رامین رستمیان کارشناس اقتصاد توسعه با انتقاد از مسیر خلق پول غیرمولد نظام بانکی خلاف نیازهای واقعی اقتصاد و رفاه مردم به قدس آنلاین گفت: وضعیت خلق پول در شبکه بانکی بسیار بد و فاجعهبار است. امروز بهجای آنکه بانکها منابع خود را برای رفاه مردم، رشد تولید و اشتغال، تسهیل ازدواج جوانان، زمینهسازی برای تشکیل خانواده و حمایت از فرزندآوری اختصاص دهند، شاهد رفتارهایی هستیم که نتیجه آن شکلگیری صفهای میلیونی و طولانی برای وامهای خرد حمایتی است. صفهایی که عملا جوانان را از ازدواج بهموقع بازمیدارد و خانوادهها را در حمایت از تولد فرزندان جدید ناتوان میسازد.
رهاشدگی نظارت بانک مرکزی
رستمیان تاکید کرد: این وضعیت نه ناشی از نبود منابع بانکی، بلکه محصول سیاستهای غلط و رهاشدگی نظارت بانک مرکزی است؛ نظارتی که باید حافظ منافع مردم باشد اما امروز به دلیل نبود نظارت صحیح در این زمینه منجر به ادامه مسیر غلط بانکها در خلق پول غیرمولد تبدیل شده است.
این کارشناس اقتصادی با انتقاد از نظام ذخیره جزئی و ضرورت اصلاح این رویه خاطرنشان کرد: ریشه اصلی این بحران به خلق پول غیرمولد و تخصیص نادرست اعتبارات برمیگردد. بانکها بخش عمدهای از منابع مالی و قدرت خلق پول خود را نه به مردم، بلکه به شرکتهای زیرمجموعه خود و همچنین بنگاهها و دستگاههای دولتی اعطا میکنند. همان نهادها و اشخاصی که با نفوذ بالا در نظام بانکی، بازپرداخت تسهیلات خود را یا سالها به تأخیر میاندازند یا عملا هیچگاه بازنمیگردانند. این مدل از خلق پول غیرمولد به این معناست که پول در راستای تولید بیشتر و رشد اقتصادی خلق نمیشود بلکه بدهی و تورم ساخته میشود.
اولویتدهی غلط نظام بانکی
وی ادامه داد: اما هنگامی که مردم برای دریافت یک وام ازدواج یا وام فرزندآوری مراجعه میکنند، ناگهان بانکها اعلام میکنند که «اعتبارات تمام شد» و «منابع نداریم». آیا این ادعا قابل پذیرش است هنگامی که تنها در سال جاری بیش از ۵۲۰۰ همت خلق پول صورت گرفته است؟ مگر سهم وامهای ازدواج و فرزندآوری چند درصد از این رقم کلان است؟ کمتر از دو درصد! با همین آمار ساده میتوان دریافت که مشکل نه کمبود منابع، بلکه بیمسئولیتی و اولویتدهی غلط نظام بانکی است.
رستمیان گفت: ادامه این وضعیت یک خطر بزرگ برای آینده اجتماعی و اقتصادی کشور است. مشکل صف وام ازدواج و فرزندآوری فقط یک مسئله مالی نیست؛ پیامدهای آن مستقیما به بنای خانواده ایرانی، نرخ ازدواج، بحران جمعیت، امید اجتماعی و حتی امنیت و ثبات کشور مرتبط است. نظام بانکی اگر به رسالت واقعی خود بازنگردد، نهتنها از مسیر توسعه منحرف میماند بلکه خود به عامل فروپاشی بنیانهای اقتصادی و اجتماعی تبدیل خواهد شد.
وی افزود: اکنون زمان آن است که با شفافسازی عملکرد بانکها، تغییر رویکرد نظارتی بانک مرکزی و حمایت قانونی و قاطع از حقوق مردم، مسیر نظام بانکی اصلاح شود. باید بانک مرکزی بر خلق پول غیرمولد شبکه بانکی نظارت کند و مردم حق دارند از ثروتی که با خلق نقدینگی عدهای بانک خصوصی و شبه دولتی خاص از جیب آنها ایجاد میشود، بهرهمند شوند. حق دارند برای یک وام ۲۵۰ میلیونی ازدواج ماهها در صف نمانند. حق دارند بانکها نه مانع زندگیشان، بلکه پشتیبان آیندهشان باشند.




نظر شما