اواخر قرن ۱۸ میلادی، میرزا عبداللطیف شوشتری جزایری، جهانگرد ایرانی و صاحب کتاب تحفةالعالم در سفری که به هند داشت، گزارشی از لژ ماسونی کلکته وابسته به گرند لژ انگلند ارائه کرده است که یکی از نخستین شواهد تاریخی از آشنایی ایرانیان با لژهای فراماسونری است. شوشتری در این گزارش آورده است: «ازجمله قوانین مشهور فرنگ، خاصه فرانسیسان، فرامیسن است... هندیان و فارسیزبانان هند، آن جماعت را فراموش گویند این هم خالی از مناسبت نیست، چه هر چه از آنان بپرسند در جواب گویند به یاد نیست... بسیاری از مسلمانان در کلکته داخل در این زمرهاند». شوشتری در آن گزارش آرزو میکند روزی پای این محفل سری به ایران باز شود. دیری نپایید که سِر جان ملکم (درگذشته ۱۸۳۳میلادی) از فراماسونرهای بزرگ انگلیسی به عنوان سفیر به ایران آمد و سیاستمداران ایرانی را با فراموشخانه آشنا کرد. دولت بریتانیا در سال ۱۸۰۷ میلادی، استاد اعظم ماسونی، سر هارفورد جونز را به عنوان نماینده فوقالعاده و وزیر مختار به ایران فرستاد. وی نیز پس از سر جان ملکم، عامل اصلی نفوذ جریانهای ماسونی به ایران بود. مدتی بعد تب ورود به لژهای ماسونی در میان سیاستمداران ایرانی چنان بالا گرفت که موجب تعجب غربیها شد. جونز ماجرا را اینگونه گزارش کرده است: «من هیچگاه با یک ایرانی برخورد نکردم که میل نداشته باشد عضویت فراماسونری را قبول کند».
پیشگامان ماسونی در عصر قاجاری
در ۱۸۰۸میلادی، عسکر خان افشار ارومی، سردار سپاه عباس میرزا سفیر ایران در فرانسه شد. او پس از آنکه پایش به پاریس رسید به عضویت لژ ماسونی در آمد. او نخستین ایرانی بود که به یک لژ ماسونی غربی وارد شد. وی با دخالت انگلیسیها به سرعت جذب گرند لژ پاریس شد و راهی که حداقل ۶ ماه برای ورود به لژ باید طی میکرد را چند روزه پیمود! وی در نخستین جلسه رسمی و معارفه خود در لژ، شمشیر دمشقی و گرانقیمتش را از کمر باز کرد و همراه با بیان این جملات، آن را به لژ هدیه داد: «این شمشیر را که در ۲۷ جنگ به کمر داشتهام به شما تقدیم میکنم و امیدوارم این مراسم تحلیف، شما را به درجه صمیمیت من نسبت به آیین فراماسونری و خوشوقتی که از عضویت این آیین برایم حاصل شده متقاعد سازد...». دومین سیاستمدار ایرانی که وارد حلقههای ماسونی شد ابوالحسن خان ایلچی بود که سِر گور اوزلی بریتانیایی، مقدمات حضور او را در فراماسونری فراهم کرد. وی در ۱۸۱۰ میلادی، طی مراسمی تشریفاتی با حضور بیش از ۴۰نفر از اعضای برجسته ماسونی به عضویت رسمی لژ انگلستان در آمد. میرزا حسین خان سپهسالار، صدراعظم دوره ناصرالدین شاه و از عوامل اعطای امتیاز رویتر به انگلیس، دیگر سیاستمدار مشهور ایرانی بود که در ترکیه به فراماسونری پیوست. انگلیس در دوران صدارت او، تسلطش بر مقدرات ایران را بیش از پیش گسترش داد. وی عضو فراموشخانه ملکم خان بود که در حقیقت رابط میان لژ گرند اوریان و فراموشخانه به شمار میرفت. میرزا ملکم خان (ناظمالدوله) از مشاهیر عصر ناصری بود که او نیز به عضویت این جمعیت مخفی درآمد. وی مؤسس فراموشخانه یا همان لژ ماسونی در ایران بود. ملکم خان از مترجمی در سفارتخانههای ایرانی و فرنگی به مقام سفارت رسید. او با اخذ مجوز از ناصرالدین شاه، فراموشخانه را تأسیس کرد. ملکم خان نام فراموشخانه را بر لژ نهاد تا بر جنبه رازآلود آن بیفزاید و تشکیلات سری خود را بین مردم، مبهم و ترسناک جلوه دهد. اعضای اصلی فراموشخانه، مقامات کشوری و لشکری همچون میرزا حسین خان سپهسالار بودند.
برخی نام ظلالسلطان، پسر ناصرالدینشاه را هم در این سیاهه قرار دادهاند. ملکم خان برای در امان ماندن فراموشخانه از سعایت اطرافیان شاه، چند تن از شاهزادگان را به عضویت انجمن درآورد تا آنجا که ریاست فراموشخانه را به شاهزاده جلالالدین میرزا، از پسران فتحعلی شاه قاجار سپرد، اما درواقع خود او بود که امور را هدایت میکرد. ناصرالدین شاه به خیال آنکه انجمن ملکم خان، محل تضارب آرای علمی و مباحث اخلاقی است، ابتدا با تأسیس آن موافقت کرد. اما دیری نپایید که با گزارشهای متعدد و به غایت منفی روبهرو شد که فراموشخانه را مجمعی کاملاً سیاسی دانسته بودند؛ تا جایی که یکی از افراد مورد وثوق شاه، ادامه فعالیت فراموشخانه را عامل زوال حکومت ناصری برشمرده بود. در نهایت، تلاشهای ملکم خان برای حفظ انجمن سرّیاش بینتیجه ماند و شاه قاجار با دستوری قاطع، انحلال آن را اعلام و حتی نام بردن از فراموشخانه را ممنوع و مجازات شدید برای آن تعیین کرد. افراد مشهور زیادی در لیست بلند بالای فراماسونرهای عصر قاجاری به چشم میخورند؛ افرادی چون میرزا عباس قلی خان قزوینی، میرزا محمودخان قمی، میرزا نصراللهخان نائینی، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا یوسفخان مستشارالدوله و... که در کلامی دیگر به آن پرداخته خواهد شد.
خبرنگار: سیدعلی میراحمدی



نظر شما