای مجازی، سخنان بیپایه را از قول دیگران بازنشر میدهد تا جامعه را نسبت به دولت و مجلس بدبین کند. این دقیقاً همان راهبردی است که در جنگ شناختی دنبال میشود: تحریک افکار عمومی با کلمات کلیدی و پرچالش و این روزها، کلمه بنزین همان چاشنی آتشافروزی رسانهای آنهاست.
بازی با افکار عمومی در حوزه معیشت مردم، مصداق نفوذ نرم است. هر گونه اظهار نظر نسنجیده درباره قیمت بنزین یا سهمیهبندی، نه تنها پایههای اقتصادی کشور را متزلزل میکند، بلکه امید عمومی را نیز هدف میگیرد. این همان نقطهای است که دشمن روی آن حساب ویژه باز کرده و متأسفانه برخی بیبصیرتها هم ناخواسته در زمین او بازی میکنند.
در شرایط جنگی امروز، هر سخن و تصمیم باید با درایت، محاسبه و درک میدان نبرد ترکیبی دشمن اتخاذ شود. نفوذیها در پی بحرانسازی هستند؛ اما مردم و مسئولان مؤمن باید بدانند بازی با کلمه «بنزین» یعنی بازی در زمین دشمن.
مدیریت قیمتها در زمان تورم؛ تجربهای که بارها چوبش را خوردهایم
روحالله ایزدخواه، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس:
همه دغدغهمندان درباره قیمت بنزین را نباید به سیاسیکاری متهم کرد. واقعیت آن است که قیمت بنزین عامل تعیینکنندهای در امر اقتصاد است و هر نوع مواجهه بیپشتوانه با آن، میتواند موجب تبعات فراوانی شود. تا زمانی که تورم حدود
۴۰ درصد مهار نشده و ریشههای تورم و نوسانهای ارزی خشک نشدهاند، دست زدن به تغییرات قیمتی یک اشتباه راهبردی است. افزایش قیمتها چه در حوزه سوخت و چه در کالاهای اساسی زمانی قابل توجیه است که ثبات اقتصادی برقرار باشد؛ وگرنه هر «قیمتدرمانی» مثل جراحیای است که روی بیماری که هنوز خونریزی میکند انجام میشود: نخست باید خونریزی را بند آورد، بعد میتوان به فکر عملهای ترمیمی بود.
افزایش قیمتها در چنین فضایی نهتنها تورم را تشدید میکند، بلکه رکود را عمیقتر، تولید را تضعیف و معیشت مردم را به محاق میبرد. بخشهای مولد اقتصاد تضعیف میشوند و سرمایهها به سمت فعالیتهای غیرمولد و انباشت طلا و ملک میگریزند.
بنابراین پیششرط هر اصلاح قیمتی، ایجاد ثبات اقتصادی و اجرای جراحیهای ساختاری است. تا زمانی که این اقدامها انجام نشدهاند، هیچ توجیهی برای افزایش قیمت بنزین یا دیگر حاملها وجود ندارد، چون این کار صرفاً مشوق تورم بیشتر و شتابدهنده فرار سرمایه از بخش مولد خواهد بود. اصلاحات ساختاری و مقابله با ریشههای تورم باید اولویت باشد، پس از ایجاد ثبات میتوان درباره اصلاحات قیمتگذاری بحث و آن را به صورت تدریجی و هدفمند پیاده کرد.
هر گاه ثبات اقتصادی واقعی برقرار شد، آن گاه میتوان با اعتماد به نفس و بهصورت برنامهریزی شده به سراغ اصلاح قیمتها رفت؛ تا آن زمان، تلاش برای جراحی قیمتی تنها وضعیت بیمار را بحرانیتر خواهد کرد.
خبرنگار: سیدحسین حسینی



نظر شما