در حالی که تماسهای تلفنی دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین و دیدارهای محرمانه هیئتهای آمریکایی و روسی خبرساز شده، کشورهای اروپایی با یک واقعیت تلخ روبهرو هستند: تصمیمگیری درباره آینده امنیت قارهشان، بدون حضور مؤثر خودشان در جریان است.
با وجود این، قاره سبز پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ تلاش زیادی داشته تا بتواند حداقل در پروژههای اصلی که به نحوی با سرنوشت خودش گره خورده است، ورود فعال داشته باشد. اما به نظر میرسد از نظر ترامپ فاقد شرایط لازم برای چنین ورودی است. ماجرای اوکراین هم از این قاعده مستثنا نیست. شاید بتوان چند دلیل مهم برای این امر فهرست کرد که بهنحوی نشاندهنده ضعف اروپا هم است.
وابستگی نظامی عمیق به آمریکا
به گزارش مؤسسه مطالعات استراتژیک بینالمللی، در سال ۲۰۲۵ همچنان حدود ۷۵درصد توان واکنش سریع ناتو، ۸۵ درصد ظرفیت اطلاعات ماهوارهای و ۹۰ درصد مهمات هدایتشونده دقیق از سوی ایالات متحده تأمین میشود. فایننشال تایمز به نقل از مقامات لهستانی نوشته «بدون لجستیک و اطلاعات آمریکا، جبهه شرقی ناتو حداکثر چند هفته دوام میآورد». همین وابستگی سبب شد وقتی مارک روته، دبیرکل ناتو در ۱۲ نوامبر پیشنهاد «مذاکرات تحت چتر ناتو» را ارائه داد، تیم ترامپ بلافاصله پاسخ دهد «ناتو طرف مذاکره نیست؛ آمریکا و روسیه هستند».
تفاوت بنیادین اولویتهای اروپا و آمریکا
سیانان در گزارشی تحلیلی در ۲۰ نوامبر تأکید کرد برای پاریس، برلین و ورشو، هرگونه عقبنشینی اوکراین میتواند به معنای «باز شدن دروازههای بعدی برای مسکو» باشد؛ اما برای کاخسفید جدید، جنگ اوکراین عمدتاً یک «صورتحساب ۱۷۵ میلیارد دلاری» است که از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی پرداخت شده است. وال استریت ژورنال به نقل از منابع نزدیک به تیم انتقالی ترامپ گزارش داد در جلسات داخلی، جنگ اوکراین در کنار «دیوار مکزیک» و «تعرفههای چین» بهعنوان «سه هزینه غیرضروری دوره بایدن» دستهبندی شده است.
شکاف بیسابقه داخلی در اتحادیه اروپا
پلیتیکو در ۲۲ نوامبر فاش کرد مجارستان نه تنها بسته ۵۰ میلیارد یورویی جدید کمک به اوکراین را وتو کرده، بلکه ویکتور اوربان در تماس تلفنی جداگانه با دونالد ترامپ از «طرح صلح سریع آمریکایی» استقبال کرده و حتی پیشنهاد میانجیگری بوداپست را داده است. در مقابل، فرانسه و آلمان در ۱۸ نوامبر در برلین طرح ۱۲ مادهای جایگزین خود را رونمایی کردند که شامل «عدم بهرسمیتشناختن الحاق کریمه»، «حفظ ارتش اوکراین» و «تضمین امنیتی مستقیم اروپایی» بود؛ اما این طرح هنوز به دلیل مخالفت مجارستان و اسلواکی در شورای اروپا به تصویب نرسیده است.
محدودیتهای واقعی بودجه و صنعت تسلیحات
رویترز در گزارش ۲۴ نوامبر اعلام کرد موجودی مهمات ۱۵۵میلیمتری کشورهای اروپایی ناتو در حال حاضر کمتر از ۱۵درصد موجودی پیش از جنگ است و حتی با حداکثر ظرفیت تولید (رقم اعلامشده توسط کمیسیون اروپا ۴.۱ میلیون گلوله در سال ۲۰۲۵) تا سال ۲۰۲۹ نمیتوان خلأ آمریکا را پر کرد. مؤسسه کییل محاسبه کرده برای جایگزینی کامل کمکهای نظامی آمریکا، اروپا باید سالانه دستکم ۹۰ تا ۱۱۰ میلیارد یورو هزینه اضافه کند؛ در حالی که آلمان بهتازگی سقف بدهی خود را دوباره فعال کرده و فرانسه با کسری بودجه ۶٫۲ درصدی روبهرو است.
حاشیهنشینی عمدی در دیپلماسی ترامپ
نیویورک تایمز هم در ۲۳ نوامبر به نقل از سه منبع آگاه در تیم مذاکرهکننده آمریکا نوشت کاخسفید از ابتدا تصمیم گرفته اروپا را «در جریان نگه دارد، اما در تصمیمگیری دخالت ندهد». یکی از این منابع گفته: «هرچه تعداد بازیگران کمتر باشد، معامله سریعتر بسته میشود». بلومبرگ هم گزارش داد در دیدار ۱۹ نوامبر هیئت آمریکایی با سرگئی لاوروف در ریاض، حتی یک مقام اروپایی هم دعوت نشده بود؛ در حالی که اوکراین تنها با یک ناظر حضور داشت.
تلاشهای دیرهنگام اروپا برای بازیابی نقش سنتی
با وجود همه این محدودیتها، نشانههایی از بیداری استراتژیک دیده میشود. امانوئل مکرون در ۲۱ نوامبر پیشنهاد «نیروی تضمین صلح اروپایی با ۳۰هزار نظامی» را داد؛ اولاف شولتس از «صندوق بازسازی اوکراین با داراییهای مسدودشده روسیه» سخن گفت و لهستان اعلام کرد آماده است پایگاههای موشک پاتریوت خود را به غرب اوکراین منتقل کند. اما همانطور که چتم هاوس در تحلیل ۲۴ نوامبر نتیجهگیری کرده: «این ابتکارات ارزشمندند؛ اما تا زمانی که اروپا نتواند بهطور واقعی و سریع جایگزین حمایت آمریکا شود همچنان در جایگاه تماشاگر، نگران مذاکراتی خواهد ماند که سرنوشت امنیتش را رقم میزند».
در نهایت، فاصله میان «اراده سیاسی اروپا» و «توان عملیاتی واقعی» آن، اصلیترین دلیلی است که قاره قدیمی را فعلاً از میز اصلی مذاکرات دور نگه داشته است.
خبرنگار: نیک پندار



نظر شما