آیتالله العظمی جعفر سبحانی از مراجع معظم تقلید، در ادامه سلسله جلسات اخلاق خود به موضوع اخلاق و معاشرت پرداخت و گفت: در کتب اخلاق دو باب وجود دارد؛ یکی اخلاق و دیگری معاشرت، فرق این دو چیست؟ اخلاق به چیزی میگویند که ریشه در آفرینش و خلقت انسان دارد و خدا خود را در آفرینش انسان نهادینه کرده است؛ راستگویی و نفرت از ظلم و ستم مسائلی نهادی است ولی آداب معاشرت یعنی اینکه چیزی در یک منطقه ادب است ولی در منطقه دیگر ادب نیست.
وی افزود: مثلا در گذشته اگر کسی بدون کلاه در مجلس علما بود عیب حساب میشد ولی در بین افراد مکلا برای خوش و بش کردن با هم کلاه برمیداشتند لذا در اسلام هم یک مجموعه آداب معاشرت داریم که جنبه اخلاقی هم دارد.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه رسول گرامی اسلام(ص) با برهان و دلیل با مردم سخن میگفت، اظهار کرد: جاذبه پیامبر(ص) در سایه برهان و دلیل بود؛ از جمله در آیه شریفه فرموده است: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَیٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ؛ گاهی اوقات هم ایشان با عقل عملی و آداب معاشرت رفتار میکردند که البته الزامی نیست ولی امر خیلی مهمی است که بدانیم ایشان با دوست و دشمن چگونه رفتار میکرد.
استاد درس خارج حوزه علمیه افزود: پیامبر(ص) در سلامکردن بر مردم پیشی میگرفت؛ اگر میخواست با مردم در مجلسی و کوچهای سخن بگوید با تمام بدن روبروی او تکلم میفرمود نه با گوشه چشم. همواره تبسم بر لب داشت و اخمو نبودند. اگر کسی در سخنش خطا میکرد او را مؤاخذه نمیکرد و بدگویی نداشت. اگر کسی از یاران وی غایب میشد فورا سراغ او را میگرفت. به همه مردم در هر طبقهای که بودند احترام کامل میگذاشت حتی فردی تصور میکرد که عزیزترین فرد نزد پیامبر(ص) خود او هست.
مصادیقی از آداب معاشرت نیک پیامبر(ص)
این مرجع تقلید با بیان اینکه هر کجا، جای خالی بود مینشست، تصریح کرد: حاجات نیازمندان را برطرف میکرد و اگر پولی نداشت با زبان خوب و خوش با فقرا برخورد میکرد و سوء ادب افراد بی ادب و بیاطلاع از جایگاه خود را تحمل میکرد و در بسیاری از امور در برخورد با کارهای زشت تغافل به خرج میدادند. خردسالان را نوازش میداد و کمتر سخن میگفت و سخن کسی را قطع نمیکرد در حالی که این عادت بد در بین ما طلاب معمولا وجود دارد که حرف دیگران را قطع میکنیم. یامبر(ص) کسی را سرزنش نمیکرد و از چیزی که سود نداشت پرهیز میکرد و به سخنان مردم خوب گوش میکرد.
وی اضافه کرد: قرآن در آیه: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ به پیامبر(ص) منت گذاشته است که اگر تو آدم تندی بود مردم از دور تو پراکنده میشدند یعنی نفوذ تو در پرتو همین آداب معاشرت است و این رمز موفقیت ایشان بود؛ غربیان برخی از این آداب را از اسلام گرفتهاند و به مردمشان میآموزند؛ بنابراین ما روحانیت هم اگر بخواهیم در میان مردم نفوذ داشته باشیم و اسلام را پیاده کنیم باید آداب معاشرت را از رسول گرامی بیاموزیم و تحمل داشته باشیم. رسول گرامی فرزندان عبدالمطلب(پدر ابوطلاب) را جمع کرد و فرمود: شما نمیتوانید مردم را با پول دور خودتان جمع کیند ولی میتوانید با خوشرویی با مرم آنها را دور خود جمع کنید و البته خوشرویی نفاق نیست و با مردم آرام سخن بگوییم، سلام کنیم و با آنان برخورد خوب داشته باشیم.
آیتالله سبحانی بیان کرد: در عام الوفود یعنی سال نهم یا دهم هجرت عشایر زیادی برای بیعت با پیامبر به مدینه میآمدند زیرا اسلام هم آوازه زیادی پیدا کرده بود؛ اکثر این افراد اعراب(بادیه نشین) بودند و گاهی شب ایشان را از خواب و استراحت بیدار میکردند و درخواستی از ایشان داشتند و میگفتند: یا محمد اخرج یا محمد اخرج؛ خداوند در سوره مبارکه حجرات این افراد را مذمت کرده است. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَای کسانی که ایمان آوردهاید بر سر پیامبر(ص) فریاد نزنید همانطور که در بین خودتان رفتار میکنید و این کار باعث حبط عمل شما خواهد شد.
