شکی نیست که صنعت هوش مصنوعی در سالهای اخیر شاهد رشد خیرهکنندهای بوده و به قول معروف همهجوره ترکانده است! سرمایهگذاریهای کلان، پیشرفتهای فناورانه چشمگیر و هیاهویی که رسانهها راه انداختهاند همگی به این رشد دامن زدهاند. اما در میان این هیجان و جیغ و دست و هورایی که همه دارند به پای هوش مصنوعی میریزند، زمزمههایی هم هستند که در گوش ما از نگرانیها حرف میزنند. آیا قرار است برای هوش مصنوعی هم تجربه تلخی مثل «حباب دات کام» تکرار شود؟
وقتی از حباب و ترکیدن آن حرف میزنیم معنیاش این نیست که هوش مصنوعی و همه شگفتیها و تواناییهایش کاذباند و با ترکیدن حباب شاهد افول یکباره و محو شدن این فناوری خواهیم بود. حبابها در ادبیات و گفتمانهای امروزی بود و نبودشان به مقولات اقتصادی گره خورده است. وقتی میترکند یا قیمت و ارزش و بازار چیزی با آنها میترکد و یا اینکه روند سرمایهگذاری متوقف میشود که درنهایت، کار باز هم به ریزش قیمت و سقوط برخی بازارها میکشد. نمونهاش ماجرای «حباب داتکام» که اواسط دهه۹۰ میلادی زمزمههایش بلند شد و تا پنج سال بعد به اوج رسید! با قدرت گرفتن یکباره اینترنت و گسترش سریع آن در جهان و بعد هم سرمایهگذاری افسارگسیخته در این حوزه، ارزش سهام شرکتهای بزرگ اینترنتی به صورت عجیب و غیرواقعی بالا رفت. همه میگفتند آینده جهان در دست اینترنت است (که بیراه هم نمیگفتند)، بسیاری از شرکتها هم متوجه شده بودند با افزودن یک «-e» به ابتدای نامشان و یا افزودن «داتکام» به آخر اسمشان، ارزش سهامشان بالا میرود. از همان موقع بسیاری از کارشناسان پیشبینی کردند که این رشد بیرویه ارزش سهام درواقع حکایت حبابی را دارد که روزی خواهد ترکید... و سال ۲۰۰۰ بالاخره حباب ترکید و ریزشها هم شروع شد. خیلی از شرکتهای خرید آنلاین، به ویژه Pets.com ،Webvan و Boo.com و همچنین چندین شرکت ارتباطی مانند Worldcom و ... ورشکسته و تعطیل شدند. شرکتهای بزرگتر و قدرتمندتر دوام آوردند اما مثلاً «آمازون» و «سیسکو» بخش زیادی از ارزش بازار خود را از دست دادند.
نشانهها
چند ماه و حتی یک سال میشود که حکایت امروز هوش مصنوعی خیلیها را به یاد ماجرای حباب داتکام انداخته است. مسئله این است که دست برقضا شرایط امروز هوش مصنوعی و تعریف و تمجیدها از آن و بعد هم هجوم سرمایهها به سمت این فناوری، بسیار شبیه به روزگار اینترنت در سالهای آخر قرن بیستم و آغاز قرن۲۱ است. در چند سال اخیر، بودجه هنگفتی به سمت شرکتهای مرتبط با AI سرازیر شده و سرمایهگذاریها و بعد هم ارزشگذاریهای کلان و عجیب و غریب در این زمینه ثبت شده است. گزارشها نشان میدهد سهم قابل توجهی از سرمایهگذاری خطرپذیر، به استارتآپهای مرتبط با هوش مصنوعی اختصاص یافته است. این سطح از تمرکز سرمایه، یکی از نشانههای حباب و دقیقاً شبیه سالهایی است که جهان به کام اینترنت و داتکام بود.
نشانه دوم، برنامههای سرمایهای چندصد میلیارد دلاری برای ساخت دیتاسنتر و شبکههای پردازشی توسط شرکتها و غولهای فناوری جهان است. برخی اقتصاددانان و تحلیلگران معتقدند به احتمال زیاد این سرمایهگذاریها در کوتاهمدت بازدهی قابل توجهی نخواهد داشت و در بلندمدت هم اثری را که باید بگذارد نخواهد گذاشت.
نشانه سوم، وعدههای تبلیغاتی است. در مواردی، رسانهها، برخی سرمایهگذاران و بازاریابان فناوری وعدههای تبدیل صنایع مختلف و شکلدهی آنها بر پایه هوش مصنوعی را در کوتاهمدت مطرح میکنند. وعدههایی که هنوز شواهد عملی گستردهای برای تحقق آنها وجود ندارد. از سوی دیگر همین ایجاد وعده، موجب شکلگیری انتظارهای غیرواقعی شده است و اوضاع را به سمت ترکیدن حباب میبرد.
