بازار بزرگ تهران بازاری با معماری خاص و پیچیده سنتی و قدمتی بیش از ۲۰۰ سال است که حالا بخشی از این حجرههای قدیمی با سقفهای چوبی و راهروهای پیچ در پیچ به خطری بالقوه همچون پلاسکو در پایتخت تبدیل شده است.
بازار بزرگ تهران یکی از یادگارهای دوران ناصرالدین شاه و بازاری هزارتو با خطرات در هم پیچیده است که هر گونه جرقه و یا غفلت انسانی در آن منجر به فاجعهای بزرگ خواهد شد، از این رو کارشناسان بر این باورند که پیش از وقوع هر گونه اتفاق غیر قابل جبران باید پیشگیری را در دستور کار قرار داد. ۶۷ هزار واحد صنفی تولیدی، توزیع و انبار در این بازار فعالیت دارند که روزانه حدود نیم میلیون نفر از جمعیت را برای داد و ستد به سمت خود میکشد.
بازار بزرگ تهران با قدمتی بیش از دو قرن به سن فرتوتی رسیده و خطر آوار بر سر این بازار سنگینی میکند اما نکته باریکتر از مو اینجاست که بازسازی و ایمنسازی این بازار به دلیل مخالفتهای میراث فرهنگی و اوقاف حل این مشکل را به گرهی کور تبدیل کرده است.
ضعف سیستم برق، نبود سامانههای اعلام و اطفای حریق، انبارداری غیراصولی، تأسیسات فرسوده، راهروهای باریک، انبار کردن مواد اشتعالزا و استفاده از سیلندرهای گاز به مثابه قرار گرفتن بازار بزرگ تهران روی بشکه باروت است و کسبه در همین حجرههای یک متری با گاز پیکنیک غذای روزانه خود را گرم میکنند و هیترهای برقی متعددی در کنار انبوهی از قماش انبار شده برای گرمایش زمستانه به کار گرفته شده است و این موضوع یکی از مهمترین دغدغههای مسئولان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران و البته موضوع مصاحبه ما با دکتر کامران عبدولی، معاون ایمنی و پیشگیری سازمان آتشنشانی شهرداری تهران است که در ادامه میخوانید.
بازار بزرگ تهران چقدر ایمن است؟
بازار بزرگ تهران به دلیل وسعت، قدمت تاریخی و تراکم بالای فعالیتهای صنفی همواره یکی از مهمترین دغدغههای مدیریت شهری و سازمان آتشنشانی بوده است. واقعیت این است که بازار به طور روزافزون شلوغتر شده و ورود و خروج کالاها، رفتوآمد افراد و فعالیتهای تجاری در آن افزایش یافته است. همین مسئله، خطر بروز حوادث ناگهانی که مهمترین آنها آتشسوزی است را افزایش داده و بازار را به یکی از نقاط بحرانی در شهر تبدیل کرده است.
چه خطراتی این بازار را تهدید میکند؟
بازار بزرگ تهران حدود ۱۱۲ هکتار مساحت دارد و در محدوده شهرداری منطقه ۱۲ قرار گرفته است. در حال حاضر بیش از ۶۷ هزار واحد صنفی فعال در این محدوده وجود دارد که ترکیبی از واحدهای تولیدی، انبار، تجاری و خدماتی هستند: از فروشندگان پارچه، پلاستیک، فرش، چرم و کفش گرفته تا کارگاههای کوچک تولیدی، رستوران، بنکداری، کاغذ و مقوا، انبار و صنوف پرخطر دیگر که همین تنوع و تراکم بالا، نظارت و بازرسی را بسیار دشوار کرده است.
در حالی که وجود انبار در این بازار هیچ ضرورتی ندارد و لازم نیست وقتی کارگاهی در این بازار کفش تولید میکند انبار کفش پشت مغازه باشد و میتوان انبارهای این بازار را به خارج از تهران منتقل کرد تا بار اشتعال و حریق در این بازار کاهش یابد.
به طور کلی در بازار بزرگ تهران موضوعی به نام ایمنسازی مدنظر نبوده و اصول شهرسازی در این بازار رعایت نشده است؛ چراکه بخشی از بازار فعلی مسکونی بوده که به مرور به بازار اضافه شده است. در گذشته این بازار چند راسته بوده که به مرور توسعه پیدا کرده و امروز به جایی رسیده که حتی راهروها به انبار تبدیل شدهاند و بافت اولیه بازار به طور کلی دچار دگرگونی شده است، یعنی حجرهای که در گذشته یک لامپ داشته، اکنون علاوه بر لامپ، دو دستگاه رایانه، یخچال، کولر گازی، چایساز، هیتر برقی، تلویزیون و چراغهای الایدی هم برای تبلیغات دارد، در حالی که سیمکشی همان سیمکشی و ظرفیت قدیمی است اما کلی بار اضافه از آن میگیرند.
