تازهترین بیانیه شورای همکاری خلیج فارس که با تکرار ادعاهای نخنما علیه کشورمان و البته این بار با لحنی تندتر تنظیم شده بیسابقهترین ادعای ۶ کشور مذکور علیه ایران است تا جایی که برخی معتقدند وسیعترین و تندترین ادعا علیه تمامیت سرزمینی کشورمان پس از حمله عراق در زمان «صدام حسین» به ایران به شمار میرود. اما فاز قدرت برداشتن شیوخ عربی و رویکرد تهاجمی ابوظبی در این مقطع چه علت و معنایی دارد؟
در گام نخست رویکرد خصمانه همسایگان جنوبی به نظر برگرفته از شرایط جدید حاکم بر منطقه است که این تصور را در آنها ایجاد کرده که به طرح چنین اقدامهای گستاخانهای علیه ایران روی بیاورند. واقعیت این است که پس از جنگ ۱۲روزه، جنگ روانی و حملات سازمانیافته از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به جریان افتاده و تلاش دارند این گونه وانمود کنند که تهران اکنون در معرض تهاجم و در وضعیت ضعف قرار دارد. در این میان شیوخ بیاعتبار عرب به جای قرار گرفتن کنار ایران و در مقابل رژیم صهیونیستی، به زعم خود موقعیت اخیر را فرصت خوبی یافتهاند تا به طرح ادعاهای گزاف بپردازند به این امید که بتوانند خواستههای خود را در مجامع بیدر و پیکر جهانی به پیش ببرند.
این روند جدید شورای همکاری خلیج فارس البته بازی دقیق و حساب شده در زمین محور غربی – عبری نیز هست. آمریکا و رژیم صهیونیستی این روزها پازل کاملی برای تنشزایی علیه کشورمان تدارک دیدهاند و گام عربی میتواند مکمل این تنشزایی تعبیر شود. در دو دهه گذشته، رفتار شورای همکاری نسبت به جمهوری اسلامی هر چند خصمانه و متأثر از ساختار امنیتی غربی بوده، ولی معمولاً در سطح موضعگیری سیاسی کنترل شده باقی میماند و از گذر از خطوط قرمز پرهیز میکرد، اما تحولات دو سال اخیر و بهویژه بیانیه اخیر که لحن آن نسبت به ۱۵ سال گذشته بیسابقه است نشان میدهد این وضعیت تغییر کرده و اکنون وارد مرحلهای جدید از اعتماد به پشتوانههای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، آمریکا، انگلیس و احتمالاً برخی بازیگران اروپایی شدهاند. البته که شرایط جهانی هم امارات را برای پیشبرد گستاخیاش جری کرده است. دی ماه ۱۴۰۲ بود که اقدام روسیه در انداختن امضا پای بیانیه کشورهای عرب که در آن ادعاها علیه مالکیت ایران بر جزایر سهگانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) تکرار شد قابل توجه بود. این اقدام پس از آن بود که کمی پیشتر شی جینپینگ، رئیس جمهور چین پای بیانیه مشابه را امضا و با اتهامزنیهای شورای همکاری همراهی کرد. مهمتر از همه اینکه مهر سال گذشته هم کشورهای اروپایی در بیانیه پایانی نشست مشترک سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در تعبیری کمسابقه و تند، ایران را «اشغالگر» جزایر سهگانه خواندند؛ اتفاقاتی که ابوظبی را در اتهامزنی به تهران جسورتر کرده است.
راهکارهایی برای پاسخگو کردن امارات
لحن بیانیه اخیر شورای همکاری نسبت به گذشته تفاوت محسوسی داشته و متناسب با این وضعیت، سیاست خارجی کشورمان هم باید مقابل آن موضعگیری کند و تنها به محکومیت لفظی بسنده نکند. مصطلح است که میگویند بهترین دفاع، حمله است. وقتی طرف مقابل یعنی امارات به خود جسارت میدهد به تکرار توهمات ادامه دهد ما هم باید در حالت تهاجمی قرار گرفته و مطالبه پس گرفتن جزایر ایرانی آریانا و زرکوه را از دولت اشغالگر امارات به ویژه در محیط بینالملل برجسته کنیم. این دو جزیره، بنا بر اسناد معتبر تاریخی، نقشههای دریانوردی قرن بیستم و شواهد حقوقی بینالمللی، از دیرباز بخشی از خاک ایران بوده و در دوران ضعف حاکمیتی قاجار و پس از ورود نیروی دریایی بریتانیا به خلیج فارس، به امارات واگذار شدهاند. مطالبه بازگرداندن دو جزیره به خاک ایران این روزها به شدت داغ شده به گونهای که روزنامه کیهان طی یادداشتی با اشاره به این مسئله و زیر سؤال بردن توهمات شیخنشینهای عربی درباره ایران آن هم در خاک بحرین که زمانی استان چهاردهم کشورمان بود، نوشت: ادعای امارات بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی مضحک است. اما بحرین حساب دیگری دارد؛ این استان در یک زد و بند غیرقانونی از ایران جدا شد و اصلیترین خواسته مردم بحرین، بازگشت به سرزمین مادری یعنی ایران اسلامی است. این حق مسلم ایران و مردم بحرین نباید نادیده گرفته شود.
گستاخی شیخنشین متمول ابوظبی و متجاوز خطاب کردن کشورمان در شرایطی است که امارات در سالیان اخیر با پشتگرمی به محور غربی – عبری دست به ماجراجویی در نقاط مختلف زده و تنها مسلمانان هستند که تاوان توهمات امیرنشینها را میدهند که سودان و یمن گواه روشن این مدعاست.
در این باره به اظهارات رسانهای علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل باید اشاره کرد که گفت: «از دولت بیمسئولیت و مداخلهگر امارات باید پرسید، شما در یمن چه میکردید؟ چرا جزیره «سقطرا » را اشغال کردید؟ آیا پاسخ میدهید که با همکاری چه کسانی، از جمله استعمار پیر انگلیس، نقشی اساسی در شکلگیری گروههای شورشی در سودان ایفا کردید؟ ». اما امارات در حالی با اتکا به پول نفتی به دنبال ماجراجویی فراتر از توان خود است که تهران در زمینه هزینهسازی برای ابوظبی و به چالش کشیدن آن دستش باز است. با تشدید تنشها با محور غربی که شیوخ عربی به آن دل بستهاند و کشیده شدن آن به خلیج فارس و تنگه هرمز، تنها طرفی که متضرر واقعی خواهد بود، همین شیخنشینهای سرمایهدار امارات هستند که در خانه شیشهای نشسته و به دیگران سنگ میزنند. از سویی نباید از یاد برد که همین چند سال پیش عربستان سعودی به رهبری محمد بنسلمان، شاهزاد جوان و جویای نام خود در پروندههای مختلف از لبنان، سوریه و عراق گرفته تا یمن و لیبی با کشورمان سرشاخ شده و مدعی بود جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند اما در نهایت به دلیل هزینههایی که مقابل جمهوری اسلامی داد سیاست آشتیجویانهای مقابل تهران در پیش گرفت.
جمهوری اسلامی در مقابل ماجراجوییهای حکومت وابسته امارات هم میتواند در سودان، یمن و دیگر پروندههای منطقه برای طرف مقابل به گونهای هزینهتراشی کند که آنها را از اقدامهای خود پشیمان و منصرف کند.
خبرنگار: هدایت جاوید



نظر شما