البته برخی از کارشناسان هم معتقدند مقایسه حباب هوش مصنوعی با حباب داتکام مقایسه درستی نیست، چراکه هوش مصنوعی قابلیتهای بسیار بیشتری از فناوریهای اولیه اینترنتی دارد و میتواند تحولات بنیادینی در صنایع مختلف ایجاد کند. آنها برخی از شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی را مثال میزنند که همین حالا توانستهاند مدلهای کسبوکار موفقی را ایجاد کنند و درآمد زیادی هم بدست آورند. آنها شرکت «انویدیا» را عامل بسیار موفق این صنعت معرفی میکنند.
خلاصه اینکه ...
بگذارید سری هم به نظرات کسانی بزنیم که به جای دستی برآتش داشتن، دقیقاً وسط ماجرا و آتش هوش مصنوعی هستند. «بیبیسی» چند وقت پیش سراغ حرفهای «سم آلتمن» مدیرعامل شرکت «اوپنایآی» رفت. آقای آلتمن در پاسخ به خبرنگاران که از او درباره حباب داشتن یا نداشتن هوش مصنوعی پرسیده بودند، گفته است: «میدانم نوشتن درباره ترکیدن حباب هوش مصنوعی وسوسهبرانگیز است. درواقع، بخشهایی از این حوزه هستند که بهنظر من همین حالا هم حالتی حبابگونه دارند!».
بیبیسی مینویسد: در «سیلیکونولی» بحث درباره اینکه آیا شرکتهای هوش مصنوعی بیش از آنچه باید ارزشگذاری شدهاند یا نه؟ فوریت تازهای پیدا کرده است. برخی منتقدان، چه در محافل خصوصی و چه آشکارا، میپرسند آیا جهش سریع ارزش شرکتهای هوش مصنوعی تا حدی نتیجه همان چیزی نیست که خودشان آن را «مهندسی مالی» مینامند.
بهعبارت دیگر، نگرانیهایی وجود دارد که این شرکتها بیش از اندازه واقعی ارزشگذاری شدهاند.
در هفتههای اخیر بانک مرکزی انگلیس، صندوق بینالمللی پول و «جیمی دایمون» مدیرعامل «جیپی مورگان» نسبت به شکلگیری حبابی در حوزه هوش مصنوعی هشدار دادهاند. در «سیلیکونولی» که بسیاری آن را پایتخت فناوری جهان میدانند، نگرانیها روزبهروز بیشتر میشود.
در نشست اخیر موزه تاریخ رایانه سیلیکونولی، جری کپلان، از پیشگامان کارآفرینی در حوزه هوش مصنوعی، به جمع پرشماری از حاضران گفت که در طول زندگیاش چهار دوره حباب را از سر گذرانده و این روزها بیش از هر زمان دیگری نگران است؛ چون حجم سرمایهای که در این حوزه در گردش است، در مقایسه با دوران رونق داتکام بسیار بیشتر است و این بار، چیزهای بسیار بیشتری برای از دست دادن وجود دارد.
او هشدار میدهد: «وقتی این حباب بترکد، اوضاع بهشدت خراب میشود و آسیب آن فقط متوجه فعالان حوزه هوش مصنوعی نخواهد بود. این سقوط، سایر بخشهای اقتصاد را هم با خود پایین خواهد کشید».
از آن طرف «پروفسور آنات آدماتی» استاد مدرسه عالی کسبوکار استنفورد، معتقد است تلاش برای پیشبینی زمان شکلگیری حباب، با وجود کوششهای فراوان، اغلب بینتیجه است. او میگوید: «تشخیص زمان شکلگیری حباب خیلی سخت است و معمولاً تا وقتی نترکد، نمیشود با اطمینان گفت درون آن بودهایم».
یک نکته مهم هم درباره حبابهای سرمایهگذاری این است که حتی پس از ترکیدن، زیرساختها و دانش ایجاد شده، میتواند ارزشآفرینی کند. سرمایهگذاری عظیم روی دیتاسنترها، تراشهها و آموزش مدلهای هوش مصنوعی، هرچند ممکن است از نظر بازدهی کوتاهمدت توفانی باشد، اما زیرساختی را میسازد که در دهههای آینده قابل استفاده خواهد بود.
خلاصه اینکه اگرچه شواهدی مانند ارزشگذاریهای غیرعادی، سرمایهگذاریهای کلان و هزینههای زیرساختی بسیار بالا، خیلی از ما را به یاد حباب داتکام میاندازد، اما هنوز نمیتوان با قطعیت گفت هوش مصنوعی یک حباب است و باید از ترکیدن آن ترسید. با وجود این، اگر سرمایهگذاران، شرکتها و سازمانها با احتیاط و نگاه بلندمدت در این مسیر حرکت نکنند، خیلی زود شاهد ترکیدن حباب هوش مصنوعی خواهیم بود که پیامدهای گستردهای دارد.



نظر شما