مهمترین عامل ناایمنی این بازار سیمکشی برق است و با وجود آنکه با پیگیری اداره برق کابلهای بیرون تا پشت کنتورها اصلاح شده، ولی سیمکشیهای داخل بازار به شدت نحیف است. از طرفی بازار به لحاظ سازهای نیز بسیار ضعیف است.
باید اذعان کرد: بار جمعیتی این بازار بسیار بالاست و این بازار ظرفیت این بار جمعیتی را ندارد. درست مثل ساختمان پلاسکو که ابتدا با کاربری اداری ساخته شد و پس از آن به انبار تولیدی و ساختمانی بسیار پرخطر تبدیل شد، در این بازار نیز همین اتفاق افتاده است، به طوری که حجم کالا و افرادی که در این بازار تردد دارند، به هیچ عنوان با معماری و سازه بازار برابری نمیکند.
وظیفه و نقش سازمان آتشنشانی در ایمنسازی این بازار چقدر است؟
رسالت اصلی سازمان آتشنشانی ایمنسازی مستقیم نیست. وظیفه ما بیشتر در بازدید، ارزیابی، ارائه گزارش و ابلاغ دستورالعملها به نهادهای مسئول و واحدهای صنفی خلاصه میشود.
در طول سالهای گذشته با وجود محدودیتهای فراوان، تلاش کردیم بازار را از جنبههای مختلف ارزیابی کنیم؛ ولی همان طور که میدانید، بازار یک مجموعه زنده و پویاست و فعالیت اقتصادی در آن لحظهای متوقف نمیشود و همین موضوع مانع آن است که واحدها بتوانند برای اصلاح یا بهسازی تأسیسات، حتی برای مدت کوتاهی تعطیل کنند.
یعنی کسبوکار فعال مانع اجرای طرحهای ایمنی میشود؟
دقیقاً. مشکل اصلی این است که مغازهداران و حجرهداران به دلیل ارزش بالای ملک و فشار اقتصادی تمایلی به تعطیلی موقت ندارند. اگر بخواهند لولهکشی، سیمکشی یا سیستم اطفای حریق نصب کنند، این مهم نیازمند همکاری سازمانهای دیگری است که اجرای طرحهای اصلاحی گسترده را تقریباً ناممکن کرده است.
نخستین بار چه زمانی به موضوع ایمنسازی این بازار پرداخته شده و یا مورد توجه قرار گرفته است؟
آییننامههای ایمنی ما قدمت چندانی ندارد. ضمن آنکه نخستین بار در بند ۱۴ ماده ۵۵ مجموعه قوانین شهرداریها مصوب ۱۳۳۴ آمده است: «رفع خطر از ابنیه و مستحدثات مشرف به معابر عمومی که به لحاظ فرسودگی و نداشتن استحکام و احتمال سقوط یا ریزش آوار موجب بروز خطرات جانی یا مالی برای شهروندان میشود از وظایف ذاتی شهرداریهاست». در واقع نخستین بار در سال ۱۳۷۴ شهردار وقت، سازمان آتشنشانی را مکلف به ایمنسازی ساختمانها کرد و از آن سال تاکنون این سازمان ایمنسازی ساختمانها بهویژه ساختوسازهای جدید را در دستور کار قرار داده است.
آیا تعداد ایستگاهها و تجهیزات آتشنشانی برای مواجهه با خطرات احتمالی در این منطقه کافی است؟
بر اساس استانداردهای جهانی - که تعداد ایستگاهها بر اساس متراژ و چند آیتم دیگر در نظر گرفته میشود- ما بیشتر از حد استاندارد ایستگاه آتشنشانی در این منطقه داریم. به طوری که ما دو ایستگاه آتشنشانی داخل و پنج ایستگاه اطراف بازار داریم. ضمن آنکه ایستگاههای موقت هم ایجاد کردهایم. یعنی در پیک ساعت تردد -بین صبح و بعدازظهر- یک ایستگاه در ناصرخسرو، یک ایستگاه پایینتر گذاشتهایم تا اگر حریقی رخ داد ابتدا تکخودروها خود را به محل حادثه برسانند و حریق را کنترل کنند تا نیروهای بعدی برسند. با این حال حجم کار به قدری بالاست که بهراحتی با خودرو نمیتوان وارد بازار شد و متأسفانه هر سال به ناایمنی این بازار افزوده میشود. در سالهای اخیر سازمان آتشنشانی خودروهای کمعرض در این بازار مستقر کرده است. با این حال حریم این بازار به قدری کمعرض و حجم کالا- که بخش قابل توجهی از آنها، کالاهای قابل اشتعال هستند- بالاست که در صورت وقوع آتشسوزی نمیتوان بهسادگی آن را کنترل کرد. در چند سال گذشته حتی ۲۰۰ شیر آتشنشانی به این بازار افزوده شده اما در زمان حریق به دلیل افت فشار آب کافی نخواهد بود.