توصیه پیامبر(ص) برای جذب مردم
وی افزود: رسول گرامی این برخوردها را تحمل میکرد؛ حتی گاهی اوقات سنگریزه به پیامبر(ص) میزدند و قرآن فرمود اینطور نباشید و در آیات دیگر هم قرآن به این افراد هشدار داده است. بنابراین ما باید برای نفوذ در مردم آداب معاشرت را فرابگیریم کما اینکه پیامبر(ص) به فرزندان عبدالمطلب فرمودند با اخلاق خوش دیگران را به خود جذب کنید.
آیتالله سبحانی با بیان اینکه صدوق نقل کرده است که امیرمؤمنان(ع) در دوره خلافت به خارج کوفه رفته بود و یک فرد ذمی(مسیحی) با ایشان رفیق شد و هر دو عازم کوفه شدند، گفت: این فرد ذمی تصور داشت که علی(ع) قصد رفتن به کوفه را دارد و او مسیر دیگری ولی دید که حضرت چند قدم او را دنبال کرد که باعث تعجب این مسیحی شد و دلیل خواست و حضرت فرمودند که پیامبر ما به ما دستور داده است که اگر با کسی هم قدم شدید و به دو راهی رسیدید که قصد جدایی دارید چند قدم او را همراهی کنید و همین رفتار خوب سبب شد تا این فرد چند روز بعد به کوفه آمد و دید علی(ع) خلیفه است و ایمان آورد و مؤمن شد.
این مرجع تقلید اظهار کرد: ما امروز در جامعه خودمان در این مسائل گرفتاریم و تصور نکنیم مردم صددرصد با ما هم نظر و همدل هستند و برخی نسبت به ما نظر خاص دارند و اگر ما آداب معاشرت پیامبرگونه داشته باشیم رفتارشان تغییر خواهد کرد.
رفتار دو مرجع تقلید با یکدیگر
وی افزود: در سال ۱۳۲۳ شمسی، مرحوم آیتالله بروجردی در بیمارستانی بستری بودند و آیتالله صدر هم که یکی از زعمای حوزه بود نامهای به ایشان نوشت و فرمود که بعد از دوره بیماری به بروجرد نروید و به قم بیایید و ایشان هم محول به استخاره کرد. آیتالله صدر جای نماز و درس خود را به آیتالله بروجردی داد با اینکه خودش مرجع تقلید و صاحب رساله بود. حتی کسانی که در قم بودند گفتهاند وقتی آیتالله بروجردی راه میرفت آیت الله صدر پشت سر او حرکت میکرد.
استاد درس خارج حوزه به خاطره دیگری اشاره کرد و گفت: در دوره آیتالله بروجردی برخی اعیان در برخی روزهای ماه رمضان به چهار فرسخی میرفتند و به قم برمیگشتند؛ مرحوم آیتالله حجت که خودش مرجع و از رؤسای حوزه بود به آیتالله بروجردی فرمود نظر شما در این مورد چیست تا به مردم بگوییم یعنی با اینکه خودش مرجع بود نظر آیتالله بروجردی را جویا میشدند.
وی افزود: در نجف اشرف دو مرجع بزرگوار بودند؛ یکی آیتالله مامقانی و دیگری آیتالله محمد شربیانی و هر دو از مراجع بزرگ بودند و مقلدان زیادی هم از ایران داشتند و محل نفوذ آنان هم عمدتا جمهوری آذربایجان، آذربایجان ایران و تهران؛ مرحوم مامقانی عازم ایران شد و مرحوم شربیانی به دنبال این مسافرت، نامه به شاه وقت نوشت و از مامقانی تمجید فراوانی کرد و گفت عالمی به سوی شما آمده است که نمونه او در شرق و غرب عالم نیست و شاه هم به ملاقات وی رفت. شیخ حسن فلسفی، مردی مجتهد و فاضل و در مشهد استاد بود؛ خودش در سف نانوایی میایستاد و نان میگرفت؛ یکی از طلاب که شاگرد او بود به نانوا میگوید که ایشان فلان شان و مقام را دارند و نانشان را بدهید بروند نانوا میگوید که ما به ایشان گفتهایم ولی قبول نمیکنند که بدون صف نان بگیرند.
آیتالله سبحانی بیان کرد: در روایات داریم که مردم را با غیر زبان خود به دین دعوت کنید و مردم باید در شما سه صفت را ببینند؛ اول اجتهاد و سعی در کارهای خیر، دوم صداقت و راستگویی و سوم عمل به قول و گفتار. با زبان خوب است ولی اثر آن مانند عمل نیست. امام(ع) فرمودند شیعیان ما باید ساعی در کارهای خیر باشند و راستگو باشند و به عهد خود وفا کنند.



نظر شما