چند درصد از مغازههای این بازار دارای تجهیزات اطفای حریق هستند؟
بهجز پاساژهای تازهساخت مثل دلگشا – ورودی ۱۵ خرداد- که ساختمان جدیدی بوده و سیستمهای آتشنشانی در این ساختمانها اجرا شده است، بیش از ۹۵ درصد ساختمانهای قدیمی تجهیزات اطفای حریق ندارند یعنی بیشتر حجرهها فاقد سیستمهای اطفای حریق خودکار و یا حتی دستی هستند و تعداد معدودی از غرفهها ممکن است کپسول آتشنشانی داشته باشند.
با توجه به قدمت ۲۱۹ ساله بازار، آیا این سازهها از نظر عمر مفید ساختمانی هنوز قابل استفادهاند؟
عمر مفید ساختمانها در تهران حدود ۳۰ تا ۵۰ سال پیشبینی میشود که البته بستگی به نوع ساختوساز و نگهداری دارد. وقتی از بازاری صحبت میکنیم که بیش از دو قرن قدمت دارد، طبیعی است که شبکه تأسیسات، مصالح و زیرساختهای آن فرسوده و آسیبپذیر باشد.
ما نمیگوییم کل بازار باید تخریب یا بازسازی شود، بلکه تأکید ما بر ایمنسازی تدریجی و اصلاح سیستمهای برقی، تهویه و اطفای حریق است. در کنار آن باید آموزشهای ایمنی هم برای کسبه و کارکنان الزامی شود؛ زیرا رفتار انسانی در پیشگیری از حادثه نقش زیادی دارد.
آیا تا امروز حادثهای جدی در بازار رخ داده است؟
متأسفانه در سالهای گذشته چند حادثه آتشسوزی جدی در نقاط مختلف بازار داشتیم که خوشبختانه با حضور سریع نیروهای آتشنشانی از گسترش آن پیشگیری شد، اما همین تجربهها نشان داد وضعیت موجود جز با همکاری همه نهادها و کسبه بهبود نخواهد یافت. بازار تهران بخشی از هویت شهری ماست و باید برای حفظ آن، بهجای واکنش به حادثه، رویکرد پیشگیرانه داشته باشیم. ایمنی در بازار بزرگ تهران یعنی حفاظت از تاریخ، معیشت هزاران خانواده و سرمایه ملی. اگر تصمیمهای درستی گرفته شود، میتوان با حداقل تغییرات، بازار را به محیطی امنتر تبدیل کرد.
چند اخطار تاکنون برای این بازار صادر شده و چه نتیجهای داشته است؟
پلاکهای مختلف این بازار توسط کارشناسان ما بازرسی شدهاند و ساختمانهای پرخطری در این بازار وجود دارند که تاکنون بیش از ۲۰ بار اخطار گرفتهاند. ضمن اینکه ۱۱ ساختمان بحرانی در بازار هست که هر یک از این ساختمانها بیش از ۲۰۰ مغازه دارند و شامل سراهای «وحید»، «حاج ملاعلی»، «سیدولی»، «اتفاق»، «رشتی» و «باغچه یا علیگوله» و همچنین پاساژهای «شناسا»، «زورخانه»، «وحدت»، «بلور» و «طلاجات» میشوند که برای آنها پرونده قضایی تشکیل شده، دادستانی به آنها حکم داده و تا پایان سال مهلت دارند نسبت به ایمنسازی اقدام کنند و تعیین تکلیف شوند، در غیر این صورت با حکم دادستانی قطع انشعاب و پلمب خواهند شد.
نکته پایانی
به نظر میرسد ایمنسازی، نوسازی و ساماندهی بازار بزرگ تهران دیگر یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت فوری است. دستگاههای مسئول باید هر چه سریعتر ورود کرده و با همکاری شهرداری، میراث فرهنگی، اتحادیهها و کسبه و دیگر دستگاههای مربوط طرح جامع ایمنی را اجرا کنند. کسبه نیز باید نقش خود را جدی بگیرند؛ رعایت استانداردها، تخلیه انبارهای ناایمن، اصلاح سیمکشیها و بازنگری در چیدمان کالاها و کاهش تولیدیهای بازار از واجبات است.




نظر شما